به من اطلاع بده!

با کلیک بر روی "Allow" از تخفیف ها و پیام های سایت مطلع شوید.
شماره تماس پشتیبانی
02187700778

چگونه زندگی خوبی داشته باشیم

نیاز به پشتیبانی دارید
پشتیبانی از طریق تلگرام
یا
تماس با شماره:
02187700778
درباره این برنامه

چند وقتی است که اغلب بانوان پیام های زیادی را برایم ارسال می کنند مبنی بر اینکه چگونه یک زندگی خوب داشته باشیم و بهتر است بگوییم چگونه یک زندگی زناشویی خوب داشته باشیم.

 

? روزانه سوالات زیادی نظیر تیترهای زیر را برایم ارسال می کنید:

  • چطوری رابطمو با همسرم بهتر کنم که بیشتر برام وقت بزاره؟
  • چطوری بدون دعوا و دلخوری حرفمو با همسرم در میون بزارم؟
  • چطوری رابطه ی عاشقانه با همسرم داشته باشم؟
  • چطوری از لحظه هام در زندگی زناشویی لذت ببرم و شاد باشم؟
  • چگونه یک رابطه ی عاطفی خوب با همسرم داشته باشم؟

سوالاتی که شما بانوان گرامی برایم ارسال می کنید، بسیار برایم خوشحال کننده است به این دلیل که برای زندگی زناشویی خودتان برنامه دارید و می خواهید برای رسیدن به یک زندگی خوب تلاش کنید.

به همین دلیل ویدئویی را با عنوان "چه زود دیر می شود" را آماده کرده ام، و ازتون می خواهم این ویدئو که شروع یک مسیر جدید در زندگی زناشویی تان هست را به صورت کامل ببینید.

? ویدئوی قسمت یک : "چه زود دیر می شود"

در این ویدئو در رابطه رنج هایی با شما صحبت میکنم که اغلب بانوان گرفتارش هستند، و تصمیماتی که نمی گیریم باعث می شود که "زود دیر شود"

در این ویدئو دلایلی که باعث می شود شما را از یک زندگی خوب دور کند برایتان صحبت می کنم، دلایلی نظیر:
❌ خیانت در زندگی
❌ بداخلاقی در زندگی زناشویی
❌ شک و سوء ظن در زندگی زناشویی
❌ خساست در زندگی مشترک
❌ تنهایی در میانه ارتباط
❌ بلاتکلیفی قبل از نامزدی
❌ خسته شدن از ارتباط مشترک
❌ نمیتونی تصمیم بگیری برای انتخاب؟

در این ویدئو (قسمت اول) می خواهم اگر تجربه مشابهی همچون ضعیف شدن روابط زناشویی تان و یا دلایل بالا دارید در همین ویدئو برایمان درج کنید و تجربیاتتون رو برام بنویسید، که فکر می کنید چه اتفاقاتی افتاده که باعث شده از یک زندگی خوب دور شوید.

?در ویدئوی بعدی نسبت به پیدا کردن ریشه های این مشکلات برایتان صحبت می کنم.

نمایش بیشتر
میخواهم به رایگان مشترک شوم!
رایگان
برای دیدن این برنامه آموزشی روی دکمه بالا کلیک کنید.

