به من اطلاع بده!

با کلیک بر روی "Allow" از تخفیف ها و پیام های سایت مطلع شوید.
شماره تماس پشتیبانی
02187700778
  • دوره ها
  • کلوپ دانشجویان نامزدی هدفمند

کلوپ دانشجویان نامزدی هدفمند

نیاز به پشتیبانی دارید
پشتیبانی از طریق تلگرام
یا
تماس با شماره:
02187700778
اطلاعات برنامه آموزشی
زمان برنامه 23:49
نوع برنامه ویدئو
تعداد قسمت 43
می خواهم شروع کنم.
200,000 تومان
برای دیدن این برنامه آموزشی روی دکمه بالا کلیک کنید.
دانلود اپلیکیشن اندروید
با اپلیکیشن به راحتی می توانید برنامه های آموزشی را ببینید.

پریسا نصری

مدرس این برنامه

عضو هیئت مدیره سازمان مردم نهاد خانواده موفق با همکاری استانداری تهران با هدف تحکیم بنیان خانواده
فعالیت در حوزه بالا بردن آمار ازدواج و پایین آوردن آمار طلاق
دارای 8سال سابقه ی مطبوعاتی و فرهنگی
مدیر روابط عمومی مجله روانشناسی شادکامی
مدیر اجرایی انتشارات فریور
عضو سرای روزنامه نگاران کشور

صفحه مدرس
می خواهم شروع کنم.
200,000 تومان
برای دیدن این برنامه آموزشی روی دکمه بالا کلیک کنید.
درباره این برنامه

این کلوپ فقط ویژه بانوان می باشد، و از مردانی که دوره جامع را برای بانوی خودشان تهیه می کنند، درخواست میکنیم حتما به نام خود بانوی خود دوره را تهیه کنند که بتوانند از این کلوپ بهره مند شوند.

 

بیشتر زنان باهوش به روش سخت و از طریق تجربه‌ی دست اول باهوش می‌شوند. و آن‌ها آسیب‌هایی با خود دارند كه تایید کننده این مسئله است‌ ـ خاطرات ناراحت‌كننده‌ای از بی‌خوابی‌های شبانه، اشك‌ها، سردرگمی، خشم، تردید به خود و اضطراب.

بدون شک آن‌ها درباره‌ی زندگی، عشق و ارتباط، تجربه‌های زیادی كسب كرده‌اند، اما برای دستیابی به چنین تجربه و خردی بهای سنگینی پرداخته‌اند.

ما باور داریم روشی راحت‌تر برای باهوش شدن زنان وجود دارد؛ روشی راحت‌تر تا اطلاعاتی به دست آورید كه برای مدیریت خردمندانه‌ی ارتباطاتتان به آن نیاز دارید، بدون اینكه مجبور شوید با حوادثی آسیب‌زا كه اغلب با كسب چنین آگاهی و خردی همراه است، مواجه شوید؛ آگاهی و خردی بدون درد و ناراحتی، درك و تفاهمی بدون دلشكستگی، بینشی بدون احساسات آسیب‌زا.

باهوش‌ترین زنان می‌دانند كه مجبور نیستند برای باهوش شدن آسیب ببینند، سردرگم شوند یا ناراحتی و رنجی را تحمل كنند.


به زندگی روزه مره تان نگاه کنید:

  • مثلا در ارتباط قبل از ازدواج و دوران نامزدی، بارها شده که مردی را دوست داشتید، و در مراحل آشنایی از دست دادید.
  • و یا در مراحل نامزدی، ارزش هایتان را زیر پا می گذارید و بعدها دچار نگرانی و مسائل خاص می شوید.
  • و یا اینکه نمی توانید با نامزد خودتان ارتباط درستی برقرار کنید.

به نظرتان چگونه زنان هوشمند ارتباطات خود را در دوران نامزدی شکل می دهند و اختیار خود و زندگی شان را در دست دارند؟


اطلاعاتی که امروزه کم و زیاد، غلط یا درست در گوشه کنار اینترنت و شبکه های مجازی پخش شده است که معمولا 99 درصد اشتباه و با موقعیت فردی هر فرد انطباق ندارد.
زنان باهوش، خرد جمعی دانش اموختگان دوره نامزدی هدفمند و راز و رمز جذابیت برای مسائل قبل از ازدواج و نامزدی هدفمند است که برای رسیدن به یک ازدواج موفق آماده سازی شده است.
زنانی که با آگاهی کامل، دوره های توانمندسازی خودشان را گذرانده اند و الان می خواهند به همنوعان خود کمک کنند تا یک زندگی شیرین را تجربه کنند.
این بخش از وب سایت را با عنوان کلوپ زنان باهوش نام گذاری کردم .
و در این بخش تمرکز بر راه حل ها و مکمل های آموزشی برای هر چه توانمندشدن زنان باهوش داریم.

در این کلوپ سه بخش وجود دارد:
1- همفکری دانشجویان برای نامزدی هدفمند: در این قسمت همه دانشجویان دوره میتوانند سوالات خود را درج کنند و دیگر دانشجویان با تمرکز بر مسئله موجود، راهکارهای اصولی خودشان را طبق آموزه های نامزدی هدفمند به دیگر زنان باهوش انتقال دهند.


