ویدئوی قسمت سوم، را از لینک زیر ببینید:
در ویدئوی قبلی که با عنوان "چگونه یک زندگی خوب داشته باشیم" نظرات بسیار زیادی را برایم ارسال کردید، که با توجه به ویدئوی اول تصمیم گرفتم این ویدئو را تغییر دهم، و در رابطه با اینکه "چگونه به همسرم نزدیک شوم" صحبت کنم تا با شما از مهارت هایی صحبت که کنم که بتوانید ارتباط بهتری با همسرتان داشته باشید.
در این ویدئو می خواهم بگویم چرا خودتان را سرزنش می کنید، و چرا خودتان را قربانی زندگی مشترک می کنید.
? برخی سوالاتی که در ویدئوی قبلی برایم ارسال کردید با عناوین:
سعی کردم در این فایل گوشه ای از مشکلات روابط زناشویی شما را به تصویر بکشم، و می خواهم کمی در رابطه اینکه چگونه مشکلات را شناسایی و برایش اقدام کنید صحبت کنم.
نکته قابل توجه این است که در زندگی مشترک، من نمیخواهیم بگوییم: آقایان بد هستند یا خیر؟
صرفا می خواهم مهارت هایی را یاد بدهم که ارتباط سازنده ای را در زندگی مشترک خود شکل دهید، تا یک زندگی خوب داشته باشید.
ازتون می خواهم که این ویدئو "چگونه به همسرم نزدیک شوم" که شروع یک مسیر جدید در زندگی زناشویی تان هست را به صورت کامل ببینید.
? ویدئوی قسمت دوم : "چرا خودتان را سرزنش و قربانی می کنید؟"
در این ویدئو در رابطه مشکلات ارتباطی زن و شوهر با شما صحبت میکنم.
در این ویدئو گوشه ای از فاصله هایی که در زندگی زناشویی شما شاید اتفاق بیفتد را به تصویر کشیدم، دلایلی نظیر:
❌ عدم گوش دادن همسرتان به حرف شما
❌ عدم صمیمیت بین زن و شوهر
❌ جدایی از همسر و مشکلات بعد از جدایی
❌ کار کردن زن در زندگی مشترک
❌ قربانیان زندگی مشترک
❌ دل نگرانی های زن ایرانی
❌ اولین زن زندگی یک مرد کیست؟
در این ویدئو (قسمت دوم) می خواهم اگر تجربه مشابهی همچون فاصله افتادن بین شما و همسرتان و یا نامزدتان و یا دلایل بالا دارید در همین ویدئو برایمان درج کنید و تجربیاتتون رو برام بنویسید، که فکر می کنید چه اتفاقاتی افتاده که باعث شده از همسرتان دور شوید.
?در ویدئوی بعدی نسبت به یک راهکار برای رفع این مشکلات و نگرانی ها برایتان صحبت می کنم. و برایتان می گویم که چگونه زندگی خودتان را نجات دهید و بهشت رابطه در زندگی مشترک را پیدا کنید.
هر دو نفر شما با هم تصمیم به ازدواج و شروع زندگی مشترک گرفتید بنابراین در چنین شرایطی هم باید بتونید با گفت و گو و موافقت هم درباره مسائل موجود و ناراحتی هایی که شما از رفتار ایشون دارید صحبت کنید تا بتونید به یک راه حل مناسب برسید.