ثبت نظر و یا سوال

1397/6/27 12:46  مدت زمان عضویت:2182 روز
2
سلام،وقت بخیر 6 ماهه که همسرم خاطر موضوعی بامن قهره که اگه باهاش راه بیام ینی تا آخر عمر باید قبول کنم که اون قهر کنه و من شرائط رو قبول کنم و اگه شرطش رو نپذیریم این قهر همچنان ادامه داره چون از موضع خودش کنار نمیکشه نمیدونم چکار کنم آیا پادر میونی یه بزرگتر جواب میده یا راه دیگه ایی پیشنهاد میکنید؟؟من 30 ساله که ازدواج کردم و همیشه با زورگوییهاش کنار اومدم اما دیگه دوست ندارم باج بدم متشکرم
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/27 13:58  مدت زمان عضویت:2309 روز
0
سلام دوست عزیز اگر نوضوعی که به خاطر ان قهر کرده اند برای اینده شما ضرر دارد و به نفع اینده و پیشرفتتان نییت از موضع خود کنار نکشید و از یک بزرگتر یا یک مشاور کمک بگیرید اما اگر موضوع خیلی در اینده شما تاثیری ندارد میتوانید با او صحبت کنید و برای مدتی ان را بپذیرید تا زمان بگذرد و شما بتوانید او را ارام‌ کنید تا این موضوع را فراموش یا کمرنگ تر شود .
1397/6/27 10:29  مدت زمان عضویت:2019 روز
0
بعدشم مادر زنت که تا آخر عمر کنارتون نیست،آخرش میمیره میره.
1397/6/27 03:25  مدت زمان عضویت:2020 روز
0
سلام خانم نصری عزیز ممنون از راهکارهاتون سوالم اینه که حدود هفت ساله ازدواج کردم یه دختر دوسال بوده ماهه دارم حدود شش ماه پیش از شوهرم خیانت دیدم الانم شش ماهه جدا از هم زندگی میکنیم اوایل تصمیم من فقط گرفتن طلاق بود بعد دوماه به خاطر دخترم و اصرار اون به پشیمانی از طلاق منصرف شدم بعد اون یه سری شرایط و تعهدات خواستم که در جواب گفت زمان لازم داره الانم بعد اون که چهر ماه میگذرد هیچ اقدامی نکرده ومن تا حدودی مطمئنم هنوز با اون خانم در ارتباط هست واقعا تلاش خودمم کردم که گذشت کنم ولی ای آقا معلوم نیست پشیمانی یا چه قصدی دارد جدیدمان نه از طلاق حرف میزنه نه از زندگی اگه امکان داره راهنمایی کنید ممنون میشم
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/27 13:42  مدت زمان عضویت:2309 روز
0
سلام دوست عزیز راهی که شما انتخاب کرده اید رای شروع خوب است اما به شرط اینکه همسزتان بخواهند برگردند در واقع سرشان به سنگ بخورد باتوجه به صحبتهایی که داشتید او ظاهرا نمیخواهد برگردد و هنوز به رابطه ادامه میدهد شما بهتر است صحبتی با ارامش و بدون هیچ گونه توهینی با او داشته باشید از او بخواهید تکلیف و جایگاهتان را در زندگی مشخص کند .این شما هستید که انتخاب میکنید که ایا دوست دارید به این صورت ادامه دهید یا خیر اگر شرایط برایتان غیر قابل تحمل است از مشاورین دادگاه کمک بگیرید
کریم رهبر
1397/6/30 09:08  مدت زمان عضویت:2016 روز
0
سلام روزتان بخیر وشادی
مطالب بعضی از دوستان من مطالعه کردم .یکی از مشکلاتی که بیان میشود ادامه زندگی با شرایط جدید هستش .چون دوره قبلی با تمام وجود زندگی را با عشق وگذشت شروع کرده بودن
.والی حالا با تجربه وخواسته های جدید
می خواهن شروع کنن دچار .شک ودو لی شده .یا میشون ..با تشکر
1397/6/26 16:05  مدت زمان عضویت:2020 روز
0
سلام خانم نصری عزیز منم سوال مشابه دارم که چطور باید به یک پسر گفت که من قصدت ازدواجه تا پیشنهاد الکی نخواهد بده
