به من اطلاع بده!

با کلیک بر روی "Allow" از تخفیف ها و پیام های سایت مطلع شوید.
شماره تماس پشتیبانی
02187700778

همین الان کلیک کن و بیا سایت جدید

زمان باقی مانده:
همین الان کلیک کنید
همین الان کلیک کنید

بهشت یا جهنم؟ - قسمت اول

نیاز به پشتیبانی دارید
پشتیبانی از طریق تلگرام
یا
تماس با شماره:
02187700778
درباره این برنامه

بهشت یا جهنم؟ - قسمت اول

قسمت اول : مشکلات و چالش ها در دوران نامزدی و زندگی زناشویی

در این ویدئو قصد دارم شما را با مشکلات و چالش هایی که در ارتباط با همسر و نامزدتان پیش می آید برایتان صحبت کنم.

این روزها تا با هر خانمی حرف می زنم، به دنبال یک زندگی خوب و ازدواج موفق هست، اما در این راه با مشکلات و موانعی مواجه هستند و این مشکلات جوری شده که اغلب بانوان کشورم درگیرش هستند.

در این ویدئو (قسمت اول) می خوام در رابطه با مشکلات در زندگی زناشوییتان صحبت کنم!

شاید در ارتباطتون با همسر و یا نامزدتان، دچار مشکلات ارتباطی و بی تفاوتی از طرف مقابلتان شده اید؟
بارها تلاش کرده اید که توجه و محبت طرف مقابلتان را به طرف خودتان انتقال دهید اما؟
بارها شده ...

من دختر ایرانم و می خواهم با شما در این ویدئو در رابطه با مشکلات رایجی که شما هم درگیرش هستید صحبت کنیم.

با من در این ویدئو همراه باشید، و پس از دیدن ویدئو میخوام از تو دوست خوبم بخوام که اگر تجربیاتی مشابه از از این قبیل داری، را در قسمت نظرات درج کنید و در ویدئوی بعدی میخواهم تحقیقی نسبت به این مشکلات رایج کنم و راهکارهایی برای مشکلات آموزش دهم.

نمایش بیشتر
میخواهم به رایگان مشترک شوم!
رایگان
برای دیدن این برنامه رایگان روی دکمه بالا کلیک کنید!