برای هر کسی ناراحت کننده ست که توجه و محبت لازم رو از همسرش دریافت نکنه اما در مورد شما چیزی که ابهام داره اینه که آیا به جز این مورد شما مشکلات دیگه ای هم دارید که بتونه رابطه شما رو تحت تاثیر خودش قرار بده؟
شغل همسرتون چیه؟
آیا جابجایی شغلی داشتن؟کارشون رو گسترش دادن؟
محل کارشون عوض شده؟
در کل سوال اینه که در مورد کار ایشون نسبت به قبل چه چیزی تغییر کرده که باعث به وجود اومدن این رفتار ها شده؟
شما برای بهتر شدن شرایط آیا باهاشون صحبتی داشتین؟
یا کاری انجام دادین؟
ممکنه شما بخاطر ترس از دست دادن و تله وابستگی دوست داشته باشین بیشتر از هر چیز و هر کسی کنار همسرتون باشین و توجه همسرتون مختص به شما باشه، اما شاید جالب باشه بدونید بیشتر آقایون هویت خودشون رو از کارشون می گیرن و شما زمانی می تونید فاصله بینتون رو کمتر کنید که درکشون کنید، همراهیشون کنید و ازشون حمایت کنید.
پیشنهاد من به شما اینه که حتما به همراه همسرتون به یک زوج درمانگر مراجعه کنید حتی اگر همسرتون همراه شما نیومدن خودتون به صورت انفرادی از یک مشاور کمک بگیرید تا بتونید بهترین راه حل ها رو پیدا و اون ها رو در رابطه تون اعمال کنید.
در همین زمینه دوره آموزشی غیر حضوری زنان باهوش 1 و 2 به همراه دوره آموزشی غیر حضوری اعتماد به نفس به شما پیشنهاد می شود
دوره اعتماد به نفس
https://parisanasri.com/course/55-SelfConfidence
دوره زنان باهوش1
https://parisanasri.com/course/79-art-raz
دوره زنان باهوش 2
https://parisanasri.com/course/665-Download-Smart-Women-2
شاد باشید
ای اش 5-6 سال زودتر با شما آشنا میشدم، تا میدونستم چطور باید رفتار کنم، و معنی رفتارهای طرف مقابلم چیه....
????
من وقتی از دیالوگا استفاده میکنم همسرم فک میکنه دارم خرش میکنم و اینو بیان میکنه
ب نظرتون با این حال بازم از دیالوگا استفاده کنم؟
موضوعی که مطرح کردید را نمیتوان با یک جمله پاسخ دارد.
برای آگاهی بیشتری از خودتان پیشنهاد میکنیم دوره زنان باهوش را شرکت کنید.
چنانچه علاقمند به تهیه این دوره بودید میتوانید با شماره تماس 02188915004 ارتباط برقرار کنید.
پیروز باشید
خانمی هستم که چندین سال است روزگار زندگیام بلاتکلیف میگذرد
4 سال در زندگی مشترک بودم و بعد از چندسال به زحمت و قرض توانستم طلاق بگیرم
به کمک یک مرد که باج دادم بخاطر میگفت چند کلاس بیشتر سواد نداری و مدرک تحصیلات آنچنانی نداری و کسی بهت کار نخواهد داد و باید همینجا پیش خودم کار کنی
و کلی بعدها بهم آسیب زد با آبرویم بازی کرد حتی در محیط کار من رو بد کرد پیش صاحبکار
بخاطر اینکه نخواستم باج دادنم ادامه دار بشه چون با خیلی زنها رابطه داره ببا اینکه متاهل هست
در همین گیر و داد یکی از مردهای متاهل که همکار هم بودیم خیلی اصرار به دوستی با من داشت و تا دو ماه من قبول نمیکردم تا اینکه قبول کردم به شرطی که رابطه ای صورت نگیره اما متاسفانه فقط یکبار بینمان اتفاق افتاد به خواست ایشون و از همان زمان به بعد با من نه تنها سرد شده بلکه دیگه اهمیتی به من نمیده و پیامهامان بسیار مختصر شده هر زمان گله میکنم ایشون مشغله های زندگی و کار را بهانه میکند
من این مرد را دوست دارم چون هیچ عیب و ایرادی ندارد و به دلم نشسته است و متاسفانه تنها عیبی که متوجه ام میکند همین که انگار نمیتواند متعهد باشد است و نگرانی از اینکه نکند آن مرد بیمار جنسی برایم نقشه کشیده است!