1397/6/26 16:00  مدت زمان عضویت:2020 روز
0
سلام پریسا جون 2 ساله با اقایی هستم ک 3 سال قبلش عاشق کسی بوده و به خاطرش سیگاری شده و همه کاری رو کرده حتی دست ب خود زنی هم زده بود
و بیماری روحی و روانی داشت
اوایل نمیدونستم اما بعد چند مدت رابطه کم کم از زبونش کشیدم ک چی هست و نیست با خودم عهد بستم ک کمکش کنم و از این مخمصه نجاتش بدم
پریسا جون راستش اوایل فکر خودکشی بود همش از اون دختر حرف میزد دیوونه میشدم اما خوب باهاش راه میومدم دلداریش میدادم و سعی کردم جای اون خانمی ک نیست رو بگیرم
کم کم عاشقش شدم میگفت ازدواج نمیکنم هیچوقت اما الان به زندگی امیدوار شده بحث ازدواج رو وسط میاره دیگه از اون خانم حرفی نمیزنه اما خوب هر از گاهی بیماری اذیتش میکنه میدونم دوسم داره و منم دوسش دارم حتی به خاطرم سیگارو کنار گزاشته دوست دارم کمکش کنم کمکم میکنی ک بتونم کاملا به زندگی امیدوارش کنم ؟ و این مشکلاتشو از بین ببرم ؟ حرفات بی نهایت تاثیر خوبی داره روم
ممنون ک هوامونو داری
1397/6/26 14:35  مدت زمان عضویت:2020 روز
0
واقعا ممنونم از تمام پیج هاتون ولی خیلی شرل، تن سخته خیلی احتیاج به کمک تون دارم خیلی خواه میکنن بهم کمک کنین
1397/6/26 14:32  مدت زمان عضویت:2020 روز
0
سلام خانم نصیری عزیزم من خیلی دارم اذیت میشم نمیدونم چطور میتونم حضوری شما رو ببینم آگه راهنمایی کنین خیلی ممنونم میشم ممنونم خواه میکنن یا از طریق همین کانال یا حوری بتونم با شما ارتباط داشته باشم
1397/6/26 13:54  مدت زمان عضویت:2065 روز
0
سلام .پریسا جون. من دلم میخواد حضورا بتونم ببینمتون. باهاتون صحبت کنم . ازدواج مجدد انجام دادم با یه پسر از همسر قبلی. متاسفانه با پسر خاله ام ازدواج کردم که قبلا خواهرش زن برادر بوده و ایشون هم ازدواج ناموفق داشتن. ماه اول خوب بودیم ولی از اون به بعد رفتارها زشت مادرش یه جور انتقام توش بود و همسرم هم مدام مدافع خانواده اش هست پسرم رو اذیت میکنن و مدام تحقیر میشم. الان 4 سال میگذره و ما یه پسر دیگه هم داریم که 3 سال هست . ولی روی خوش زندگی و ندیدم . همسرم حتی نتونست خونه بگیره و از امکانات من استفاده میکنه. نه راه پس دارم نه راه پیش . پسر بزرگم مدام میگه جدا شو و من نمیدونم چی کار کنم . لطفا راهنمایی ام کنید. محل کارم دروازه دولت هست اگه بتونم ببینمتون ممنون میشم.
1397/6/26 13:53  مدت زمان عضویت:2023 روز
1
سلام مشکل شوهر من اینه که بیشتر وقتشو خونه اقوامش میگذرونه منو خیلی دوست داره ولی بیشتر سعی میکنه در کنار اونا باشه نمیدونم اونا چه لذتی براش دارن که من ندارم .هرکاری روهم کردم که رفتامدش کمتر بشه ولی نشد .من فضای خونه روخیلی خوب براش میزارم سعی میکنم راحت باشه ولی هیچ فایدهای نداره صبح زود که از خواب بیدار میشه میره خونه اقوامش تاعصر که میشه برمیگره خونه .تو رو خدا یه راهکارنشونم بده خانم نصری
1397/6/26 11:49  مدت زمان عضویت:2020 روز
0