ثبت نظر و یا سوال

1399/2/20 11:49  مدت زمان عضویت:1466 روز
1
عالی بود . انشالله ثواب کارتان به روح امواتان برسد. بازهم متشکرم
1398/10/24 02:11  مدت زمان عضویت:1564 روز
0
واقعا مرد با مرد دیگر خیلی فرقشون .مثلا مردی هست حتی جلو جمع قربون صدقه ی زنش میره ولی اون یکی مرد مخالفه واقعا چرا ،چرا بعضی مردا از احساسات بدشون میاد معتقدن که عشق وعاشقی زمانش نامزدیه یعنی بعد ازدواج دوس ندارن زیاد محبت کنن عشق بورزن هست ها ولی کم
1398/7/9 22:17  مدت زمان عضویت:1668 روز
0
سلام
من متاسفانه باوجود اینکه دوسال از تزدواج ما میگذرد. همسرم چون در دوران دوستی من بهش دهمیت نمیدادم و رفتلرم باهاش طوری بوده که دوستش ندارم. د واقعا هم من قصد ازدواج با همسرم رو ندلشتم ولی دیدیم خیلی پیگیر و رواعصابم بود گفتم شاید خوشبختم کنه ولی متاسفانه دوسال که داره انتقام میگیرم و هیچ رابطه زناشویی هم بین ما نیست و من تز خانواده با ابرو و مقیدی هستم و همسرم هم بعد ازدواج دوست داشتم و همچنان صبوری میکنم که شاید درست شود‌ . منو تهدید به اینکه بچه دار نمیشویم و رابطه ای هم نخواهیم داشت میکند من چه کنم واقعا ؟
پاسخ ها
سبا یعقوبی مشاور سایت
1398/7/22 11:31  مدت زمان عضویت:2161 روز
0
این جمله ی شما که چون رو اعصابم بود و گفتم شاید مرا خوشبخت کند برای من قابل درک نیست! قطعا وقتی کسی مرا آزار می دهد هر چقدر هم که تلاش کند تا مرا خوشحال کند از طرف من پذیرفته نخواهد شد یا همیشه این احساس را به طرف مقابلم انتقال می دهم که تو و کارهای تو برای من کافی نیست و نمی تواند مرا خوشحال و راضی کند.زمانی که بحث وجود اختلال در روابط جنسی به وجود می آید دو عامل در بروز این رفتار می تواند تاثیر داشته باشد. اول علل جسمانی و دوم علل روانی. در مورد اختلالات ناشی از مسائل جسمانی، مراجعه به پزشک ارولوژ ضروری است تا در جریان معاینه ببیند آیا مشکلی که همسر شما با آن روبرو است، ریشه جسمانی دارد یا خیر؟ با این تشخیص شوهرشما به این نتیجه می تواند برسد که توانایی ایجاد رابطه را دارد یا خیر؟ مطلب دیگر اختلالاتی است که ریشه روانی دارد.در به وجود آمدن اختلالات روانی مسائل مختلفی دخالت دارند و باعث می شوند تا مرد افت جنسی پیدا کند و نتواند رابطه جنسی لازم را برقرار کند. یکی از دلایل آن این است که مرد اعتماد به نفسش را در جریان رابطه جنسی با همسرش از دست بدهد. یعنی زن شوهر را به عنوان پوئن منفی معرفی کرده و به طور مثال به او گفته که در خلال رابطه مراقب باش خوب رابطه برقرار کنی. دیده شده مردانی که نتوانسته اند با همسران خود رابطه خوبی برقرار کنند با زنان دیگر این ارتباط را داشته اند که البته اصلا داشتن چنین رابطه ای به هیچ عنوان از نظر اخلاقی قابل پذیرش نیست. مطلب دیگر این است که فشار کار و استرس هایی که در ارتباط با مشکلات شخصی و کاری است آن قدر زیاد می شود که با وجود آن ها تمایل مرد به انجام رابطه جنسی با همسر کم می شود. نکته دیگر در رابطه جنسی یک تمایل است و یک توانایی. یعنی گاهی اوقات مرد تمایلی برای ایجاد یک رابطه جنسی را ندارد با یک شخص خاص ولی توانایی را دارد و در نتیجه این مرد نمی تواند خودش را برای انجام رابطه جنسی آماده کند و یک رابطه طبیعی داشته باشد. گاهی اوقات هم مرد تمایل را دارد اما هر چه سعی می کند آن توانایی لازم را به دست نمی آورد. پیشنهاد ما به شما این است که به صورت برنامه ای هفته ای یک بار زمانی را به تبادل و نوازش یکدیگر اختصاص بدهید بدون این که رابطه جنسی با یکدیگر داشته باشید و بین تان این باشد که فقط می خواهیم یک رابطه عاشقانه داشته باشیم و قرار نیست به یک رابطه جسمانی ختم شود. مرد از این که نتواند احساس ناراحتی می کند و بعضی از مردان به دلیل این که توانایی رابطه را نداشته باشند، این کار رانجام نمی دهند.
طبیعتا تا زمانی که نتوانید رابطه ی خودتان رابا همسرتان بهتر کنید شاید بچه دار شدن اصلا به صلاحتان نباشید.
حتما سعی کنید به همراه ایشان به یک زوج درمانگر مراجعه کنید.
موفق باشید