2- گزارش پایانی دانشجویان: در این قسمت دانشجویان گزارش نهایی دیدن دوره را درج می کنند، و اینکه دوره نامزدی هدفمند برایشان چقدر موثر بوده است و چه آموخته هایی از این دوره بدست آوردند را در اینجا ذکر می کنند.
به دوستانی که گزارشات دیدن هر جلسه را در پارت آخر هر جلسه درج کنند و گزارش نهایی دوره را در این قسمت درج کنند، هدیه ای از طرف استاد نصری با عنوان دوره غیر حضوری ارتباط موثر در پروفایلشان درج می شود.


3- پاسخ ویدئویی و صوتی به سوالات مهم و پرتکرار: در ادامه، برخی سوالاتی که اهمیت بالایی برای یادگیری دیگر زنان باهوش دوره نامزدی هدفمند، توسط استاد پریسا نصری به صورت مستقیم پاسخ داده می شود.

این کلوپ به صورت مستقیم توسط استاد پریسا نصری پاسخ داده می شود.
همچنین این کلوپ فقط ویژه زنان باهوشی است که در دوره غیر حضوری نامزدی هدفمند و راز و رمز جذابیت شرکت کرده اند و از مفاهیم و مطالب این دوره استفاده کرده اند.

قابل توجه است، زنان باهوشی که به تازگی در دوره غیر حضوری نامزدی هدفمند شرکت کرده اند، ظرف 24 ساعت در این گروه قرار می گیرند، تا بتوانند از آموزه ها و همفکری های این گروه استفاده کنند.

نمایش بیشتر
جلسات این برنامه

همفکری دانشجویان برای نامزدی هدفمند

مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

درج گزارش و نظر در جلسات

00 ساعت و 04 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

گزارش پایانی دانشجویان

مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل شماره 1 ویژه دانشجویان

00 ساعت و 17 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ1- رفتارمان در جامعه

00 ساعت و 05 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ2 - لغزش

00 ساعت و 06 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ3 - تغییر رفتار نامزدم

00 ساعت و 06 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ4 - ارتباط دوباره در یک ارتباط بهم خورده

00 ساعت و 01 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ6 - برقراری ارتباط و فن بیان

00 ساعت و 03 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ7 - ارتباط با فرد بدبین

00 ساعت و 05 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ 8 - ابهام در قانون 5

00 ساعت و 01 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ9 - نگران سرد شدن احساس بین من و نامزدم هستم

00 ساعت و 03 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ 10 - من در خارج از کشورم و ...

00 ساعت و 03 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

مکمل آموزشی: رابطه عاطفی

00 ساعت و 12 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ 11 - وابستگی و رفتار با نامزد

00 ساعت و 03 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ 12 - نامزدی در کشور نروژ

00 ساعت و 04 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ 13 - شبکه های مجازی

مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه اول

01 ساعت و 23 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه دوم

01 ساعت و 27 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه سوم

01 ساعت و 07 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه چهارم

01 ساعت و 04 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه پنجم

01 ساعت و 22 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه ششم

00 ساعت و 58 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه هفتم

00 ساعت و 59 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه هشتم

00 ساعت و 59 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه نهم

00 ساعت و 59 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه دهم

00 ساعت و 53 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

جزوه نامزدی هدفمند

مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

کتاب ارتباط موثر

مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت1

00 ساعت و 25 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت2

00 ساعت و 23 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت3

00 ساعت و 27 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت4

00 ساعت و 18 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت5

00 ساعت و 18 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت6

00 ساعت و 20 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 7

01 ساعت و 14 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 8

00 ساعت و 57 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 9 (زمان: 24دقیقه)

01 ساعت و 14 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 10 (زمان: 28دقیقه)

01 ساعت و 26 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 11 (زمان: 23دقیقه)

01 ساعت و 09 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 12 (زمان: 21دقیقه)

01 ساعت و 05 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 13 (زمان: 15دقیقه)

00 ساعت و 45 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 14 (زمان: 28دقیقه)

01 ساعت و 24 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن
می خواهم آموزش را شروع کنم.
200,000 تومان
برای دیدن این برنامه آموزشی روی دکمه بالا کلیک کنید.