عرض سلام وادب خدمت شماخانم گرامی وتشکر به خاطر برنامه جالب ویدیوییتان .باتوجه به اینکه بنده آقا هستم واقعا از برنامتون لذت بردم و متاسفانه خیلی از آقایون با خود خواهیهای واهی باعث تنش در زندگیشان میشوند مگر در وجود آقایان چه هست که نسبت به خانمشان در زندگی فخرفروشی وبزرگ منشی میکنند چرا به چه دلیل؟بنده 26ساله که متاهلم واز زندگیم لذت میبرم زن در زندگی مرد امنیت میخواهد.آیا چیز زیادی است؟زن جز محبت وعشق چیزی نمیخواهد.براستی ما آقایان خوبه کمی فکر کنیم که زن انسان ظریف وعاشقی است که اگر از طرف مردش امنیت داشته باشه زندگی اون مرد بهشته. اما من برا برخی آقایون خیلی متاسفم واقعا که.....
1397/6/26 11:19  مدت زمان عضویت:2039 روز
0
خداخیرت بده پریساجون من ویس های شمارو ذخیره میکنم وگوش میدم لطفا باهرپیام تصویری ویسش هم بزارید ممنون
1397/6/26 10:27  مدت زمان عضویت:2124 روز
0
سلام
خانم نصري من پكيج شما رو با دقت گوش كردم ،تمام تلاشم اينه كه قوانين رو رعايت كنم.
ولي مشكل من اينجاس من حدود ١/٥ سال با آقايي در ارتباط هستم و الان تو مرحله خواستگاري هستيم.
اين آقا ٥ سال پيش به طور ديوانه وار عاشق خانومي بود كه باهاش ازدواج كرد،كل پروسه ازدواج و طلاقشون ٥ ماه بود،اون دختر با حق طلاقي كه داشت رفت و همه دارايي و احساس اين مرد رو با خودش برد.
خيلي تلاش كردم رابطمون به اينجا رسيد،ولي مشكل من اينه كه طرف مقابلم ميترسه از دوباره عاشقي ،ميترسه منم برم،همه جوره اطمينان رو دادم بهش ولي هنوز باور نداشته.
واقعا موندم با اين مرد چه كنم،ميدونم دوسم داره ولي با خودش مقاومت ميكنه ،همش ميگه نكنه بازم شكست بخورم،ميگه اون كه اون همه دوسم داشت و دوسش داشتم گذاشت رفت.
لطفا راهنمايي كنيد با اين آدم چه گونه باشم.
ممنونم
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/27 00:00  مدت زمان عضویت:2309 روز
0
سلام دوست عزیز شنا سعی کنید تمام کارهایی که باعث میشود برای او شبه و شک ایجاد کند را انجام ندهید و اعتماد او را جلب کنید او حتما میداند که همه افراد مانند هم نیستند اگر او بخواهد به همین روال ادامه دهد اینده خوبی در انتظار شما نیست به او بگویید که تصمیمش را بگیرد یا اعتماد کند و تکلیف و جایگاه شما را در رابطه مشخص کند یا اینکه ادامه ندهد .
1397/6/26 07:56  مدت زمان عضویت:2020 روز
2
مشکل اصی خانومها اینه که خودشونو دست کم میگیرن.
1397/6/26 03:59  مدت زمان عضویت:2048 روز
0
ویدئو بسیار عالی بود بی صبرانه منتظر ویدئوی بعدی هستیم
1397/6/26 03:26  مدت زمان عضویت:2048 روز
0
سلام وخسته نباشین پریسا جون با این ویدئوهای خوبتون خدا خیرتون بده.
پریسا جون منم تقریبا این مشکل دارم ولی نه به این شیوه.من6سال با پسری ارتباط دارم اونموقع20سالمون بود الان26سالمونه دیگه دلیل اینکه هم نامزدی نمیکردیم بخاطر بیکاری و بی پولی بود خانوادهامون تقریبا میدونستن در این حد که داداش همسایمون خواستگار منه ولی من بهشون گفتم خودم میخوام کنکور بدم برم دانشگاه فعلا بهش جواب نمیدم.درصورتی که پسره از من خواسته بود منتظرش بمونم درسش تموم شه بره سرکار بعد بیاد خواستگاری منم قبول کردم.خدایش پسر بدی هم نیست یعنی من خودم بیش از اندازه غر میزنم اینکارو کردی اینکارو نکردی.بعضی موقعها خودمو جای اومیزارم تعجب میکنم چرا ایقد تحملم میکنه.