برای دریافت راهکارها روی لینک زیر کلیک کنید
? درد مشترک زنان و دختران ایرانی
قسمت اول: مشکلات و دردهای زنان و دختران ایرانی
در این ویدئو در رابطه ی اینکه چرا هر روز در ارتباطاتتان دچار ضعف بیشتر می شوید، صحبت میکنم.
❌ خیانت کرده؟
❌ خانوادش عزیزه؟
❌ وسط راه تنهات گذاشته؟
❌ بلاتکلیفی؟
❌ بریدی؟
❌ نمیتونی تصمیم بگیری برای انتخاب؟
در این ویدئو (قسمت اول) می خواهم اگر تجربه مشابهی همچون ضعیف شدن ارتباط تون دارید در همین ویدئو برایمان درج کنید و تجربیاتتون رو برام بنویسید.
?در ویدئوی بعدی نسبت به راهکارهایی برای رفع این مشکلات و نگرانی ها برایتان صحبت می کنم.
سپاس از ویدئوهای بسیار دقیق و موثر سرکار عالی. سلامتی شما را آرزو دارم.
هشت سالی است با مردی ازدواج کردم. حدود یک سال که مکرر از من خواستگاری کرد، بالاخره رضایت دادم. هر دوی ما از همسر قبلی خود فرزند داریم. هر دو با موقعیت اجتماعی عالی و بنابه شرایط بچه ها هر کدام در منزلی جدا با فرزندانمان زندگی می کنیم. شوهرم ده سالی از من بزرگتر هستند. از اول مشکل شدید پروستات داشتند متاسفانه به من نگفته بودند. اما چون مهربانی می کردند و چاره ای هم نداشتم چون در شناسنامه ام ثبت شده بود، پذیرفتم. چند سال اول خیلی با هم خوب بودیم. البته در این مدت همه اش گذشت می کردم. در هزینه زندگی هم کمکم نبودند. یکی دو سالی است علاقه ایشان به دلیل بیماری پروستات به زن کم شده و اخیرا بسیار کم شده است. ضمن ان که عاشق زن بیسواد و مردۀ خود بودند. بسیار تحت تاثیر فرزندانشان که همه همگی بالای 22 سال سن دارند هستند. برای انها جان می دهند و منم حرفی ندارم. اخیرا سعی دارند با خانواده شان ارتباط نداشته باشم. حرفهای دلسرد کننده ای می زنند و مشکل خود را به من نسبت می دهند و هنوز هم بیماری خود را انکار دارند، با این که از نظر جسمی اصلا مسألۀ مردانگی ندارند. علاوه بر زدن سخنان دلسرد کننده، غالبا قهر هستند. با این رفتار ایشان چه کنم؟ چون آبرویم گرو است.
از لطف شما نهایت سپاس را دارم.
آرزو می کنیم آرامش به زدگیتون برگرده و بهترین ها براتون رقم بخوره??
شاد باشید
من 14 ساله با آقایی در ارتباطم همیشه به من میگفت نمیتونیم ازدواج کنیم و دلیل قانع کننده ای هم نداشت تا یکی دو سال اخیر که تمایل به ازدواج نشون میداد با من اما بازم بهانه های مختلف میاره الان به من گفته تا مرداد صبر کنم اما من طبق محکی که زدم احساس میکنم مرداد هم کاری از پیش نمیره. من واقعا نمیدونم باید چیکار کنم
البته در نظر داشته باشید وقتی رابطه ای بنا به دلایل قابل قبول رو به سردی می رود یا تمام می شود ، اصرار برای ادامه دادن فقط از شما یک آدم ضعیف در ذهن دیگران نشان می دهد ضمن اینکه با این کار ممکن است فرصت های مهم دیگر زندگیتون رو هم از دست بدید.
موفق باشید
مشاوره های قبل از ازدواج در این مرکز انجام نمی شود اما شما می توانید از دوره های آموزشی ما استفاده کنید
یا برای کسب اطلاعات و راهنمایی بیشتر با شماره ی 02188915004 تماس بگیرید تا کارشناسان ما شما را راهنمایی کنند.