ثبت نظر و یا سوال

1397/7/8 13:37  مدت زمان عضویت:2012 روز
0
سلام خانمی هستم 45 ساله. دو پسر 23 ساله و 18 ساله دارم.همسرو دوستم دارد. اما عاشق دختر است و 12 سال پیش به بهانه دختر با خانمی صیغه مهرمیت خوانده اند که گاهی با هم دوست و گاهی قهراند بار سعی کردم که این خانم را از زندگیم جدا کنم اما نتوانستم و شوهرم می گوید که تو زنمی عشقمی و آن زن یک زن بیچاره است و دستی شکسته و وبال گردن. اما هر چند شب یکبار خانه آنهاست زندگی‌شان را تامین می کند البته بگویم برای ماهم چیزی کم نمی گذارد چکار کنم تا بتوانم اورا از زندگیم جدا کنم. شوهرم می گوید تو اصلی اما چرا او را رها نمی کند چکار کنم تا از دست او خلاص شوم
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/7/9 22:32  مدت زمان عضویت:2309 روز
0
سلام دوست عزیز چرا بعد از دوازده سال تصمیم گرفتید که او را از زندگی خود بیرون کنید مطمعن باشید او دیگر از زندگی شما بیرون نمیرود اگر میخواست این اتفاق بیوفتد در همان سالهای ابتدایی افتاده بود شما دیر تصمیم گرفتید پس بهتر است به همین شیوه ادامه دهید و زندگی خود را بکنید ‌و زندگیتان را خراب نکنید .همانطور که گفتید شما را ساپورت مالی و غیره میکند پس جای شکایتی باقی نگذاشته است اگر سالها و ماهای ابتدایی بود میشد کاری کرد اما با وجود گذشت ده سال فقط باید صبور باشید و ادامه دهید.
1397/7/8 11:14  مدت زمان عضویت:2011 روز
-1
با سلام خدمت دوستان و خانم نصري عزيز.
اول از اين مجموعه متشكرم
و سوال من راجع به جلسه چهارم و قانون ها موردي كه براي من پيش امد :
من يكبار نامزدي ناموفق داشتم و به تازگي عقد كردم با فرد جديدي كه به مدت يك سال اشنايي سالم قبل ازدواج داشتيم،يكبار در دوران اشنايي كه بنده با دوستان خانوادگي ايشون بيرون رفته بوديم موقع برگشت ايشون اعلام كردن كه تو به دوست من خيلي نگاه مي كردي و به او علاقه داري دعواي بدي بين ما پيش امد و من ناراحت شدم و بحث تمام شد و ما درگير مراسم عقد شديم بعد از ٢ ماه از عقد يك شب انها(دوستانشون) به منزل همسرم امدند و دوباره همسرم حالش بد شد جلوي مهمان ها و بعد رفتن انها اعلام كرد كه تو به ايشون نظر داري و من بهم ريختم و مادرشوهرم هم متوجه شدند و فرداي انروز به خانواده من زنگ زد و باز بعد چند روز ازار تمام شد تا اينكه چند وقت پيش من براي همسرم شكلات خريدم و دوتا خريدم چون اندازه شكلات كوچك بود به من گفت تو اين را براي دوست من خريدي و من باز به هم ريختم متاسفانه ان اقا دوست و همكارش هستند و من از ترس حتي راجع به كار همسرم هم سوال نمي پرسم كه به ايشان ربط دهد و اين نسئله خيلي برام ازار دهنده است و احساس مي كنم غرور و شخصيتم خورد شده
لطفا از طريق زن جذاب و باهوش به من بگوييد چگونه از شوهرم بخوام كه اين فكر را از ذهنش بيرون كند
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/7/9 22:26  مدت زمان عضویت:2309 روز
0
سلام دوست عزیز برای داشتن روابط زناشویی سالم و خوب باید از هر لحاظ عشق را به همسر خود هدیه دهید .سعی کنید در مهمانیها یی که دوست همسرتان هم هست دوری کنید و به هیچ عنوان با انها به تفریح و یا مسافرت نروید حتی اگر همسرتان از شما تقاضا داشت به هیچ عنوان قبول نکنید ..بهترین کار این است نقاط حسای حساسیت او را بشناسید و انها را انجام ندهید اگر شک در وجود همسرتان رخنه کند و به عادت همبشگی تبدیل شود باعث میشود ریشه های اعتماد را در زندگی مشترکتان را بخشکاند ..هیجگاه کاری انجام ندهید که او این احساس بکند که شما او را دوست ندارید پس با رفتارهای خود و محبت کردن و صادق بودن اطمینان او را نسبت به خود جلب کنید .
1397/7/7 21:12  مدت زمان عضویت:2065 روز
0
سلام خدمت خانم نصری عزیز و تیم محترمشون
مشکلی که من باهاش روبرو هستم ، فکر می کردم با دوره های خانم نصری تونسته باشم کاملا کنترلش کنم و البته موثر هم بوده. ولی خواستم ازتون راهنمایی بگیرم.
نامزد من معلم هستند و با دانش آموزان و همکاران خانم هم سروکار دارند. متاسفانه من یک حساسیت بدی برام هستش این موضوع با این که روی نامزدم شناخت دارم، البته فعلا دور از هم هستیم و شاید این امر هم تشدید کننده این حساسیت باشه. ولی تا حدی که وقتی میدونم که با کلاس های سن های بالاتر در حدود 17 ، 18 سال کلاس دارن ایشون ، ناخوداگاه حالم بد میشه و اخیرا سعی دارم با استفاده از قوانین دوره ، در شنیدن حرف های نامزدم در رابطه با کلاس ها و .. عکس . العمل بدی نشان ندهم ، ولی در درون حالم خوب نیست.