1398/6/11 21:13  مدت زمان عضویت:1697 روز
0
من می خواهم ازدواج مجددانجام بدهم چون زنم از9سال بیشتر مریض است
پاسخ ها
سبا یعقوبی مشاور سایت
1398/6/20 10:55  مدت زمان عضویت:2161 روز
0
کاربرگرامی قبلا پاسخ سوال شما داده شده است
لطفا بعد از ورود به حساب کاربری قسمت نظرات من را چک کنید
1398/5/2 13:21  مدت زمان عضویت:1738 روز
2
یکی از راهکارها اینه که در مهمونیها با افراد تکراری افراط نکنیم ، به فامیل شوهر احترام بگذاریم و به خودمون تلقین نکنیم که اونا دشمنامونن از تلفن زیاد استفاده نکنیم وقتی شوهرمون از مون سئوال می کنه براش وقت بگذاریم چون به این بهانه می خواد حرف بزنه که خیلیا در ابتدای کار با جواب بد ادامه گفتگو رو تمام میکنن از وسواس به یخچال و لوازم که استفاده کردن از آنها باعث خرابی میشه پرهیز کنیم بتونیم تو خونه لطیفه تعریف کنیم و بخندونیم از تعصب به اطرافیانمون خودداری کنیم کار خونه رو کلفتی ندونیم و با عشق آشپزی کنیم به بچه ها زیاد گیر ندیم و در حد نرمال به آنها آگاهی بدیم و عواقب کار بد رو براش توضیح بدیم در مسافرت کمک کنیم و مرتب پالس بد ندیم و ...
ارادتمند شما محسن
1398/4/31 19:00  مدت زمان عضویت:1739 روز
2
اشتباه شد ایجوری تایپ کردم معذرت میخوام
1398/4/31 18:59  مدت زمان عضویت:1739 روز
0
0حخ
1398/4/31 18:57  مدت زمان عضویت:1739 روز
1
من دوسال بایه پسر دوست بودم خیلیم دوش داشتم هر چی میگفت بهش گوش میدادم خیلی جا ها باهام بد رفتار میکرد و دعوامون میشد وهمه تقسیر هارو مینداخت گردنه من ومنهم چون دوسش داشتم میگفتم اره تقصیر من بوده تو خودتو نهراحت نکن خیلی کم بهم زنگم میزد بیشتر وقتا میگفت شارز ندارم گفته بود بعد دانشگام میام خواستگاری ولی بعدا ها که میگفتم میای خواستگاری میگفت نمیدونم من دوتا خواهر از خودم بزرگ تر دارم که هنوز ازدواج نکرد نمیتونم الانم ازهم جدا شدیم میگه اخلاقمون به هم دیگه نمیخوره تو به حرفای من گوش نمیدی من هنوز دوسش دارم و هر از گاهی بهش پیام میدم اوالاش جواب نمی داد ولی الان جواب میده ولی هر بارم میگه پیام نده بهم الان دوس دخترم داره ومنم خواستگار دارم بهش گفتم ومیگه ازدواج کن باید چیکار کنم
1398/4/23 12:05  مدت زمان عضویت:2023 روز
2
سلام
ممنونم بخاطر این ویدیو رایگان
ولی این کلیپ بیشتر روی مسائل هس هیچ راهکاری نمیگه !
1398/4/8 11:15  مدت زمان عضویت:1763 روز
0
سلام اگر بخواهیددانلود چجور دانلود کنیم
پاسخ ها
سبا یعقوبی مشاور سایت
1398/4/9 10:26  مدت زمان عضویت:2161 روز
0
کاربر گرامی
برای پرسش سوالات پیرامون استفاده از درس و یا دانلود و موارد فنی
با شماره ی 02188915004تماس بگیرید تا کارشناسان ما شما را راهنمایی کنند.
1398/2/21 08:20  مدت زمان عضویت:1825 روز
1
درود بر شما
وقت بخیر
از شما خیلی سپاسگزارم بابت کلیپ های زیبا و کاربردیتون ..‌
1398/2/20 21:24  مدت زمان عضویت:1812 روز
1
سلام ممنون از سایت تون
1398/1/22 00:23  مدت زمان عضویت:1842 روز
1
سلام خسته نباشید ممنون از دوره هاتون میشه درمورد دخالت های مادرشوهر هم برامون بگذارید
پاسخ ها
سبا یعقوبی مشاور سایت
1398/1/22 09:53  مدت زمان عضویت:2161 روز
1
خانم کارگر عزیز
گاهی اوقات سازوکار تربیتی خانواده ها طوریه که ورود یک فرد جدیدبه نام عروس یا داماد و پذیرش اون ها به عنوان عضوی از خانواده با مقاومت همراهه.اگر الان چنین مردی همسرتونه و نتونسته جوری رفتار کنه که دخالت های مادرش روی زندگی شما تاثیری نداشته باشه یا حداقل کمتر دخالت کنه و از همون روز اول رفتارهای این مدلی همسرتون،شما رو ناراحت کرده ،مطمئن بشید که هر راه ممکنی رو برای حل کردن این مشکل امتحان کردین و رفتین.اگر با وجود پذیرش میزان نفوذ مادرش ،همسر شما هنوز هیچ تغییری نکرده باید بپذیرید که او با همین ویژگی ها همسر شماست و این شمایین که با توجه به الویت هایی که توی زندگی مشترک مدنظرتونه،تصمیم خواهید گرفت که ایا میتونید اونو همینجوری و بدون تلاش برای تغییر در کنارش بمونید یا نه؟