شاد باشید
٨ سال ازدواج كرديم از حدود ٥ سال پيش سالي چند بار متوجه حركات و گوشي مخفي داشتن شوهرم بودم،ولي هربار خيلي راحت و ساده منو خام ميكرد واز اونجا كه بهش اعتماد صد. در صد داشتم اصلا ذهنم بد خطور نميكرد
تا اينكه قضيه برام روشن شد و اينكه فهميدم همسره بنده چند سال قبل از دوستي با من با يه خانم ديگع دوست بوده وبه چه دليلي نميدونم بعد اشنايي با من با ايشون قطع رابطه ميكنه و به گفته خودش بعد ازدواج با من از سر دلسوزي رابطه اش رو با اون خانوم شروع ميكنه صرفا باخبر شدن از احوالش و اين رابطه ادامه پيدا ميكنه و خودش رو مجرد معرفي ميكنه،بعد گذشت تقريبا ٥ سال از اينً رابطه پنهاني بعد از اينكه من متوجه ميشم و حتي خودم با اون خانم صحبت كردم وخيلي اروم با ارامش ازش خواستم از زندگيم بره،ولي نرفت،همسرم به دروغ بهم ميگفت همه چي تومومًشده،به پام ميافتاد گريه و زاري و من خوشبينلنه باور ميكردم ولي باز رابطه ادامه داشت،تا اينكه صبرم لبريز شد و به خونواده هامون اطلاع دادم،همه شوكه شده بودن،هيچ كس باورش نميشد،بعد ابرو ريزي كه شد قضيه به اخر رسيد،و من موندم و يك عشق شكست خورده،يك زندگيه سرد،با توجه به شغل شوهرم كه دريانورده و تمام سختي ها و دوري هاي كه تحمل كردم،همه انكار تلف كردن جوونيم بود براش ولي بخشيدم فقط بخاطر دختر ٦ ساله ام،ميدونم من رو دوست داره واين رو هم ميدونم كه عاشقه اونه،خوشبختانه تازه متوجه شده كه ازدواج كرده از من ميخواد براي خوشبختيش دعا كنم،ميگه هرچي باشه اون بخاطر من تا ٣٢ سالگي ازدواج نكرد،تو اين دوران خيلي حرفاي سرد نا انيد كننده اي بهم زد،گرچه بعدش ازم معذرت خواهي كرد،ولي هيچ كدومشون از ذهنم بيرون نميره،روزي نيست كه ياده اين قضايا نيوفتم،خواهش ميكنم كمكم كن پريسا جون
اختلالات شخصیتی، ازدواج اجباری و عدم وجود علاقه، مشکلات اقتصادی و فقر، شبکه های اجتماعی،فرهنگ و تربیت نادرست خانوادگی، خیانت در برابر خیانت و ...باید به عقب برگردید و ببینید چه چیزی در طی این چند سال اتفاق افتاده که باعث به وجود آمدن چنین مسائلی شده است؟!طبیعتا اگر همسر شما به شما علاقه ای نداشت هیچوقت با شما ازدواج نمی کرد
پس با این افکار آرامش رو از خودتون و خانوادتون نگیرید ! همونطور که خودتون هم قید کردید اون خانم الان ازدواج کردن و زندگی دیگه ای دارند پس نیازی نیست نگرانی هاتون رو تشدید کنید وباعث بشید این مساله تبعاتش رو در زندگیتون نشون بده.می تونید برای اینکه راحت تر از این مرحله گذر کنید از یک مشاور یا درمانگر کمک بگیرید یا برای ارتباط بهتر با همسرتان از دوره های آموزشی جامع زنان باهوش استفاده کنید.
موفق باشید
آیا شوهر شما قبلا اینطوری نبوده؟و جدیدا بی محبتی می کنه؟قبلا همچین معضلی نداشتین؟چه اتفاقی افتاده که روابطش با شما کمتر شده و کمتر حرف میزنه؟ ایشون نه کار پنهانی انجام میدن نه خطای خاصی انجام میدن پس چی شده که همچین رفتاری ایجاد شده؟ آیا رفتار شما باعث شده؟ آیا در جایی از ایشون حمایت نکردید؟ آیا بچه باعث شده که نسبت به همسر خودتون بی توجه بشید و ایشون هم یک رفتار متقابل به مثل با شما دارن انجام میدن؟ آیا مشکلات مالی براشون پیش آمده؟ شاید یه اتفاقی افتاده که شما نمیدونید و لازم هستش علتها رو بیابید. این مسئله رو پیگیری کنید مشکل رو شما داریدایجاد می کنید عزیزمن! شما بجای اینکه مسئله ی زندگیتون رو حل کنید به دنیال رفع نیازهاتون بیرون از خونه هستید؟!گفتید به فکر خیانت هستید چه توجیحی برای این کار خودتون دارید؟اگر شوهر شما با شما اینکارو میکرد واکنش شما چی بود؟چه حالی پیدا می کردید؟وقتی بخودتون اجازه میدید که به فکر خیانت باشید خب معلومه که زندگیتون سردتر میشه !میشه سرسفره ی شوهرمون باشیم و غذا بخوریم و تأمین بشیم بعد بریم با یکی دیگه بگیم و بخندیم!شما بعنوان یک مادر چه مسئولیتی دارید؟ شما فردا چگونه تو روی بچه تون نگاه میکنید؟ بعنوان یک مادر چگونه به بچه تون میگید که خطا نکن وقتی شما خودتون خطا کردید؟ یه کمی متعهدانه و وفادارانه فکر کنید.ذره ای به عمق کار خودتون بیندیشید و ببینید چه فاجعه ای رو دارید ایجاد میکنید و یا ایجاد کردید شما دیگه کودک یا نوجوان نیستید بعنوان یک زن چه مسئولیتی دارید؟ نیازهای عاطفی شما در خانه ی شماست در خنده ی فرزند شماست در خنده و رضایت همسر شماست اگر این ها را امتحان کردید و نتیجه نگرفتین و مطمئن هستین که این زندگی تموم شده است باز هم می توانید از یک زوج درمانگر کمک بگیرید و بعد از آن بصورت جدی تری برای ادامه یا عدم ادامه تصمیم بگیرید.
