چگونه وفاداری مرد، را به خودم بیشتر کنم؟ - قسمت دوم

با سلام .حدود 13ساله ازدواج کردمو 3تا بچه دارم .شوهرم مرد با محبت و خیلی عاطفی هست .ولی تا الان چندین بار به من خیانت کر ده و زن صیقه کرده.هر بار هم که من متوجه میشدم از اونا جدا میشد .تا این که سه ماه پیش یهطور قطعی به من گفت میخوام زن بگیرم (دائم) .من هم بهشون گفتم که من زنی نیستم که بخوام زن دیگه ای بیاد تو زندگیم .توی این مدت 13سال شوهرم خواسته هایی ازم داشتن که من زیاد اونارو نتونستم براورده کنم .یعنی به اون آگاهی نرسیده بودم .که الان حدود 2ما هست که تغیراتی اساسی در خودم بوجود اوردم که شوهرم از من میخواست .ولی باز هم با این وجود شوهرم میگه قبل از این که شما تصمیم به تغیر خودت بگیری من قول ازدواج به یه خانوم رو دادم و تعهد دادم ..شوهرم میگه به اون خانوم هم گفتم که خانومم به طور معجزه تغیر کرده و محکم وایستاده پای زندگیش .و این که اون خانوم قصد رفتن داره و با من نمیمونه ولی من نمیتونم .در حال حاضر هم اینو میدونم که همسرم اون رو صیقه کرده و با هم رابطه دارن ولی شوهرم اینو نمیدونه .هر وقت که حرفش پیش میاد شوهرم یه چیز میگه .یه بار میگه من تعهد دادم و اون ضربه میخوره .یه بار میگه برد با تویه .یه بار میگه من باید یه زن بگیرم ...و این که بیشتر اینو میگه که یکی باشه که از لحاظ مالی کمک کنه بهشو یه حامی مالی داشته باشه.خلاصه هر وقت یه بهونه ای میاره واسه داشتن اون زن. . نمیدونم واقعا چیکار کنم .الان از هر لحاظ به جایی رسوند خودمو که شوهرم آرزوشو داشت .ولی چون این زن کنارشه نمیتونه منو باور کنهه .و اینکه الان یک ماهه که با مشاور داریم پیش میریم ولی شوهرم اصن در مورد اون زن تصمیمی نگرفته .کمکم کنین که چطور بخام ازش که اون زن رو بیخیال بشه .و اینو اضافه کنم که شوهرم قدرت نه گفتنشون فوقلعاده ضعیف هست .

سلام .همسر من دست بزن داره و بد دهنه. ده ساله باهاش ازدواج کردم .ازش بچه دارم .اگه خانواده بهم چیزی بگن پشتو خالی میکند اگه در موردم چیزی بگن زود باور میکنه.بد جور احساس تنهایی میکنم اما چون پشتوانه ای ندارم نميتونم ازش جدا بشم. از طرفی بچه هام خیلی بهم وابسته ان نميتونم تنهامون بذارم .وقتی میخواهم به چیزی بهش بگم فوری تهدیدم میکنم که کتکم میزنه یا بهم خیانت میکنه. اوایل ميخواست بهم خیانت کنه اما نتونست. تو رو خدا کمکم کنید یعنی اصلا درست نميشه اخلاقش کمکم کنید

سلام خانم نصری من با شوهرم از همون اول مشکل دارم به خاطر خانوادش خیلی از من دوری میکنه خونوادشو به من ترجیح میده کارهای که مخالفم انجام میده میگه برام مهم نیست که ناراحت بشی چکار کنم اصلا من به حساب نمیام ممنون از شما راهنماییم کنید

به نام آنکه بودنمون یادی از اوست.
استاد نازنینم باز هم مثل همیشه ،همه چی عالی عالی...

سلام دوستی دارم ک قابلیت دسترسی ب اینترنت را ندارد از جانب ایشون سوالاتی دارم؟؟ ظاهرا همسرش صورت خود را اصلاح میکند و ایشون ب شدددت مخالف هستند بار اول با قهرو تهدید و نصیحت ازشون قول گرفتند ک دیگر دست ب صورتش نزند.اما باز این کار را تکرار کرد و اصلا ب حرفش گوش نداد و حتی با وجود ناراحتی و عصبانیت دوستم بازهم اظهار پشیماتی نکرد و لج کرد ک میخوام همش اینکارو تکرار کنم.حالا هم قهر هستند...بنظر شما شیوه برخورد درس با همسرش طوری ک حرف شنوی داشته باشد چیست؟؟

سلام خانوم نصری .
من 18 سالم هست و هفته بعد عروسیمه .به تازگی متوجه شدم که همسرم دوس داره من کپی مادرش باشم و تمام خصوصیات اونو داشته باشم ولی من از بعضی از خصوصیات مادر شوهرم خوشم نمیاد مثلا مادر شوهرم همیشه راجبه هر چیزی اظهار نظر میکنه .ممنون میشم کمکم کنید