و خب این مسیله خیلی وسیع تر هم درگیرم میکنه گاها، درحدی که مواقعی که میدونم ایشون برای خواهرش که تقریبا هم سن و سال هستیم چقدر اهمیت قایل هست خیلی این حس برام بوجود میاد که خب برای من اینقدر ارزش قایل نیست یا مقایسه اینکه برای خواهرش خیلی کادو های بهتری میگیره و خیلی بیشتر به فکر ایشون هست. شاید حسادت باشه و شاید اینکه من در رفتارم اشتباهاتی داشتم که موجب این شده که چندان براشون اهمیتی نداشته باشم. البته دقیقا نمیدونم چه اشتباهاتی داشتم و چطور رفتارم رو درست کنم که این اهمیت ایجاد بشه.
این رو بگم خدمتتون که با کمک دوره ها واقعا سعی دارم بتونم انشالله تغییرات خوب داشته باشم وخیلی دلم می خواد بتونم این حالت رو در خودم کنترل کنم .
خیلی ممنونم از کمکتون و وقتی که می گذارید.
1397/7/7 19:18  مدت زمان عضویت:2008 روز
1
سلام خسته نباشید خانم نصری عزیزم. من خانمی هستم 21 ساله که الان یکسال و نیمه که عقد هستم و با شوهرم خداراشکر رابطه خوبی دارم. اما یه چیزی حالما داره خیلی بد میکنه. و اون حسادت شدیدم نسبت به مادر شوهرمه. چون شوهرم خیلی مادرشا دوست داره. و من خیلی اذیت میشم. و حرفی برای گفتن ب شوهرم ندارم. مثلا وقتی شوهرم از سرکار میاد و منا بوس میکنه بعد میبینم مادرشوهرمم انگار انتظار داره بوسش کنه و شوهرم میره مامانشا بوس میکنه و من واقعا حالم بدمیشه. بخصوص ک مادر شوهرم منا با دختر خواهرش قبلا خیلی مقایسه میکرد و ی جورایی بهم میفهموند ک اون بهتر از منه. .. تورو خدا کمکم کنید‌ .. حالم هر روز از این موضوع بده.
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/7/9 22:06  مدت زمان عضویت:2309 روز
-1
سلام دوست عزیز بهتر است برای پرهیز از به وجود امدن تنش بین خود و مادر شوهرتان تلاش کنید حسادت را کنار بگذارید چطور انتظار دارید همسرتان مادر خود را کنار بگذارد مطعن باشید اگر روزی برسد که او مادرش را کنار بگذارد قطعا شما را کتار خواهد گذاشت پس سعی کنید او را دوست داشته باشید .در حال حاضر شما در دوران عقد به سر میبرید پس هنوز باید ارتباط کامل را با خانواده شوهرتان داشته اشید پس از خصومت و حسادت دست بکشید چون اصلا به نفعتان نیست حتی ممکن است همسرتان اگر متوجه این موضوع شوند نسبت به شما سرد شوند و رابطه تان سرد و خراب شود .
1397/7/7 18:20  مدت زمان عضویت:2010 روز
1
سلام استادگرامی سرکارخانم نصری. من دختری هستم 31 ساله .فوق لیسانس صنایع غذایی و مهماندار هواپیما هستم . در خانواده با وضع مالی خوبی بزرگ شدم و خودم دارای حقوق خوبی هستم . زمانیکه 20 ساله بودم با پسرعمه ام نامزدکردم اما ازدواج محضری نکردیم . بعد ازمدت 5 سال از هم جدا شدیم. چون متوجه شدیم برای هم ساخته نشدیم. تواین مدت خواستگارهای زیادی داشتم ولی با هیچ کدام نتونستم ارتباط برقرار کنم. چون با معیارهای من همخونی نداشت. الان مدت 6 ماه هست بایک اقای 36 ساله اشنا شدم . (باید بگم حانواده هامون از قبل همو میشناختن). این اقا 80 درصد از انچه من از یک مرد را میخوام رو دارن. ایشون تهران تنها زندگی میکنن خانوادشون مشهد زندگی میکنن. من هم مشهد هستم و برای دیدن همدیگه یا من میرم تهران یا ایشون میاد مشهد. باید بگم من بیشتر میرم و وقتی میرم تهران به مدت 3 تا5 روز تو خونش باهاش زندگی میکنم .کلا زیاد همو میبینم . خانوادهامون از این ارتباط کامل درجریان هستند. وحتی ما با هم به همراه خانوادهامون مسافرت رفتیم و همه چیز خیلی عالی بود. و جفتمون مورد پسند خانواده هامون بودیم . ما از لحاظ فرهنگی مذهبی مالی و خانوادگی خیلی شبیه هم هستیم. حتی خانواده اون به منزل ما میان و مادرش با من ارتباط تلفنی دارن. ماه سوم من حوضه ارتباطیمو با این اقا مشخص کردم و گفتم من یه رابطه جدی رو میخوام و میخوام رابطم بی هدف نباشه ایشون هم گفتن منم به رابطه هدفمند فکر میکنم ولی نیاز به شناخت داریم. الان بعد6 ماه هر بار حرف ازدواج و میزنم بهم میگه هنوز زوده و باید بیشتر همو بشناسیم.