موفق باشید
من ٥ سال با يك پسري وارد رابطه شدم و رابطه خيلي معمولي داشتيم و روز به روز كه رابطه به جلو ميرفت من از طرف اون آقا توي هيچ زمينه اي ارضا نميشدم تا روزي كه من با فرد ديگه اي آشنا شدم دوست پسرم برام خيلي با ارزش بود ولي با تمام آلارم هايي كه بهش ميدادم هيچ توجههي به خسته شدن من از رابطه نميكرد و مدت زماني هم بود كه پيش دكتر مشاور مبرفت بعد از متوجه شدن اون كه من بهش خيانت كردم با برخورد خيلي شديد با من بهم زد ولي خيلي طول نكشيد كه برگشت ازم خواست اون آدم رو كنار بزارم و برگردم ، من هم تو اين مدت متوجه شدم كه فقط من به اون خيانت نكردم بلكه هردو تو اين زمان داشتيم به هم خيانت ميكرديم خلاصه كه من اون آدم رو كنار گذاشتم و به رابطه برگشتم و رابطه خيلي خوب شروع شد و هر كاري كه تا به امروز تو رابطه انجام نميداد رو انجام داد و برام شرط مشاور رفتن گذاشت و من هم همراهيش كردم با گروه درماني و مشاوره هاي متعدد تا روزي كه كارگاهي از اختالالات شخصيت رو گذرونديم و متوجه شد كه اسكيزوبيد است و از اون روز هر وقت صحبت ميكرديم ميگفت من و تو با هم متفاوتيم اين جمله شده بود ديگه كابوس من و از اون دوره ما رابطه خوبي نداريم و ديگه من افتادم توي اين ترس كه چكار كنم و حتي ديگه جرات اين رو ندارم بهش پيشنهاد جددي فكر كردن به رابطه رو بدم ميترسم بهم بگه ما با هم تفاوت داريم و تموم كنه ديروز اين موضوع كه ديگه حتي با هم حرف نميزنيم و هيچ موضوعي براي گفتن نداريم داشت آزارم ميداد من شديدا به اين آدم وابسطه ام و اون هم من رو دوست داره و تلاش ميكنه ولي تلاشش براي خودش خيليه و از ديد من كم دلم ميخواد يهنفر بهم به غير از اينكه بگه به درد هم نميخوريد بگه كه چيكار كنم كه بهتر بشه رابطمون
اگر این رابطه با هدف و قصد شناخت و ازدواج بوده از کجا مشخص که راست بگوید ؟!خیلی وقت ها ما برای پنهان کردن نیت واقعیمون باید نقاب خیلی موجه و زیبایی بزنیم تا بتونیم به آنچه که میخواهیم برسیم یا به آن نزدیک بشیم ! این شخص اگر واقعا هدفش با شما ازدواج و زندگی مشترک است باید زودتر شرایط را برای رسمی کردن این رابطه فراهم کند.اینکه گفتید ایشون همه ی تلاشش رو میکنه ولی منو راضی نمیکنه ، جمله ی خطرناکیه و بنظر میرسه شما کسی رو می خواهید که بتونه نیازهاتون رو براورده کنه نه کسی که کنارش آرامش داشته باشید! آیا اگر این شخص با همین شرایط و اخلاق و ویژگی ها بخواهد با شما ازدواج کند می توانید تحمل کنید و بپذیرید یا نه برای شما قانع کننده نیست؟ در این زمینه بهتره یک بازبینی روی خواسته هاتون داشته باشید و ببینید چه تعداد از این خواسته ها معقول است؟5سال زمان برای شناخت و تصمیم گیری نه تنها کافی بلکه زمان زیادی هم هست .اینکه شما بخاطر ترس از رهاشدگی یا ترس از تنها موندن نمی توانید صریح و واضح حرفتون رو بیان کنید و خواسته هاتون رو مطرح کنید فقط به خودتون آسیب میزنه وبا ادامه ی این روند ممکنه در نهایت فقط شما بمونید و رابطه ای که بعد از 5 سال تموم شده و هزینه های مادی و معنوی زیادی که در این مدت صرف کردید .سعی کنید حضورا با ایشون صحبت کنید و دیدگاه های خودتون رو باهاشون در میون بزارید ، در صورتی که نخواهند مسئولیتی در قبال رسمی شدن رابطه به عهده بگیرند، این خودِ شما هستید که تصمیم میگیرید باز هم در این رابطه بمانید یا با وجود ناراحتی هایی که بعد از جدایی طبیعیه به اون پایان بدید؟!
