به من اطلاع بده!

با کلیک بر روی "Allow" از تخفیف ها و پیام های سایت مطلع شوید.
شماره تماس پشتیبانی
02187700778

هزار راه نرفته - قسمت دوم

نیاز به پشتیبانی دارید
پشتیبانی از طریق تلگرام
یا
تماس با شماره:
02187700778
درباره این برنامه

هزار راه نرفته؟

قسمت دوم: راهکارهایی برای رفع مشکلات زنان

در این ویدئو در رابطه ی سه راهکار بسیار مهم در ارتباطات شما با همسر و یا نامزدتان، صحبت میکنم.

در این ویدئو (قسمت دوم) می خواهم پس از دیدن این ویدئو، سوالات خودتان را درج کنید تا به مهم ترین سوالات در ویدئوی بعدی پاسخ دهم. ید.

در ویدئوهای بعدی نسبت به راهکارهایی برای رفع این مشکلات و نگرانی ها برایتان صحبت کنم.پ

میخواهم به رایگان مشترک شوم!
رایگان
برای دیدن این برنامه رایگان روی دکمه بالا کلیک کنید!

ثبت نظر و یا سوال

1397/4/28 13:07  مدت زمان عضویت:2088 روز
0
سلام خسته نباشيد، مرسي از انرژي خوبتون،
من 5 ماه پيش با فردي آشنا شدم و از اول به قصد ازدواج بوده،به تازگي من از ايشون درخواست كردم كه تكليف رابطه رو مشخص كنن ولي به اشتباه اين برداشتو كردن كه پاي شخص ديگه يي در ميون هست و چند روزي هست ارتباط ما به كلي قطع شده ، نظر شما در مورد برخورد باهاشون چيه؟ با توجه به اينكه من هم پيام ندادم و زنگ نزدم، مرسي از وقتي كه گذاشتين ??
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/4/29 01:49  مدت زمان عضویت:2308 روز
1
سلام دوست گرامی خواسته شما غیر معقول نبوده و کاملا حق با شما است .کار خوبی کردید که زنگ نزدید .ایشون اگر تمایل داشته باشند ادامه دهند حتما تماس خواهند گرفت .
زهرا اخلاقی
1397/4/30 04:28  مدت زمان عضویت:2088 روز
0
سلام.بله تماس گرفتن ولي خب نسبت به گذشته رفتار متفاوتي داشتن و تا حدودي سر سنگين بودن،من با توجه به صحبتهاي خانوم نصري سعي كردم كاملا معمولي رفتار كنم و حالت چسبندگي نداشته باشم،حرفشون اين بود كه درخواست 7-8 سال براي آشنايي بيشتر كردن،من نميدونم معقول هست خواستشون يا نه ؟! و اينكه چطور موافقت يا عدم موافقت رو بهشون بگم؟
با تشكر،
- مشاور سایت
1397/4/30 14:08  مدت زمان عضویت:2308 روز
1
سلام دوست عزیزبیان هفت سال برای اشنایی یعنی اینکه قصد ندارد ادامه دهد در واقع سنگ بزرگ نشانه ننداختن است شما اجازه ندهید اینطور با وقت و عمرنان اینطور بازی کنند .هفت سال اسنایی برای یک دختر یعنی از دست دادن تمام انجه که ارزو داشته اعم از ازدواح موفق و فرزند.....یشنهاد میکنم او را فراموش کنید .
زهرا اخلاقی
1397/4/30 14:54  مدت زمان عضویت:2088 روز
0
ببخشيد من اشتباه تايپي داشتم،يك يا دو سال بوده مدت زماني كه راجبش بحث شده و اينكه من ميخوام حداكثر تا عيد بهشون مهلت بدم وقتي عنوان كردم گفتن قرارمون اين نبوده كه همو ترك كنيم و ... چجوري بايد عنوان كنم و چه دلايلي بيارم كه منطقي باشه واسشون؟
من 77سالمه ايشون75 و از همه نظر خيلي به هم شبيه هستيم خانوادگي فرهنگي و ... و من احساس ميكنم شخص مناسبي براي زندگي هستن.درگيري احساسي شديدي واسم ايجاد نميشه اگر موافقت نكنن و ارتباطمون بهم بخوره اما موردي هستن كه دوست ندارم از دست هم بدم.