یه چیز ناراحت کننده بزرگ در ارتباط ما هست که این اقا از قبل ارتباط با من با یه خانم دیگه از 2 سال قبل در ارتباط بوده و من از روز اول متوجه شدم که کسی در زندگیش هست و به او زمان دادم که تموم میکنه و میدونم بنا به شرایط اون خانم و شناختی که از خودش و خانوادش دارم هیچ قصد ازدواج در رابطشون نیست ولی این خانم هنوز هم باهاش هست و ارش فکر میکنه من از. این موضوع چیزی نفهمیدم ولی من همه چیز رو فهمیدم و همه چیز رودر مورد اون خانم و ارتباط با ارش میدونم. ولی من نمیتونم این موضوع رو بیان کنم چون میترسم که حرمتها شکسته بشه از طرفی بهش وقت دادم که تا اخر ابان باید تکلیف منو مشخص کنه .ولی اون میکه زمان بیشتری میخواد که تصمیم بگیره. . خانم نصری من تحت فشار خانوادم هستم و از طرفی امنیت خاطر ارتباطی به خاطره وجود اون خانم ندارم . ارش زمانی که با اون خانم هست وبه خاطر اون خانم بارها به من دروغ میگه علت جواب ندادن تلفنامو واسم توضیح بده. جالبه به من ابراز احساسات واضح نمیکنه و به منم خیلی اجازه نمیده این کارو بکنم و همیشه میگه وقت واسه عشق دادان و عشق گرفتن زیاد هست الان باید خیلی عاقلانه بریم جلو ولی خوب من نیاز دارم به ابراز احساسات . حتی تا حالا واسم یه شاخه گل نخریده و معتقد هست گل دادن به طرفت قلقلک احساسات یه دختر هست . خیلی واسم خرجای دیگه میکنه و زمان میزاره . بارها منو مسافرت برده واسه تولدم خیلی سوپرایزم کرد ولی وجود این دختر همه افکارمنو بهم زده . خیلی کلافه بهم ریخته هستم. نمیدپنم چی کار کنم . از طرفی دوسش دارم و. تقربا اون پسری که همیشه دوست داشتم هست و از طرفی وجود این خانم و. نمیتونم تحمل کنم خواهش میکنم بهم کمک کنید. و منو. راهنمایی کنید
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/7/9 21:59  مدت زمان عضویت:2309 روز
0
سلام دوست عزیز اینکه او یک پسررخوب و مورد علاقه شما است بسیارعالی است اما باید بدون در نظر گرفتن احساسات در نظر بگیرید که میتوانید به وجود این خانم بازهم به این رابطه ادامه دهید چطور میشود یک دل جایگاه دو عشق باشد او دارد هم به شما دروغ میگوید و هم به ان خانم بهتر است با او صحبت کنید و از او بخواهید جایگاهان را در رابطه مشخص کند اگر او بخواهد به همین شیوه عمل کند ادامه ندهید خیلی بهتر است .شما میخواهید در کنار کسی باشید که عشق و ارامش را به شما هدیه دهد نه شک و اضطراب و دو دلی را پس در مورد اینده خود بیشتر بیاندیشید و تصمیم عجولانه نگیرید .این را نخواهید به هر قیمتی فرد موزد علاقتان را به دست اورید.
1397/7/6 21:27  مدت زمان عضویت:2098 روز
0
سلام. باتشکر از آموزش های شما. مشکل من اینه که فرجه به طرفه مقابلم دادم 4ماه گذشته ولی اون هنوز فرجه میخواد طبق آموزش های خانم نصیری 4ماه برای آشنایی کافیه ولی این آقا همچنان میخواد دوره آشنایی را ادامه دار کنه و حاضر نیست به خواستگاری بیاد بنظرتون چکار کنم؟متشکرم
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/7/9 16:41  مدت زمان عضویت:2309 روز
0
سلام دوست عزبز اگر او فردی مناسب برای ازدواج است سعی کنید با او صحبت کنید و یک فرصت دوماه ه او بدهید در این مدت اگر اقدامی نکرد و شرایطش مهیا نشد ادانه ندهید شاید او نتوانست چند سال دیگر شرایطش را درست کند شما نمیتوانید با اینده خود بازی کنید و خواستگاران خود را از دست بدهید پس بهترین کار این است بعد از اینکه یک فرصت دوماه به او دادید و او به همین روش ادامه داد رابطه را تمام کنید.
1397/7/6 20:43  مدت زمان عضویت:2061 روز
0
سلام به همه دوستان عزیزم،من یه سوال داشتم ببخشید من شوهرم وقتی میره سرکار اصلا بهم زنگ نمیزنه که حال منو بچشو بپرسه بنظرتون من میتونم چه رفتاری داشته باشم تا الان هر روز خودم بهش زنگ میزدم و باهاش حرف میزدم ولی الان یاد گرفتم بهش زیاد نچسبم کی میتونه منو راهنمایی کنه؟
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/7/9 16:33  مدت زمان عضویت:2309 روز
0
سلام دوست عزیز اگر میخواهید به ننیجه دلخواه برسید چرا باید انتظار داشته باشید که فقط او با شما تماس بگیرد شما سعی کنید به او زنگ بزنید و حالش را بپرسید و اگر فرزندتان میتواند صحبت کند گوشی را به او بدهید تا او حال پدرش را بپرسد اقایان به خاطر شرایط کاری شاید وقت نداشته باشند که تماسی بگیرند پس بهتر است شما به او اموزش دهید چند روز متوالی تماس بگیرید و یک روز تماس نگیرید او به احتمال زیاد خوددش تماس میگیرد با این روش ادامه دهید.