موفق باشید
دعوا ها و تنش های شما قطعا برای سلامت روحی فرزندتان هم خطرناک وآسیب زا خواهد بود.آیا همسر شما همیشه دست بزن داره و عصبانیه یا نه فقط در مواقع یا شرایط خاصی اینکار رو انجام میده؟ عامل محرک این اتفاق چی هست؟
اگر بدلیل اینکه حمایت کننده ندارید و نگران آینده ی فرزندتان هستید باید به این فکر کنید که چطور می توانید با استفاده از مهارت هایتان برای خودتون درآمد زایی کنید یا اگر لازم است در یک کلاس شرکت کنید و مهارتی رو یاد بگیرید که بتونه تا حدودی زندگی شما رو تامین کنه و با خیال راحت تری برای تربیت فرزند و اداره ی زندگی مشترکتون برنامه ریزی کنید و وقت بزاریدوقتی با همه ی این شرایط در این زندگی مانده اید یعنی ترجیحتان برای ماندن بیشتر است بهتر است حتما همراه همسرتون به یک مشاور مراجعه کنید.موفق باشید
من دختر 24ساله ای هستم که دو سال قبل با یه اقایی توی دانشگاه وارد رابطه شدم،و این اقا 6ماه تلاش کردن تا دل منو به دست اوردن ،اوایل همه چی خیلی عالی بود حدودا سه ماه،ومن هم شدیدا تو این مدت بهش وابسته شدم وخیلیییی دوسش داشتم اون هم همینطور،منتها از همون اول میگفت مادرم دختر داییمو واسم در نظر گرفته ولی بهم میگفت انتخاب من تویی ودرستش میکنم اما کوچکترین تلاشی برای نگه داشتن من نکرد،تا اینکه یه شبه یه دفعه ای اومدن گفتن باید جدا شیم ومادرم رفته خاستگاری دختردااییم و نمیتونم رو حرفش،حرف بزنم ،با اون همه عشق و علاقه ای که داشتم بهش وخودشم اگاه بود رفت ومنو تو یه یه شهر غریب که هیچکسی رو نداشتم رهاکردو رفت......با اینکه دخترداییش جواب رد داد هنوزم منتظر اونه یک سال ونیمه
ومنم نتونستم فراموشش کنم بعد دوسال و هر روز دارم زجر میکشم... وهر کاری کردم که برگرده ولی نشد که نشد..ممنون میشم راهنماییم کنید
دردِ بیرون آمدن از چنین روابطی هرچند همراه با آشفتگی است اما کسی به واسطه آن، از پا در نیامده است. مگر آنکه خود را در حصار گذشته، اندوه و خود- سرزنشگری های تکرار شونده محبوس کند. قرار گرفتن در زیر لایه های حفاظتیِ خاطرات، باعث قطعِ رابطه تان با دنیای بیرون و مقاومت در برابر پذیرش می گردد.