بارهای بار بهش گفتم ارتباطمون رو بهم بزنیم ولی اوهیچوقت نمیزاره ولی جالبه هیچکاری هم نمیکنه بهش میگم خب یه کاری کن قول یه کاری بهش دادن میگه منتظرم اون جور بشه‌.میگه منی که سرمایه ندارم چیکار کنم.ولی منم خسته شدم هر کاری کرد گفت صبر کن برم سرکار بعد بیام خواستگاری قبول نکردم گفتم اگه میخوای بیای بیا دیگه.هیچ شکی هم نداشتم که نخواد ولم کنه بره ولی دیگه از انتظار خسته شده بودم خصوصا وقتی دیگه درسم تموم شد.حالا یه دوماهی هست اومدن خواستگاری پدرم تقریبا راضی هس مادرم هم راضیه وداداشم میگه باید بره سرکار و هردیقه منو سرزنش میکنه که تو فردا پس فردا میری سرکاراین توخونه میشینه تو باید نونشو بدی...در صورتی که من میدونم اینجور نیس مجید فقط منتظره جواب کارش بیاد که پذیرفتن یا نه بهش قول صددرصد دادن ولی دیر وزودش مشخص نیست بعدش اگه خدای نکرده نشه هر طوری باشه شغل ازاد یه کاری میکنه.منم خیلی حساس شدم اگه توخونمون کوچیکترین اتفاق بیفته یقیه او رو میگرم میگم تو چرا تا حالا هیچ کاری نکردی تو اگه منو میخواستی 6ساله یه کاری میکردی اگه منو میخواستی نمیذاشتی الان بیای که همه چی ایقد گرون شده وما هیچ کاری نمیتونیم کنیم.همیشه من باید بسازم تو چرا هیچ تغییری ایجاد نمیکنی وازاین حرفا....دیگه دارم از دوست داشتن زده میشم از اینکه هیچی نداریم وهیچی نیستیم خسته شدم.امشب دیگه بهش گفتم جوابم نه هست در صورتی که خودم هم میدونم نمیتونم بهش جواب رد بدم
خیلی اصرار کرد که رابطه رو بهم نزنم لااقل تا بعد محرم صبر کنم ولی بهونه کردم که تو مث سابق منو دوس نداری اونجوری که باید دوسم داشته باشی نداری منم نمیخوام میدونم هم به چند روز نمیکشه دوباره خودش برمیگرده ولی ایدفه میترسم برنگرده چون خیلی سفت وسخت وایسادم...
واقعا تو این6سال هیچ کاری نکرد برا اینکه یه روز زودتر بریم سرخونه زندگیمون همیشه میگه درست میشه از آینده ای حرف میزنه که خیلی خوشبختیم ولی میترسم اینجور نشه میترسم وقتی رفتم زیر یه سقف مث الان دوسم نداشته باشه.نمیتونم هم ازش جداشم خودش هم میدونه....احساس هم میکنم هیشکه به اندازه ی مجید دوستم نداره.زیاد هم بهم توجه میکنه هرچیزی بخوام اگه از دستش کوتاهی نمیکنه ولی باز میگم پس چرا هیچکاری نمیکنه برا اینکه بریم سرخونه زندگیمون خورش میگه شرایط جور نیس کار ندارم پول ندارم دیگه سرد شدم از این رابطه.خواهش میکنم هر طور شده هر طور میدونین جواب منو بدینکه چیکار کنم خواهش میکنم...
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/26 23:55  مدت زمان عضویت:2309 روز
0
سلام دوست عزیز شش سال برای یک دختر بسیار مهم و زیاد است چرا برای وقتتان ارزش قائل نمیشوید شما باید سن ازدواح و بارداری و دیگر موارد را در نظر بگیرید شاید ایشون بخواهند تا چند سال دیگر به این صورت ادامه دهند ایا شما بازهم حاضر هستید ادامه دهید .پس بهتر است با او صحبت کنید و موضوع خواستگاران دیگر را برای او بگویید برای او زمانی را تعیین کنید اگر در این زمان اقدامی برای ازواج نکرد ادامه ندهید نگذارید به جایی برسد که او خودش رابطه را تمام کند لطفا نظرات مشابه نظر خودتان را بخوانید شما مستثنی از انها نیستید .
برنامه های مرتبط