1397/7/3 14:43  مدت زمان عضویت:2066 روز
2
»B<N>Z":>:
»B<N>Z":>:
من 32 سالمه دانشجوی دکترای عمران
چهار فرزندیم که من بچه آخری
با اقایی که 30 سالشه و دیپلمه هست
دو تا برادرن که ایشون کوچکترن
8 ساله باهمیم و در یک محله با یک کوچه فاصله هستیم و در بانک که برای انجام کارامون رفته بودیم اشنا شدیم
هر دومون تو خانواده خودمون مشکلات روحی داشتیم و داریم
پدره من بسیار خسیس هستند ولی از نظر مالی و سواد و فرهنگ خداروشکر اوضاع مناسبی دارن ولی اصلا ازشون از نظر معنوی محبتی ندیدم کلا حسه داشتن پدر نداشتم و ندارم
مادر هم که به قدری ضعیف و بی مسئولیت و احساسی و ... رو ایشونم حتی در حد یک لیوان چای نمیشه انتظار داشت
به خاطر مسائل خیلی زیادی دوران نوجوانی و جوانیم واقعا شکنجه روحی شدم و ادمه مضطربی هستم و غمگین
به کار و تحصیل و مطالعه و ورزش علاقه دارم و همیشه سعی از زمانم استفاده میکردم
خانواده اقایی که باهاشون هستم از نظر مالی خیلی خیلی سطحشون از ما پایینتره و یک سال اخیر متوجه شدم فرهنگ و سوادشون هم کمه
این اقا که تو سختی بزرگ شده در این 8 سال حسابی کار کرد تا پس اندازی داشته باشه البته شغل ثابت و امنیت شغلی نداره ( در این مدت به من بی احترامی و اذیت میکرد ولی ول کن نبود) از اول هم گفتن کلا از ازدواج خوششون نمیاد و مخالفن
امسال خدارو شکر تونست زمین بگیره و اپارتمان کوچک بسازه و یک نفس راحتی داره میکشه
ایشون بدون اینکه خودش متوجه باشه به شدت تحت کنترل پدر مادرشون هستند ولی نه تو راه و روش تربیت درست
هر روز با ذوق و شوق از پیشرفت کار ساخت اپارتمان میگه و اینکه تا اخره تابستون خونه حاضره و ما میریم باهم زندگی میکنیم
ایده الشون یک خانمی هست که از نظر مالی بتونه کمکش کنه
سوال:
ایشون به هیچ عنوان حاضر نیس بیاد خاستگاری
میگن 30 سالمونه در حالیکه خیلی بچه مونده مادر پدرش مثل یک پسر بچه 5 ساله باهاش رفتار میکنن و ازش حمایت میکنند
همو میخایم
من تورو از خودت خاستگاری میکنم و میریم یک مدتی زندگی میکنیم ببینیم میشه زیر یک سقف باهم‌ خوب باشیم یا نه بعد تصمیم بگیریم
بهشون میگم من نمیتونم بدون اجازه خانوادم این کارو کنم و حاضر نیستم بدون خاستگاری باهات بیام اگه فکر میکنی حتی یک درصد ممکنه باهم نتونیم زندگی کنیم همین الان این رابطه تمام شه که من خاستگار دارم
در جواب میگن تو دروغ میگی منو دوست داری و فقط میخای شوهر کنی وگرنه هرجوری باشه با من میمونی
چی باید بگم و چیکار کنم ؟؟؟
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/7/3 23:15  مدت زمان عضویت:2309 روز
1
سلام دوست عزیز با توجه به صحبتهایی که داشتید او ترس از مسولیت دارد و احساس ناتوانی میکند پس به خود اجازه نمی دهد که تسکیل زندگی مشترک را بدهد .شما باید ذکاوت به خرج دهید و خود را بازیچه دست او نکنید سن خود را در نظر بگیرید و این را هم خوب میدانید که سن ازدواج برای یک خانم بسیار مهم است پس با او صحبت کنید و بخواهید جایگاه شما را در زندگی مشخش کند اگر تمایل به ازدواح ندارد چرا شما باید به این صورت ادامه دهید پس سعی کنیدواقع بین باشید .همانطور که گفتید او دوسال از شما کوچکتر است و شغل مناسبی هم ندارد پس با این شرایط شحص مناسبی برای ازدواج با شما نیست پس به او بگویید اگر در مدتی که تعیین کردید تکلیف شما را مشخص نکرد شما حاضر به ادامه دادن نیستید.
1397/7/2 19:23  مدت زمان عضویت:2066 روز
0
»B<N>Z":>:
»B<N>Z":>:
من 32 سالمه دانشجوی دکترای عمران
چهار فرزندیم که من بچه آخری
با اقایی که 30 سالشه و دیپلمه هست
دو تا برادرن که ایشون کوچکترن
8 ساله باهمیم و در یک محله با یک کوچه فاصله هستیم و در بانک که برای انجام کارامون رفته بودیم اشنا شدیم
هر دومون تو خانواده خودمون مشکلات روحی داشتیم و داریم
پدره من بسیار خسیس هستند ولی از نظر مالی و سواد و فرهنگ خداروشکر اوضاع مناسبی دارن ولی اصلا ازشون از نظر معنوی محبتی ندیدم کلا حسه داشتن پدر نداشتم و ندارم
مادر هم که به قدری ضعیف و بی مسئولیت و احساسی و ... رو ایشونم حتی در حد یک لیوان چای نمیشه انتظار داشت
به خاطر مسائل خیلی زیادی دوران نوجوانی و جوانیم واقعا شکنجه روحی شدم و ادمه مضطربی هستم و غمگین
