هشدار: فقط کسانی روی لینک زیر کلیک کنند که می خواهند زندگی شان را تغییر دهند!
چگونه با هنر زن بودن، قربانی زندگی نشدم؟
قسمت اول : نحوه روبرو شدن با مشکلات و چالش ها در زندگی زناشویی
در این ویدئو قصد دارم به شما یاد بدم، که چگونه با هنر زن بودن، قربانی زندگی خودم نشدم.
در این قسمت (قسمت اول) یاد می گیرید که چگونه با مشکلات در زندگی زناشوییتان مواجه شوید و این مشکلات را تبدیل به مسائل و مسائل را حل کنید.
بارها شده که همسرتان بین شما و شخص سوم دیگر تبعیض قائل شده گله و شکایت کرده اید؟
بارها تلاش کردید که زندگیتان را تغییر دهید، منتهی باز تلاشتان نتیجه نداده؟
بارها شده ...
شاید بد نباشد از نتیجه ای که خودم از این موضوع گرفتم با شما صحبت کنم:
من هم مثل شما در زندگی زناشویی خودم با چالش هایی روبرو شدم که تنها چیزی که باعث شده است از این چالش ها عبور کنم، یادگیری آموزه های هنر زن بودن بوده است.
در این ویدئو فرمولی که خودم از آن استفاده کردم را با شما به اشتراک می گذارم.
با من در این ویدئو همراه باشید، و پس از دیدن ویدئو شما میتوانید سوالات یا مشکلاتتون را در قسمت نظرات درج کنید و من به این سوالات پاسخ خواهم داد.
من سال 88ازدواج کردم و الان یک پسر 8ساله و یک دوقلوی 3سال و 7ماهه دارم هر چی به همسرم میگم اجازه بده تا آموزش رانندگی برم بتونم یه مقدار از کارهامو انجام بدم نمیذاره مشکل ماشین هم نداریم دوتا ماشین هست که با یکیش سر کار میره و اون یکی تو پارکینگ پارک هست اگه میشه راهنماییم کنید در ضمن کاری هم که داره صبح میره و شب از ساعت 1.30،11زودتر خانه نیست
خانم نصیر من اصلا باهمسرم نمیتونم صحبت کنم چون زود دعوامون میشه.
شوهرم آدم عصبانی هستن و اصلا منطقی نیستن.و خیلی شدید وابستهبه مادرشون هستن.لطفا منو راهنمایی کنید که با ایشون چگونه رفتار کنم.
من هر رفتاری میکنم بازم به مشگل میخورم
ویا دوستان فردی را دارید که بتواند به همسرتان در ترک مشروبات الکی کمک کند از حمایت انها بهره بگیرید.در ضمن توصیه میکنم پکیج هنر زن بودن خانم نصری را تهیه کنید
من دختر مجردي هستم كه 73 سال سن دارم
قبلا در سن 77 سالگي وارد يك رابطه عاطفي شدم كه دو سال طول كشيد. رابطه ما بسيار عاشقانه بود و تصميم داشتيم كه ازدواج كنيم. در برهه اي از رابطه متوجه شدم كه شايد به دليل سن و تجربه كم أيده ال هاي مناسبي رو براي ازدواج انتخاب نكردم و به دليل وابستگي و محبتي كه بين ما هست من چشمم رو روي بدي هاي اون شخص بسته ام، اما مطمئنا در اينده با او به مشكل مي خورم . بِنَا بر اين از احساس خود چشم پوشي كردم واز تصميم ازدواج با او منصرف شدم و به رابطه پايان دادم. هم شروع اون رابطه و هم إتمام اون به اراده من بود و از هيچ كدام پشيمان نيستم.
اخيراً با اقايي اشنا شدم كه به نظرم فردي هست كه از نظر منطقي و إحساسي مي تونم به اون تكيه كنم و مي تونه مورد خوبي براي ازدواج باشه. مساله اي كه ذهن من رو درگير كرده اينه كه چگونه بايد با او در باره ارتباط قبليم و مسائلي كه در اون رابطه پيش اومده صحبت كنم؟ أيا اصلا بايد صحبت كنم؟ يا اينكه روي او به عنوان يك شخص اگاه كه اصولا بايد اين مسائل رو درك كنه حساب كنم و هيچ توضيحي ندم؟ در كل رفتار من بايد چگونه باشه در اين مورد كه برداشت بدي نسبت به شخصيت من نشه
من زني 73ساله كه 3ساله ازدواج كردم
فرزندي ندارم
همسرم هم 69ساله
راستش نه من نه شوهرم نميتونيم بهم اون جور كه ميخوايم إبراز محبت كنيم يعني نميتونيم يا شايد اصلا بلد نيستيم كه چطوري اينكارو بكنيم
انگار خجالت ميكشيم حتي يه عزيزم ساده رو بهم بگيم.
بنظرتون بايد چيكار كنيم
من خيلي اذيت ميشم اينجوري انگار زندگيمون سرد و بي روحه
من مدت 3 ساله ازدواج کردم. همسرم فرزند طلاق است و به شدت در خانواده صدمه دیده . خیلی با هم خوبیم ولی فقط مشکلی که داره مشروب مصرف میکنه چند بار بهم قول داده که کنار میزاره ولی الان سه سال گذشته ولی خیلی تغییر کمی کرده . مشروب میخوره تصادف میکنه و با این تصادف هزار جور مشکل مالی واسمون درست میکنه با پدر مادرش به شدت مشکل داره . مادرش خیلی بددهنه همسرم یکسال و نیم بوده که طلاق گرفته. پدرشم خیلی پرتوقعه به همین دلیل خیلی باهم مشکل دارن . مادرش خیلی غیبت پسرشو پیش من میکنه منم باهاش برخورد کردم الان مادره با منم مشکل داره. خلاصه من چطوری کمکش کنم که مشر ب نخوره و با خانوادش کنار بیاد چون همسرم به شدت پدر مادرشو محکوم میکنه مخصوصا مادرش که ترکش کرده
من اپلیکیشن و نصب کردم و یکبار هم وارد شدم و از ویدیو های خوبتون استفاده کردم ولی بعد از اون هر بار میخوام وارد بشم پیغام بروزرسانی میده و میاد داخل سایت . مشکل چیه میشه راهنمایی کنید؟
دوره جدید به زودی شروع میشه
همسر من بسیار عصبی هست و مهمترین علتش هم فشار کاری و مسائل پیرامون محیط کارش هست. متاسفانه ب بهانه های مختلف توی خونه داد و فریاد راه میندازه همیشه شاکی هست و بعد از 7 سال زندگی و یک فرزند منو زن بی کفایت خطاب میکنه و معتقده ک من زن زندگی نیستم. ب راحتی ب من بی احترامی میکنه. لطفا کمکم کنید
خانم نصری عزیز میشه در مورد راهکار طلاق عاطفی هم صحبت کنید
و راه حل این مسئله را توضیح دهید
با تشکر