- مشاور سایت
1397/4/31 18:05  مدت زمان عضویت:2308 روز
1
سلام دوست عزیز چه دلیلی بهتر و ارزشمندتر از عمرنان میتواند باشد .برای وقت و سن خود ارزش قائل شوید و به او بگوییدخانواده شما چنین اجازه ای نمیدهند که مدت زیادی در این شرایط باشید وقتی را برای او تعیین کنید تا ان زمان تکلیف شما را مشخص کند .
زهرا اخلاقی
1397/5/1 10:54  مدت زمان عضویت:2088 روز
0
مرسي متشكر ببخشيد كيبورد گوشي همه إعداد رو اشتباه نمايش ميده . قصد انجام همين كارو داشتم كه مطمئن شدم حالا،اگر گفتن كه قرار بوده كنار هم باشيم و ارتباطمونو حفظ كنيم هميشه من چه جوابي ميتونم بدم قانع شن؟؟؟؟ چون معمولا اگر وقت واسشون تعيين شه ميگن كسي كه ميخواد رابطه رو ترك كنه تو هستي و مقصر جلوه ميدن دخترو... البته مادر من هم بهشون گفتن يك ماه فرصت داريد ولي بخاطر يك سري مسائل كاري و جا به جايي من ترجيح ميدم حداقل چند ماه ديگه فرصت باشه.
1397/4/27 10:45  مدت زمان عضویت:2080 روز
0
سلام...سوال من در مورد چگونگی برخورد با همسری هست که مدام علاقمند به وقت گذرانی با دوستانش هست که البته من واقعا نمی دونم این دوستان واقعی هستن یا نه....یعنی شک به اینکه ممکنه رابطه ای باشه که اینقدر علاقمند هست که وقتش رو خارج از خونه بگذرونه...این رو باید بگم که رابطه ما خیلی خوبه و در خونه آرامش وجود داره ولی این تردید نزدیک یکساله که واقعا سلامتی من رو به خطر انداخته...میشه از خانم نصری خواهش کنید من رو در مورد چگونگی برخورد و چگونگی مطمئن شدن از ارتباط های همسرم راهنمایی کنن...اینکه چه جوری مطمئن بشم وقت گذاشتن هاش برای دوستانش واقعی هست یا نه
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/4/27 12:29  مدت زمان عضویت:2308 روز
1
سلاج دوست عزیز پیشنهاد من به شما این است که دوران مجردی همسرتان را بررسی کنید که ایا او در دوران مجردی وابسته به دوستان بوده است یا خیر .یا اینکه ناشی از عقده های سرکوب شده دوران مجردی می باشد یعنی تعاملات اجتماعی او در دوران مجردی کم یا ضعیف بوده و زمانی که وارد زندگی مشترک می شود و عرصه را برای خودنمایی ازاد می بیند به دوستان روی می اورد .با همسر حود صحبت کنید و ذکاوت به خرج دهید و لذتهایب را که با دوستاتش تجربه میکند را شناسایی کنید و انها را برای او فراهم کنید .فقط با لحترام و صحبت کردن با او میتوانید متوجه شوید که با چه کسانی بیرون می رود .