به کار و تحصیل و مطالعه و ورزش علاقه دارم و همیشه سعی از زمانم استفاده میکردم
خانواده اقایی که باهاشون هستم از نظر مالی خیلی خیلی سطحشون از ما پایینتره و یک سال اخیر متوجه شدم فرهنگ و سوادشون هم کمه
این اقا که تو سختی بزرگ شده در این 8 سال حسابی کار کرد تا پس اندازی داشته باشه البته شغل ثابت و امنیت شغلی نداره ( در این مدت به من بی احترامی و اذیت میکرد ولی ول کن نبود) از اول هم گفتن کلا از ازدواج خوششون نمیاد و مخالفن
امسال خدارو شکر تونست زمین بگیره و اپارتمان کوچک بسازه و یک نفس راحتی داره میکشه
ایشون بدون اینکه خودش متوجه باشه به شدت تحت کنترل پدر مادرشون هستند ولی نه تو راه و روش تربیت درست
هر روز با ذوق و شوق از پیشرفت کار ساخت اپارتمان میگه و اینکه تا اخره تابستون خونه حاضره و ما میریم باهم زندگی میکنیم
ایده الشون یک خانمی هست که از نظر مالی بتونه کمکش کنه
سوال:
ایشون به هیچ عنوان حاضر نیس بیاد خاستگاری
میگن 30 سالمونه در حالیکه خیلی بچه مونده مادر پدرش مثل یک پسر بچه 5 ساله باهاش رفتار میکنن و ازش حمایت میکنند
همو میخایم
من تورو از خودت خاستگاری میکنم و میریم یک مدتی زندگی میکنیم ببینیم میشه زیر یک سقف باهم‌ خوب باشیم یا نه بعد تصمیم بگیریم
بهشون میگم من نمیتونم بدون اجازه خانوادم این کارو کنم و حاضر نیستم بدون خاستگاری باهات بیام اگه فکر میکنی حتی یک درصد ممکنه باهم نتونیم زندگی کنیم همین الان این رابطه تمام شه که من خاستگار دارم
در جواب میگن تو دروغ میگی منو دوست داری و فقط میخای شوهر کنی وگرنه هرجوری باشه با من میمونی
چی باید بگم و چیکار کنم ؟؟؟
الان کارمم از دست دادم جفتمونم بیکار شدیم. حال و روحیم خیلی بده. ایشون که به اصلا نمیاد خاستگاری که حدس میزنم بخاطر وابستگیش به پدر و مادرشه بدون اونا نمیتونه کاری کنه و همش وره دلشونه و اونا مثل یک بچه بهش میرسن. خانواده منم میگن برو از اینجا خودت زندگی کن. پدرم یک خونه کوچک داره که خالیه میگم برم تنها زندگی کنم. اصلا نمیدونم باید چیکار کنم
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/7/2 22:32  مدت زمان عضویت:2309 روز
0
سلام دوست عزیز متاسف شدم که چرا باید یک خانم با تحصیلات عالیه فریب چنین شخصی را بخورد مگر شما چه چیری کم دارید که باید به این صورت زندگی کنید و خوایتگاری از خانواده شما نکنند چرا باید اجازه دهید که او چنین موردی را بیان کند .شما فقط وقتتان و جوانیتان را برای او صرف کرده اید بهتر است با او صحبت کنید و زمانی را مشخص کنید اگر در این مدت او به خواستگاری شما امد و شرایطی که شما میخواهید را قبول کرد ادامه دهید در غیر این صورت ادامه ندهید حتما به نظر خانواده خودد را در مورد او اهمیت دهید .با توجه به صحبتهایی که داشتید پیشنهاد میدهم بیشتر فکر کنید و احساسات را کنار گذاشته و عاقلانه تصمیم بگیرید .
1397/7/2 15:26  مدت زمان عضویت:2126 روز
0
سلام خانم نصري عزيزم من با آقايي دو ماه در ارتباطم كه از روز اول به من گفت كه پنج ساله با خانومي در ارتباطه كه صرفا براي نياز جنسيش و من متاسفانه با ايشونرابطه احساسيم رو شروع كردم ولي الان واقعا نميخوام باشم و حس ميكنم در حد من نيست اين رابطه و خود اين اقا هم واقعا ناراحته از رابطش بااون خانوم ولي خب واسش سخته جدا شدن و ميگه بايد ازين شهر برم تا تموم بشه...من يه مدت كه از قوانين شما استفاده كردم رفتاراش عاشقانه بود و ميگفت به ازدواج باهاتم فكر كردم ولي من قوانينو ول كردم اونم سرد شد و بي اهميت شده و من الان ميخوام راهنماييم كنيد كه رابطمو تموم كنم؟يهويي يا كم كم؟بيشتر ميترسم خودم آسيب ببينم روحيم حساسه و دوسش دارم ولي به چه قيمتي
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/7/2 22:19  مدت زمان عضویت:2309 روز
0
سلام دوست عزیز افرین بر شما که بیشتر از این وقت و عمرتان را صرف چنین شخصی کنید بهترین کار ااین است که با او صحبت کنید و تمام این مواردی که گفتا اید را برای او توضیح دهید و از او بخواهید با شما تماسی نداشته باشد همانطور که ذکر کردید ماندن در این رابطه جز اینکه روحیات شما را تضعیف خواهد کرد هیچ ثمره دیگری ندارد پس بهترین راه این است که به این رابطه ادامه ندهید .اگر این تصمیم را امروز نگیرید قطعا در ماهای اینده خواهید گرفت پس بهتر است الان اقدام کنید.
