هشدار: فقط کسانی روی لینک زیر کلیک کنند که می خواهند زندگی شان را تغییر دهند!
چگونه با هنر زن بودن، قربانی زندگی نشدم؟
قسمت اول : نحوه روبرو شدن با مشکلات و چالش ها در زندگی زناشویی
در این ویدئو قصد دارم به شما یاد بدم، که چگونه با هنر زن بودن، قربانی زندگی خودم نشدم.
در این قسمت (قسمت اول) یاد می گیرید که چگونه با مشکلات در زندگی زناشوییتان مواجه شوید و این مشکلات را تبدیل به مسائل و مسائل را حل کنید.
بارها شده که همسرتان بین شما و شخص سوم دیگر تبعیض قائل شده گله و شکایت کرده اید؟
بارها تلاش کردید که زندگیتان را تغییر دهید، منتهی باز تلاشتان نتیجه نداده؟
بارها شده ...
شاید بد نباشد از نتیجه ای که خودم از این موضوع گرفتم با شما صحبت کنم:
من هم مثل شما در زندگی زناشویی خودم با چالش هایی روبرو شدم که تنها چیزی که باعث شده است از این چالش ها عبور کنم، یادگیری آموزه های هنر زن بودن بوده است.
در این ویدئو فرمولی که خودم از آن استفاده کردم را با شما به اشتراک می گذارم.
با من در این ویدئو همراه باشید، و پس از دیدن ویدئو شما میتوانید سوالات یا مشکلاتتون را در قسمت نظرات درج کنید و من به این سوالات پاسخ خواهم داد.
من و همسرم 5 سال كه ازدواج كرديم
يه پسر 1 ماهه داريم
6 سال كه از همسرم طلب توجه و محبت ميكنم
ولي چون دريافت نميكردم خواسته ام به غر زدن رسيد
اين چند ماهه اخر خيلي زياده روي كردم و احساستمو كنترل نكردم
الان به مرحله از رابطمون رسيديم كه احترام ها از بين رفته و همسرم بيخيال شده
منم ديگه 7 ماه هيچ خواسته و غر نميزنم در رابطه با توجه و محبت
ولي باز هم دعوامون ميشه
7 ماهه ديدم رابطمون داره به جاهاي باريك كشيده ميشه تصميم گرفتم رويه ام رو عوض كنم ولي همسرم خيلي بدتر كرد رفتارشو
انگار داره تلافي ميكنه( حرفي بود كه خودش زد بهم)
الان نميدونم چيكار كنم تا رابطمون درست شه
چون ديگه نه حرفي براي زدن داريم باهم نه رابطه جنسي درستي
هردومون دلزده شديم
ممنون ميشم راهنماييم كنيد
من جدیدا عضو کانالتون شدم و از این بابت خیییلی خوشحالم.انگار تو این چند روز جواب کلی از سوالاتی که تو ذهنم داشتم در ارتباط با همسرم رو گرفتم،فقط یه نکته رو میخوام بدونم،اینکه من فهمیدم تا بحال ظرفیت شنیداری خوبی نداشتم و این باعث سکوت زیاد همسرم تو خونه شده،حالا که میخوام تغییر رفتار بدم چطور پیش برم؟یعنی بشینم باهاش راجع به بدرفتاریم تا امروز و اینکه میخوام عوض شم صحبت کنم و عذرخواهی کنم یا رفتارمو عوض کنم تا کم کم بفهمه که من تغییر کردم؟ تو خیلی دیگه از مسائل زندگی اشتباه کردم ولی راهشو نمیدونستم،خوشحالم که با پیاماتون به اشتباهاتم پی بردم و راه حل هاشونو فهمیدم . مدتیه که نگران بودم که انگار دارم زندگیمو وا میدم.الان میترسم اگه باهاش حرف نزنم و بزارم خودش متوجه تغییر رفتارم بشه خیلی دیر بشه و یا اصلا به چشش نیاد.همیشه به من میگه زن بداخلاقم،میترسم اگه تغییر رفتار بدم مسخرم کنه و یا باورش نشه که دارم تغییر میکنم.ممنون میشم اگه راهنماییم کنید
من حدود1سال هست عقد هستم ونامزدم پسر عمه ام هست.از نظراخلاق ورفتار عالی است اما خیلی دهن بین وتخت تاثیر خواهران و دخترهای خاهراشه چون اهل خوزستان هستن من چکنم با این اخلاق؟؟حرف آنها واسش سنده ومن نمیخوام زیر دست باشم
من 4سال با همسرم دوست بودم 4ماه نامزد بودم 2سال عقد بودم و الان 2سال هست ازدواج کردم.