1397/3/1 12:00  مدت زمان عضویت:2137 روز
0
سلام خانم نصری،من دوست ندارم سرکار برم،چون شوهرم پرو میشه،و میخواد درآمدمو ازم بگیره،توی دوران عقد چند ماهی سرکار رفتم اونم چکو قسط داشت،حقوقمو ازم گرفت،بهم بگین غیر از کارکردن خانوما چطور قدرتمند بشن؟
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/3/1 13:31  مدت زمان عضویت:2308 روز
0
سلام دوست عزیز سوال شما را متوجه نمیشوم لطفا واضح بپرسید
1397/2/31 19:10  مدت زمان عضویت:2324 روز
0
سلام پریسا جانم من خانمی 44 ساله هستم وبا همسرم 9 سال تفاوت داریم عزیزم من عاشق همسرم وزندگیم هستم وهمسر من فردی خودخواه و مغرور ودو فرزند دارم که دخترم ازدواج کرده وهمسرم نزدیک به 10 سال بیشتر که خیانت میکنه ومن بهش اعتماد داشتم ووقتی متوجه شدم خیلی داغون شدم و گفتم جدا میشم ولی همسرم گفتن درست میشه ومن خوش باور کردم وبخاطر بچه هاکنار اومدم دیدم که دوباره راه خودشو ادامه میده به هر حال الانم داره ادامه میده وبخاطر سنش ازمن جدا نمیشه وچندین بار گفته خودت هر تصمیمی میگیری بگیر من طلاق نمیدم و خواهش دارم که کمکم کنید مشاوره هم رفتم ونتیجه نگرفتم عزیزم و حرمتها شکسته شده و هرکاری میکنه از این وضعیت خسته شدم طلاق عاطفی پیش اومده ونه مهر و محبتی نیستش و پشتوانه و سرمایه ندارم اونم چیزی نداره که بده بهم زندگیمونو باختیم وموندم چیکار کنم وجدا بشم چکاری انجام بدم ودر این زندگی ماندن فقط عذاب میکشم وآرامشی ندارم وهمیشه دوست داشتم زندگیمو حفظ کنم ولی چطوری همسر من فردی هستش بولهوس و اگه وضعیت مالی خوبی داشته باشه یکی هم میگیره لطفا و خواهشن کمکم کنید خیلی پیام دادم اول خدا بعدش شما چطور بمونم یا برم چطور با چه سرمایه خودمم چند ماهی دچار دیک کمر شدم و خیلی خیلی درد میکشم و عذاب و بیشتر ناراحتی من میگن از اعصاب بخدا موندم در زندگی بمانی که طلاق عاطفی رخ داده برام زجر اور شده ما دو کلمه باهم نمیتونیم صحبت کنیم چون حرف حرف خودش و منطقی نیستش وبچه ها هم اطلاع دارن تورخدا کمکم کن چه راهی پیشنهاد میدی یکدنیا ممنون میشم و دعاتون میکنم
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/3/1 09:47  مدت زمان عضویت:2308 روز
0
سلام دوست عزیز از شرایطی که تعریف کردید بسیار متاسف شدم .ایا تا به حال با همسر تان گفتگو کردید و دلیل این کارش را خواسته اید ؟زمانی که همسرتان حال مناسبی دارند با او صحبت کنید و علت این کارش را از او بپرسید اگر توضیح قانع کننده ای داشت و از جانب شما کم کاری را بیان کرد سعی کنید که ان را رفع کنید .اگر او با شما صحبت نمیکند شما پیش قدم شوید مخبتتان را به او بیشتر کنید .از جدل پرهیز کنید سعی کنید محیط خانه را برایش جذاب کنید .از او دوری نکنید کنایه نزنید .توصیه میکنم به همراه همسرتان به یک مشاور مراجع کنید.