پذیرشِ از دست دادن، فرایندی تدریجی ، بالغانه و در عین حال دردناک است. با این حال اگر قرار باشد راهی برای التیام این زخم بیابیم؛ تجربه ی این پذیرش ، راه را برای بهبود، میسر خواهد نمود. اینکه او ماههاست از این رابطه خارج شده است. 1سال و نیم زمان کمی نیست برای اینکه بدانیم زندگی شما دیگر به حضور او گره نخورده است. اگر هست تصاویری ذهنی ست که شما را دچار سندرمِ امید به بازگشت کرده است
به نیازها و کودک آسیب دیده خودتان گوش دهید. صدایش را بشنوید. او ماههاست دیده نمی شود و شما پیوسته شی از دست رفته را جستجو می کنید. او نیاز به مراقبت و دلداری دارد. شفقت و دلسوزی به کودکِ زخم خورده ی درونتان، باعث اعتبار دادن به دردها و رنج این ماهها می شود. اعتبار دادن و شنیده شدن بخشی از التیام زخم های درون به واسطه رهاشدگی ست. شما در این برهه، برای نخستین بارها این فرصت را به دست آورده اید که خودتان باشید بدون آنکه زیر پوشش حفاظتِ رابطه ی از دست رفته ی گذشته، بمانید . این مرحله ای از تکامل فردیت است. که کمک میکند این مسیر را بالغانه و در عین حال همدلانه سپری نمایید.
انزوا و نگهداشتن اشیا و خاطرات، باعث ماندن شما در گذشته می شود. آنها را محدود کنید و به مرور رها سازید. بار سفر خود را با خاطرات گذشته، سنگین نکنید.
رابطه خود را با دوستان صمیمی تان حفظ کنید. ارتباط با اعضای خانواده و به اشتراک گذاشتن احساسات تان کمک میکند فضای امن از دست رفته را به مرور بازیابید. داشتن و مهارت و شغل تان کمک میکند بعنوان یک ابزار تنظیم هیجانی به مرور خود را بازسازی نمایید.
موفق باشید
موفق باشید
مرسي عزيزم
اگر چند روز از آخرین پیامتون گذشته و شخص مورد نظر هنوز جوابتون رو نداده ، شما می تونید ی بار دیگه هم بهش پیام بدید. در این شرایط به پیام های او خوب دقت کنید. آیا او کوتاه جواب شما رو می ده؟ آیا سرد با شما برخورد می کند؟ سعی کنید که از روی پاسخ های او علت جواب ندادنش رو پیدا کنید.به این که چه زمانی به او پیغام می دهید، توجه کنید. شما نباید در اواسط روز، زمانی که او سرش شلوغه یا آخر شب که غرق خوابه، از او انتظار جوابی درست داشته باشید.بهتره ی زمانی رو باهاش هماهنگ کنید و حضورا با هم صحبت کنید اینکه ایشون صادقانه به شما گفتن فعلا درگیر رابطه ی دیگ ای هستن برای شما یک برگ برنده است، و شما خودتون هستین که باید در این رابطه تصمیم بگیرید که قراره چیکار کنید؟ می خوایید با همین روند ادامه بدید؟یا نه؟
اگر شما باز هم بهش پیام دادید وباز هم جواب نداد یا نتوستید با هم گفتگو کنید و حرف بزنید وباز هم همین رفتار رو با شما داشت بهتره بیش تر از این پیگیر نشید. اینکه بشینید و مدام به این فکر کنید که چرا جواب نداد؟ یا الان من چیکار کنم؟دردی از شما دوا نمیکنه؟ بهتره همه چی رو فراموش کنید و به زندگی خودتون برسید قطعا سخت خواهد بود اما ارزشش رو داره.در همین رابطه می توانید از دوره ی آموزشی نامزدی هدفمند استفاده کنید.
موفق باشید
اگر توافق شما اینگونه بوده که شما باید حجاب کامل داشته باشید یا بعضی لباس ها رو نپوشید، پس در حال حاضر یک تار موی شما هم نباید بیرون باشه یا لباس هایی که از نظر همسرتون مناسب نیست رو نپوشید! به توافقاتتون پایبند، متعهد باشید و احترام بگذارید اگر نه، لطفا توافقاتتون رو بگید!نباید رفتار شما موجبات حساسیت ایشون رو فراهم کنه، به عبارت بهتر با این موضوع مخالفم که شما رفتار خودت رو داشته باش، عادت می کنه!! اینطور نیست! نبوده و نخواهد بود!
هر دو نفرشما بنظر میرسه رفتاری پرخاشگرانه و توام با خشم رو با هم دارید به جای آنکه حرفاتون رو صریح بگید... من به شما گفتگوی صریح و محترمانه، و بسیار محترمانه رو توصیه می کنم!
قبل از هرچیزی یادتون باشه ایشون، فرد اول زندگی شماست! دوره ی غیر حضوری زنان باهوش می تواند در این زمینه به شما کمک کند می توانید جزئیات کامل این دوره را در لینک زیر مشاهده کنید.
https://www.parisanasri.com
موفق باشید