1397/7/2 09:36  مدت زمان عضویت:2130 روز
0
سلام خسته نباشید خدمت خانم نصری عزیز و همکارانشون.ممنون از زحماتی که می کشید.یه سوال داشتم.
من دختری 25 ساله،مقیم کانادا هستم،که حدود یک سال پیش و وقتی ایران دانشجوی ترم اخر لیسانس بودم،علاقمند به یکی از اساتیدم که 9سال از من بزرگتر است شدم.با مرور زمان هم خودم و هم دوستانم متوجه شدیم که ایشان هم به من توجه ویژه ای دارند.بعدها به بهانه ی پروژه ای که گفته بودند یاد آوری کنم تا برایم بفرستند به ایشان پیام زدم و با رفتار صمیمانه ایشان روبه رو شدم.بعد ها ایشان هر چند روز یک بار با من تماس میگرفتند و اگر جواب نمیدادم یا دیر جواب میدادم ناراحت میشدند.نهایتا من فکر کردم شاید به خاطر شرایط کاری مستقیم نمیگویند که علاقه ای به من دارند و من برای ابراز احساسات پیشقدم شدم،اما ایشان فقط تشکر کردند.بعدها توضیح دادم که به خاطر شرایط کاریشان من پیش قدم شدم و اگر حس میکردم علاقه دو طرفه نیست هرگز حرفی نمیزدم.نظر ایشان این بود که چه ایرادی دارد که دختر شروع کننده ابراز علاقه باشد و تو اتفاقا باید با افتخار بگویی که من طرفم را از خواب بیدار کردم و اگر از طرف من هم حسی نبود ما الان در ارتباط نبودیم.ما هرگز خارج از محیط دانشگاه ملاقاتی نداشتیم و تنهایک بار پیشنهاد کردند که بیا خونه من صحبت کنیم اما من نپذیرفتم.در اخرین روزهای اقامت من در ایران هم حرف ازدواج را پیش کشیدند اما نه به صورت جدی.حال 7ماه است که من از ایران خارج شده ام و همچنان ارتباط ما ادامه دارد.اما مسئله این است که این من هستم که اکثر مواقع از ایشان خبر میگیرم و ابراز علاقه میکنم و ایشان در مقابل میگویند من هم به شما علاقه دارم.ایشان به ندرت و حدود هر 2هفته یک بار با من تماس میگیرند و اگر من برای چند روز خبر نگیرم خبری نمیگیرند و نهایتا از من دلخور میشوند که چرا خبری ازت نیست.با توجه به این که ایشان علاوه بر تدریس،کارهای دیگری هم انجام میدهند ادعا میکنند که فرصت نمیکنند زیاد خبر بگیرند.به نظر شما درست ترین رفتار با ایشان چیست؟
و سوال دوم من در مورد اختلاف سنی 9سال است که آیا این اختلاف سنی مشکل به وجود می آورد یا خیر؟
با تشکر از راهنمایی شما
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/7/2 10:46  مدت زمان عضویت:2309 روز
1
سلام دوست عزیز بهتر است واقع بین باشید اگر او به شما علاقه زیادی داشت و حتما شما را برای ازدواح در نظر گرفته بود قطعا تا الان اقدامی کرده بود بهتر است شما تعداد دفعات تماُهایتان را کمتر کنید و منتظر عکس العمل او باشید اگر او در این مدت تماسهایش را بیشتر نکرد و پیشنهاد ازدواج را نداد شما هم دیگر تماسی نداشته باشید .از لحاظ روانشناسی اختلاف سنی تا ده سال موردی ندارد بازهم بستگی به شما دارد که ایا رفتار او با روحیات شما سازگاری را دارد یا خیر .موفق باشید
1397/7/1 12:15  مدت زمان عضویت:2063 روز
0
من الان 27 سالمه. از 20 سالگی تا 23 سالگی با آقایی دوست بودم که همیشه میگفت اصلا به ازدواج اعتقادی نداره. و نمیخواد هرگز ادواج کنه. منم هی به امید تغییر فکرش باهاش دوست بودم و وقتمو از دست دادم. (که البته کلی هم تجربه به دست آوردم). اما بعدش کلی سر خورده بودم که چرا منو با این همه کمالات و خوبی انتخاب نکرد. جالب اینجاس که بعد از من با دختر دیگه ای دوست شد و یک سال بعدش عروسی کردن.
از وقتی دارم روی پیشرفت خودم و رفتار صحیح در رابطه کار میکنم، الان کاملا به اون آقا حق میدم که منو انتخاب نکرد. چون من بر خلاف تمام اصول جذابیت عمل میکردم.
الان خدا رو شکر دوباره رابطه ی جدی ای دارم. یک ساله با همیم. و من دارم از این اصول استفاده میکنم. که به نظرم خیلی حال و هوای رابطمه مون رو تغییر داده. هر چند هنوز حرف ازدواج نیست. ولی نگاه طرف مقابلم بهم احترام بیشتری توش داره نسبت به رابطه ی چند سال قبلم.
امیدوارم که بتونم این بار درست عمل کنم.
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/7/5 10:34  مدت زمان عضویت:2309 روز
0
سلام دوست عزیز قطعا شما با بالا بردن اطلاعات خود و عملی کردن انها در زندگی خود تغیراتی را به وجود می اورید و موفقیتتان حتمی است .
برنامه های مرتبط