1397/2/31 16:59  مدت زمان عضویت:2138 روز
0
پریسا جان سلام
خیلی خوشحالم استاد بزرگی مثل شما زن‌ها را در درجه اول اهمیت گذاشت
و به مشکلات ما زن‌ها پرداخت
من تجربیاتی مشابه شما داشتم و روزهایی که کلیپ زندگی نامه شما را دیدم بارها گریه کردم
من دوسال پیش شوهرم ورشکست شد
یک کارگاه تراشکاری با صد و هشتاد ملیون بدهی
من آستین بالا زدم و خودم اونجا وایسادم پابه پاش کار کردم چک دادم حکم صلب اموال بیمه رو که تا پاسگاه اومده بود
معلق کردم
و از شوهرم خواستم فقط رو کاغذ بین خودمون یه درصد کارگاه رو به نامم کنه
بعد از پاس شدن چک ها و تمام شدن کار شوهرم با من
و پیدا شدن یک شریک جدید
به من گفت تو هیچ کاری واسه من نکردی
و حتی نیاز نیست دیگه بیایی سر کار اینجا حساب کتاب داره
چرا مثلا صدتومن از دخل برداشتی
دخلی که تا اون تاریخ دست من بود کیف پولی که تمام پولها حتی مسقیم به کارت من وارد می‌شد تمام اختیارات رو از من گرفت
و توطئه پشت توطئه از جعل امضاع من تا مخفی کردن هزار چیز دیگه
تا گرفتن گلوی من به حدی که کبود شده بود
اگه جای من بودید چیکار میکردید
من ازش متنفرم
ولی تا امروز بهش خیانت نکردم
البته این کار رو بخاطر احترام به خودم نکردم
حتی به خانواده من تهمت دزد و زرنگ بودن زد
خانواده من که از لحاظ مالی هزاربار پشتشو پر کرده بودند
واقعا چیزی جز نفرت نمونده
میخوام بهش نشون بدم من کی هستم
ولی بهت نیاز دارم کنارم باشی
چون تو زن قوی هستی
1397/2/31 16:34  مدت زمان عضویت:2316 روز
0
پریسا جون سلام،من با پسری به مدت6ماه آشنا شدم و از ماه اول این پسر به خانوادش گفت که میخواد با من ازدواج کنه،ماه اول خانوادش اولش گفتن نه و ما فقط از فامیل برای تو زن میگیریم کلی تو کشمش بودیم تا پدره راضی شد،پدره اومد خاستگاری با اینکه مدرکه دکترا داره و به گفته ی خودش روانشناسیه و یه مدت هم توی دادسرا مشاوره میداده حرف هایی میزد که بیشتر شبیه تیکه انداختن بود،تا یه مدت با خانوادش مشکل داشتیم تا اینکه خانواده ی من رفتن تحقیق و فهمیدن انگار شبه خاستگاری حرفا سوتفاهم شده بوده،پریسا جون من دوتا مشکل دارم،یکی اینکه توی بچگی پرده ی بکارتم در اثر خود ارضایی از بین رفته و خانوادم نمیدونن و اگه بفهمن منو میکشن چون فوق العاده مذهبی هستن و اینجور مشکلا ابروشونو به باد میده،دوم اینکه من صرع دارم،آقا پسر جفتشو قبول کرده و گفته به خانوادم نگو مشکل بیماریتو من باید کنار بیام که مشکلی ندارم،بکارتم میدونه و قبول کرده،ولی ادمه فوق العاده عصبی هستش،منم وقتی عصبانی میشم تندم،من الان که کار به ازدواج رسیدهدو دل شدم که نکنه بریم زیر یه سقف و اخلاقمون باهم نسازه زندگی بشه میدونه جنگ،یبار تو دعواهامون حرفی بهم زد که هنوز روحم زخمه،بهم گفت جنده،در صورتی که من میگم هر چقدرم عصبانیش میکردم نباید این حرفو میزد،حالا از زندگی میترسم،به نطرتون ازدواج ما درسته؟با اینکه جفتمون آدمهای تندی هستیم؟تو رو خدا راهنماییم کنید خیلی تحت فشارم
1397/2/31 16:09  مدت زمان عضویت:2316 روز
1