مشکله من این هستش که خودمو گم کردم نمیدونم شخصیته اصلیم کجاست انگار خودم نیستم.به دلیله مشکلات وفشارهای عصبی در دوره ی عقد وازدواج الان خودم رو جا گذاشتم دیگه جذبه ندارم و خاص نیستم دیگه رنگو لعاب ندارم و همینجور جذاب هم نیستم وخونواده همسرم خیلی تو فازه چهره ی خوب و اندام خوبن من واقعا چیزی کم نداشتم وقتی عروسشون شدم اما بی نهایت لاغر شدم و همین موضوع باعثه یکسری نظرات شد که حرس بخورم و اعتماد به نفسم و شخصیتمو گم کردم.من الان واقعا توی شرایطه خیلی بدی بسر میبرم خواهش میکنم کمکم کنید
من مدت دو سال ازدواج کردم همسرم خیلی مشروب میخوره هر کاری میکنم که این کارو نکنه قول میده ولی فرداش باز هم تکرار میکنه بهش میگم پرخاشگری میکنه و برخورد بدی میکنه پدر و مادرشم از این قضیه رنج میبرن بچه طلاقه خیلی مشکل خانوادگی حاد دارن. تا زمانی که به مشروبش گیر ندم خوش اخلاقه ولی به محض اینکه بهش میگم اینکارو نکن به شدت با من برخورد میکنه . یه مدت هیچی نگفتم بدتر شد . حتی نیمه شب هم پا میشه میخوره میگه خوابم نمیبره باید بخورم تا بخوابم کلی از نظر مالی ضعیف شدیم کلی بدهی داریم . با وجود این مسایل باز دست از خرید و خوردن مشروب برنمیداره پیش مشاوره هم نمیاد. در ضمن بیکارم هست هیچ کاری رو نمیتونه ادامه بده همه دوستاش هم اینکارن. لطفا کمکم کنید نمیخام همش بهش گیر بدم چون زندگیمون بدتر میشه. از طرفی هم نمیتونم بزارم به مشروب خوردنش ادامه بده چون هم خودشو نابود میکنه هم زندگیمونو
من دختر22ساله ای هستم که رابطه ی جدیدی رو شروع کردم که خانوادم درجریانن،این اقاازنظرتحصیلات ازمن پایین ترن ازنظر موقعیت اجتماعی وهمچنین خانوادگی اما من واقعا برام خیلی اهمیت چندانی نداره چون پذیرفتم و بهشون علاقمندم و مشکلی با این مسائل ندارم این اقا واقعا بامن رفتار خوبی داره وبه من احترام میزاره وازنظر رفتاری برای من ایده اله
مشکلی که وجود داره اینه که ایشون بخاطر کارشون و محل سکونتشون ازمن دورن و دیر همدیگرومیبینیم،هروقت هستن همه چی عالی پیش میره اما وقتی برمیگردن کم کم نسبت به من بی توجه میشن وهیچ تماسی نمیگیرن اما توی گروه هایی که باهم هستیم مطالبی میزارن که میدونن جز مطالبیه که موردعلاقه وتاییده منه یه جوری خودشونو نشون میدن اما هیچ پیام یا تماسی نمیگیرن همش یه جوری برخوردمیکنن که تماس ازطرف من باشه واین رفتارمنو آزارمیده ازتون راهنمایی میخوام...ممنون ازشما...