سلام من 5ساله ازدواج کردم و متوجه شدم همسرم در غیابم دوستانش رو به خونه دعوت میکنه، مدام باهاشون در ارتباطه، اونا اعتیاد دارن و به همسرانشون خیانت میکنن، شوهرم میگه من کاری نمیکنم و مسائل اونا به ما ربطی نداره، ولی من نمیتونم با این مسئله کنار بیام، مگه ممکنه بی تاثیر باشه،اینا همه مسائل وسوسه انگیزه،صبح تا شب در حال کنکاش تو خونه و رفتارش هستم دارم دیوونه میشم انگار دارم انتظار چیزیو میکشم که اتفاق میفته، از خونه بیرون نمیرم که مبادا کسی خونم نیاد،دارم دیوونه میشم، حاضرم ازش طلاق بگیرم تو زندگیش نباشم ولی اینجوری دیوونه وار ترس نداشته باشم، تو رو خدا یه راه حلی جلو پام بزارین.

سلام من 5ساله ازدواج کردم و متوجه شدم همسرم در غیابم دوستانش رو به خونه دعوت میکنه، مدام باهاشون در ارتباطه، اونا اعتیاد دارن و به همسرانشون خیانت میکنن، شوهرم میگه من کاری نمیکنم و مسائل اونا به ما ربطی نداره، ولی من نمیتونم با این مسئله کنار بیام، مگه ممکنه بی تاثیر باشه،اینا همه مسائل وسوسه انگیزه،صبح تا شب در حال کنکاش تو خونه و رفتارش هستم دارم دیوونه میشم انگار دارم انتظار چیزیو میکشم که اتفاق میفته، از خونه بیرون نمیرم که مبادا کسی خونم نیاد،دارم دیوونه میشم، حاضرم ازش طلاق بگیرم تو زندگیش نباشم ولی اینجوری دیوونه وار ترس نداشته باشم، تو رو خدا یه راه حلی جلو پام بزارین.

سلام خانم نصری عزیز
من سه سال پیش تجربه تلخ خیانت رو چشیدم و از اون زندگی بیرون اومدم. فکرمیکردم بعدازاون تجربه دیگه حسابی عاقل و کاربلد شدم. دیگه کسی نمیتونه منو گول بزنه. حدود یکساله که یک شریک عاطفی دارم. امروز با گوش دادن به ویدئوی شما متوجه یکسری اشتباهات تو رفتار و دیدگاه خودم شدم. من اونقدر دچار تجسس و کنجکاوی شده بودم که حتی صدای این آقا هم دراومده و گاها بخاطر این اخلاقم بمن تذکر میداد.
یک دنیا ممنون از راهنمایی و آموزشهای مفیدتون.

من متوجهه نمیشم چون تمام این کارهارو کردم ونتیجه نگرفتم

ممنون از خانم نصری عزیز بسیار عالی هست صحبت هاتون

باعرض سلام‌خدمت شما خانم‌نصری نازنین میخواستم‌ازتون‌درخواست کنم‌ در صورت امکان راجع به انتخاب درست برای ازدواج و‌این‌که چه مواردی رو باید در نظر بگیریم و بهش توجه کنیم و یا در خواستگاری چه سوالاتی رو عنوان کنیم صحبت کنید بینهایت سپاسگذارم .

با عرض سلام و خسته نباشید. می خواستم ببینم وقتی یه مردی خیلی تو فضای مجازی فالور دختر داره و میره عکس های دختر های دیگه رو هم لایک می کنه چطور میشه باهاش رفتار کرد که از این کار دست بکشه

با سلام وشب به خیر خدمت خانم عزیزم.من عاشق پست ها وفعالیتهای شما هست واقعا باید دست مریزاد واحسنت گفت به این تسلط وزیبایی کلام شما.ببخشید من یک مشکلی برای دوستم پیش اومده نمیدونه از چه راهی وارد بشه ولی متاسفانه خانم نصری عزیزم لغزش نیست خیانته چون هم عکس داره ازشون هم پیام .نزدیک به پنج ماهه میدونه.همه چیز خانومه رو هم داره.محل کار شوهر خانومه رو.منزل خود خانومه رو.منزل مادرش رو.اما میگه چه کنم که شوهرم ادامه نده وخانومه بفهمه که من میدونم زندگیش هم به هم نخوره دیگه به اخر خط رسیده تورو خداکمکش کنید.

راجب هر مساله ای ک میخوام صحبت کنم با نامزدم فک میکنه من جبهه میگیرم واسش اونم جبهه میگیره و این بشدت آزاردهنده س واسم...
تروخدا یه راهی بهم نشون بدین ک بتونم احساساتمو کنترل کنم و با درایت رفتار کنم بتونم شوهرم رو مطیع خودم کنم ک ب حرفم گوش کنه چون خدا شاهده من اصلا اهل دو رو بازی و دروغ و فریب دادنش نیستم،من آدمیم ک وقتی از خواهرش مادرش ناراحت میشم پیش خودشون بروز نمیدم ک ناراحت نشن ولی ب همسرم‌گله میکنم اونم اکثر مواقع طرف اونا رو میگیره ک نه اینطور نیست حتما شوخی کردن اونا دوست دارن یه جوری توجیه میکنه ک اعصابمو بشدت بهم میریزه و همین خودش میشه درگیری