سلام پریسا جون،از همین جا خدارو شکر میکنم که من مشکله دوستانو ندارم و نود درصدش بخاطر آموزش ها و بسته های آموزشی شماست،من واقعا همسرم عالیه جوری که کمترین قربون صدقش خانوممه،وخیلی از قربون صدقه ها رو از خودم یاد گرفته،وقتی بهش میگم تاجه سرم ماهه دلم دورت بگردم توبرای من بهترینی خب اپنم به خودش اجازه نمیده که با من بد برخورد کنه،و این خیلی عالیه،خدارو هزاران بار شکر میکنم که مشکل عاطفی ندارم همیشه برام بهترین چیزارو میخره حتی اگه خودش کمترین چیزو داشته باشه و برام سنگ تموم میذاره
1397/2/31 15:39  مدت زمان عضویت:2140 روز
0
خانم نصری من الان شوهرم بیکاره برا همه چی مشکل داریم هرروز دعوا داریم سر مسائل مختلف.قیمت پکیج ها خیلی بالاست.برا ماها که پول نداریم هم یه راه حل بزارین واقعا به کمک شما نیاز داریم.من الان اگه بگن 50 تومن هم ندارم بدم.چون شوهرم بیکاره
1397/2/31 14:00  مدت زمان عضویت:2139 روز
0
سلام
من برعكس همه پسرم و وقتي با كسي ميخوام اشنا شم اوايلش خيلي خوبه و خوب پيش ميره بعدش جذابيتمو از دست ميدم و ازم سير ميشن و حتي ب پيشنهاد ازدواجم فكر نميكنن!
نه مشكل مالي دارم نه بد فيسم
چگونه جذاب و غير قابل پيش بيني باشم؟
لطفا كمك كنيد
1397/2/31 11:34  مدت زمان عضویت:2170 روز
0
خیلی عالیه ممنون بابت راهنمایی های خوبتون فقط اگه امکان داره بیشتر راهکار بدید تا توضیح ممنون
1397/2/31 11:00  مدت زمان عضویت:2188 روز
0
بیک بار هم من پای خانواده ها رو وسط کشیدم که به پدر من توهین کرد و ارتباطش رو با خانواده ام کلا قطع کرد ،الانم من رو تو دو راهی گذاشته از طرفی رفتار ها و پنهان کاری شدیدش دیر اومدنش به خونه و قطع ارتباط با خانواده من و البته عدم تمایل جنسی از یه طرف و از طرف دیگه توجه و محبت احساسی به من تو خونه ،البته تو هر بحثی گفته بریم توافقی جدا بشیم ولی یه جوری که انگار بخواد ببینه نظر من چیه،البته دایم هم میگه تو شخصیت خودخواهی داری زنای دیگه مثل تو نیستم اونا مهربونن تو بچه ای و نمی‌فهمی خانواده ت نذاشتن من تو رو ببینم و تو رو به من انداختن من فقط یه بار تو رو دیدم و .....حالا من چه بکنم به شدت بهش شک دارم و ولی نمی‌خوام هم جدا بشم ،چیکار کنم؟
1397/2/31 10:51  مدت زمان عضویت:2188 روز
0
سلام خانم نصری من دو ساله که متاهل هستم و 8ماهه که عروسی کردیم و خونه خودم هستم از اول عقد شوهرم کم به دیدنم میومد ،البته ما تو دو شهر دور از هم بودیم،ایشون هرروز تماس تلفنی داشتن و بهم توجه داشتن ولی اصلا حتی برای تعطیلی ها هم فکری برای دیدن من نداشتن و همیشه من درخواست میدادم ولی بازم ایشون برام بلیط میگرفت،از همون اول ازم ایراد میگرفت که دماغت رو عمل کن به خودت برس و.....،البته خیلی هم روم غیرت داشت،ولی من همیشه بهش شک داشتم چون تو تهران تنها زندگی میکرد و البته در گذشته هم روابط جنسی داشته،یکی دوباره هم مواردی دیدم ،تو همه این مدت هم همیشه اون قهر می‌کنه و انتظار داره من جلو برم،اما با همه این موارد رابطه ما به خصوص رابطه جنسی خیلی خوب بود،اما بعد از ازدواج یک دفعه دچار بی توجهی نسبت به من شد و من فهمیدم با خانمی اس ام اس میده خودش گفت رابطه رو قطع میکنم اما من متوجه شدم رابطه ادامه داره ،و حتی رابطه جنسی