من بخاطر آن مرد اول که بیمار جنسی بود که با اعتبار و شخصیتم بازی کرد و نگذاشت کسی بهم کار بده و من مجبور شدم از آن شهر بروم
و
این مردی که دوستش دارم از اینکه رفته ام و فاصله امان زیاد شده ناراحت است
بهم میگه اگر زودتر همدیگر را دیده بودیم من حتما با تو ازدواج میکردم و خیلی عالی میشد .
من خیلی سختی کشیده ام
همه کسی را در زندگی دارند من هم میخواستم داشته باشم کسیکه همدیگرو دوست داشته باشیم
اما از شانس بد ایشون متاهل هست و من هر چقدر بهش گفتم وجدانم قبول نمیکند اما ایشون میگن تو اشتباه نمیکنی و خانمم که نمیفهمه پس نگران نباش
من بارها تصمیم گرفتم بر خلاف میل باطنی ام بخاطر متاهل بودنش دوستیمان را کات کنم اما دیدم ایشون هم خیلی داغون شد و منصرف شدم شما به من بگید چکار کنم ؟
براتون آرزوی سلامتی و مؤفقیت و خوشبختی را از خدا آرزو دارم.
منم با كسي كه ازدواج كردم مريض بود وجداشديم من ٥سال تو زندگي مشترك اولم بودم)موقع عصبانيت خيلي منو بد ميزنه حتي خودشم ميگه امكان داره منو بكشه چون جنون مياد سراغش راهنمايي كنيد لطفا
من نزدیک به 2 ساله که توی یه رابطه هستم که نمیدونم آخرش به ازدواج میکشه یانه. چجوری میتونم طرف مقابلمو ترغیب به ازدواج بکنم؟ البته با رفتارش داره نشون میده که به فکر اینه که یه سری کارهاشو به نتیجه برسونه همش داره برنامه ریزی برای آینده میکنه. از نظر مالی و کاری ولی یه آدمی هست که تا مطمئن نشه از چیزی حرفی نمیزنه. منم نمیخام مستقیم بهش حرفی از ازدواج بزنم. توی شوخی چند باری ازین صحبتها کردیم ولی جدی نه. ازون رفتارایی که گفتید دیر جواب پی ام میده یا زنگی نمیزنه و یوقت خیلی خوبه یه وقتی یخ، دقیقا همینارو هم داره. من دقیقا نمیفهمم چه حس و حالی داره. راجع به بروز احساسات که اصلا نمیتونه. یعنی واقعا نمیکنه اینکارو وقتی من اعتراضی بکنم میگه حتما باید بگم؟!
من البته خیلی مطلب میخونم که چجوری باید با مردا رفتار کرد و همونارو انجام میدم و اکثرا موفق هستم ولی خب ما زنا احتیاج به یه محبتایی داریم هرچند زبونی باشه. ولی طرف احساسی من خیلی سخت براش اینکارا سخته. یعنی محبت زبانی که میتونم بگم اصلا نداره که بخاد ناز بکشه و ازین چیزا. خیلی سفت و سخته. ولی تو رفتاراش میشه فهمید که علاقه داره. ولی ما زنا احتیاج به شنیدن داریم. یا توجه تلفنی یا پیامی و ازین موارد. الان من موندم که چه کار کنم؟بهش اطمینان دارم ولی بعضا به خاطر این یخ بودنا آدم همش دچار شک میشه که اصلا منو میخاد یا نه. یا اینکه نکنه حواسش جای دیگس. واقعا گاهی سخت میگذره. دلمم نمیخاد جوری رفتار کنم که فک کنه گدای محبت اونم...
یوقتا زنگ میزنم برنمیداره بعدشم زنگ نمیزنه. یوقتا اس میده نمیتونم صحبت کنم. بعدشم توضیحی نمیده و این رفتارا آدم رو شاکی میکنه. دلم میخاد بفهمم اصلا چقدر براش اهمیت دارم و واقعا میخاد با این رابطه چه کار کنه؟