الآنم هم 4ساعت بعد از تعطیل شدن کارش به خونه میاد میل جنسی هم هر10روز یه بار ولی میفهمم که در این بین با اون فرد رابطه جنسی داره،حتی حس میکنم قصد رفتن از ایران رو داره فهمیدم که حتی برای اون خانم هدیه میخره ولی تا به حال به من یه گل هم نداده،هر وقت ازش پرسیدم که کسی تو زندگیت هست گفته نه نیست ،ازش در مورد رفتارش توضیح خواستم میگه من همینم اگه نمیتونی تحمل کنی بریم توافقی جداشیم،یعپی کوچکترین اعتراض من به این ختم میشه که بریم جدا بشیم وکیل هم برای خودش گرفته،ولی خودش اقدام نمیکنه،در عین حال تو خونه از لحاظ احساسی سعی می‌کنه به من توجه کنه ولی رابطه جنسی نه و دیگه اصلا بهم کار ندارم که کجا میرم و چیکار میکنم
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/2/31 15:28  مدت زمان عضویت:2308 روز
0
سلام دوست عزیز نمی دانم شما با همسرتان صحبت کردید یا خیر و ایا مدرکی دارید که اثبات کنید او با شخص سومی ارتباط دارد .یا فقط حدسیات شما است .پیشنهاد من به شما این است که در وقتی مناسب و کاملا مودبانه و با ارامش کامل با همسرتان صحبت کنید و از او بخواهید دلیل ابن رفتارش را برای شما توضیح دهد شاید عدم تمابل میل جنسی مربوط به بیماری باشد که مطلع نیستید .پس سعی کنید زود قضاوت نکید .
1397/2/31 01:13  مدت زمان عضویت:2208 روز
1
باسلام . من متاهلم و 10 سال از زندگی مشترکمون میگذره و حاصل این ازدواج دختری 4 ساله ست . دوسال پیش همسرم به من خیانت کرد و من متوجه شدم . خیلی احساس پشیمونی کرد ولی من متوجه شدم که این رابطه خیلی کمرنگتر از قبل ادامه داره .در حد گرفتن پول از همسر من . تو این دوسال همسر من با خانمی دیگه وارد رابطه شد ولی یه رابطه ی کلامی نه احساسی . من بعد از گذشت این دوسال هیچ روزی نبوده که با آرامش و اعتماد در کنار همسرم زندگی کنم . تمام زندگی من شده شک و ترس از خیانت دوباره . امسال همسرم از لحاظ فکری دچاردگرگونی مثبتی شد البته با خوندن کتاب چشم دل بگشا . تغییراتش روی من تاثیر داشت . از شکم بهش نسبت به رابطه های قبلی خیلی خیلی کمتر شد ولی هنوزم در پستوی ذهنم یه چیزی بهم میگه که هنوز یه رابطه ایی هست . این شک مثل خوره داره ذره ذره از وجودمو از بین میبره . نه میتونم از لحظات زندگیم لذتی ببرم نه میتونم مادر خوبی باشم و نه میتونم به همسرم عشقی که لایق یه زندگی عاشقانه ست رو بدم . از طرفی هم خیلی دارم رو خودم کار میکنم که توکلم رو به خدای خودم بیشتر کنم ولی تا یه چیزی میبینم کلا همه چیمو میبازم .من حتی تو دوره ی زنان قدرتمند و ثروت سازم شرکت کردم ولی هنوز نتونستم به عهدنامه وفادار باشم . نمیدونم جملات تاکیدی وقتی که به جمله ایی که به زبون میاری اعتقادی نداری چقدر میتونه اثربخش باشه . من عکس پروفایلمو همسر و بچم گذاشتم و زیرش نوشتم خوشبختی یعنی داشتن این دونفر ولی هیچ اعتقادی به این جمله ام ندارم . پریسا جون لطفا کمکم کن . من چندین بار خواستم که باهاتون صحبت کنم ولی مشاورانتون این امرو غیرممکن میدونستن . ولی من واقعا نیاز دارم به اینکه حرفامو بهتون بزنم و از نظراتتون استفاده کنم . من واقعا درمانده ام .
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/2/31 13:36  مدت زمان عضویت:2308 روز
0
سلام دوست عزیز مدتی طول میکشد تا شما خیانت انجام شده را فراموش کنید این که فرمودید همسرم تغییر کرده است بسیار عالی است .ما انسان هستیم و انسان هم حایز الخطا خودتان و دخترتان را در نظر بگیریدو سعی کنید این افکار منفی را از حود دور کرده .من به شما پیشهاد میکنم حتما کاری را برای خود شروع کنید و ورزش را در برنامه روزانه خود قرار دهید .
1397/2/31 00:59  مدت زمان عضویت:2139 روز
0
همسرم از وقتى رفته دانشگاه يه مخاطب خاص كه خانوم هست پيدا كرده و دائم باهاش چت ميكنه، و به من هم گفته هيچ علاقه اى ندارم كه باهات زندگى كنم، انگار عاشق اون دختر شده در صورتى كه با عشق و البته اصرار خودش با هم ازدواج كرديم، من نميخوام زندگيم از هم بپاشه. ميگه حالا كه مجبورم باهات زندگى كنم ، تو براى خودت زندگى كن و من براى خودم، 1 ماهه كه مثل خواهر و برادر زير يك سقف هستيم. لطفا كمكم كنين
1397/2/31 00:50  مدت زمان عضویت:2139 روز
0
سلام ، من 26 سال دارم و 4 سال و نيم هست كه ازدواج كردم. همسرم هم سن خودم هست. دو ساله كه داره ميره دانشگاه، هم بهم ابراز علاقه ميكرد و هم دوستم داشت ولى از ترم دوم دانشگاه ديگه علاقش رو نسبت به من از دست داده و ميگه تمايلى به زندگى باهات ندارم و الان مثل خواهر و برادر با هم زندگى ميكنيم. ميبينم كه دائم داره با موبايلش با يكى از همكلاسى هاش چت ميكنه كه يه دختر خانوم هست.
الان تمام توجهش به اون دختره، و اگر هم ازش شكايتى بكنم ميگه من كه بهت گفتم علاقه اى به زندگى با تو ندارم، و ميگه من با همكلاسى هام چت ميكنم و اونها از من سئوال درسى ميپرسن. در صورتى كه فقط با اون خانوم چت ميكنه حتى تا ساعت 8،7 نيمه شب. و مدتيه كه اصلا با من بيرون نمياد،لطفا راهنماييم كنين. خواهش ميكنم. بچه هم نداريم، يعنى اصلا با من رابطه اى برقرار نميكنه من هم كه پيشقدم ميشم فقط ميگه نميخوام. الان نزديكه 1 ماهه كه رابطه زناشويى نداشتيم، تورو خدا كمكم كنين. انگار عاشق همكلاسيش شده
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/2/31 13:28  مدت زمان عضویت:2308 روز
0
سلام دوست عزیز شما از لحاظ قانونی و شرعی حق دارید که از حق خود دفاع کنید با او صحبت کنید اگر بخواهد به این روال ادامه دهد شما تصمیم دیگری بگیرید اگر میتوانید از یک بزرگتر کمک بگیرید اگر کارساز نبود او را راضی کنید که به مشاوره بیاید .
برنامه های مرتبط