بهتره احساستون رو به همسرتون بگید و براش توضیح بدین که چه رفتارهایی شما رو ناراحت می کنه اونو از این موضوع که قصد ندارید رابطش رو با خانوادش قطع کنید مطمعن کنید و سعی کنید با مسالمت به همسرتون بفهمونید که مرزهای یک رابطه ی مشترک با روابط دیگ چی هستن و چرا او باید همه چی رو دوباره برای خودش تعریف و بازسازی کنه .ناراحتی و رنجی که می برید رو بیان کنید انتقاد های شدید نکنید چون ممکنه باعث بشه گارد بگیره اما خوبه که بازخورد ها و عواقب چنین وابستگی یا عدم توانایی مشخص کردن مرزهای مهم زندگی مشترکتون رو بگید مثلا چنین رفتارهایی باعث دلسردی شما از زندگی مشترکتون میشه.و نهایتا آنچه که برای بهبود رابطه و زندگی مشترک به ذهنتون می رسه رو با ایشون مطرح کنید و نظر ایشون رو هم بپرسید تا نهایتا بتونید به توافق برسید.اما انتظار تغییر سریع نداشته باشین ولی چنانچه با وجود دونستن این موضوع و خواسته های شما تغییری در رفتارش ایجاد نکرد،این شما هستین که برای موندن یا نموندن تصمیم نهایی رو خواهید گرفت.
موفق باشید
1397/11/23 06:27  مدت زمان عضویت:1900 روز
0
سلام وقتتون بخیر،برنامتون عالی،بله واقعا منهم همین مشکلاتو دارم که اطرافیانم بیشتر از من دوست داره و این خیلی آزارم میده مثلااگه من نیاز به پول داشته باشم برای خرید لباس یا وسایل منزل میگه ندارم و فلان..اما اطرافیان ی اشاره کوچکی کنن سر تا پا براشون بهترینها رو تهیه می‌کنه و این واقعا منوازار میده
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/11/23 07:56  مدت زمان عضویت:2337 روز
-1
سلام دوست عزیز
موضوعی که مطرح کردید را نمیتوان با یک جمله پاسخ دارد.
برای آگاهی بیشتری از خودتان پیشنهاد میکنیم دوره زنان باهوش را شرکت کنید.
چنانچه علاقمند به تهیه این دوره بودید میتوانید با شماره تماس 02188915004 ارتباط برقرار کنید.
پیروز باشید
1397/8/10 10:06  مدت زمان عضویت:2003 روز
1
با سلام روز بخیر
حدود سه سال ونیم پیش برای انجام کار اداری پدرم به یک اداره رفتم در حین انجام پروسه پرونده مسئول رسیدگی پرونده خیلی کمکم میکرد متوجه توجه وعلاقهش شدم منم از رفتارش خوشم اومد.اگر چه نتونستم به خاطر مشکلات مالی و... کارم رو انجاتموم کنم، چندین بار فقط راجع به موضوع پرونده باهاش در تماس تلفنی بودم یه بار یه پیام از تلفن ناآشنا برام اومد .من با اینکه خیلی موقعیت های خوبی برام پش آمده اما هرگز به کسی شماره ندادم از کسی هم شماره نگرفتم که الان پشیمونم میتونستم از فرصت هام استفاده کنم ولی خب به خاطر سخت گیری پدرم همیشه فکر میکردم کار درستی میکنم.
حس کردم شماره ناآشنا مال اون کارشناس هست .اولش خیلی انکار کردبعدشم سکوت میکنه . اون به خاطر پست وموقعیت شغلی ش نمیخواد عتراف کنه که من همون آدمم.دوستم که پیامهاشو میدید میگفت برو یه بار ببینش چون خیلی اصرار میکنه ولی من نمیتونم .اگر منو میخواست صادقانه میگفت خیلی بهم ابراز علاقه میکنه خیلی هم اصرار میکنه بیا پیگیر پروندت شو ولی دوست ندارم دیگه پا توی اون اداره بزارم .اون آدم با نگاهش با رفتارش با حرفهاش با احساس من بازی کردی .منم حتی اسم کوچکیم رو توی تمام این سه سال که هزاربار و به هزار روش پرسید بهش نگفتم چون نمیخوام مثل اون یه اسم ویه خط بزارم برای کارم ،یه اسم ویه خط بزارم برای دوست داشتنم .چند بارم بهش گفتم من خواستگاردارم دروغ هم نگفتم تو هم اگر خواهانی بیا خواستگاری بعدشم هرچه قسمت شد تا چند روز سکوت میکنه،دلم براش میسوزه دیدار ما توی چند ماه اول اونم فقط تو ادارش خیلی زیاد بود الانم بیشتر از یک سال هست منو ندیده هیچ عکسی م ازم نداره امامثل اولش بهم ابراز علاقه میکنه .پریسا جون من نمیتونم تا زمانی که فکرم وابسته اون آدم از موقعیت های دیگم استفاده کنم کمکم کن
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/8/10 10:36  مدت زمان عضویت:2337 روز
0
سلام دوست عزیز
موضوعی که مطرح کردید را نمیتوان با یک جمله پاسخ دارد.
برای آگاهی بیشتری از خودتان پیشنهاد میکنیم دوره زنان باهوش را شرکت کنید.
چنانچه علاقمند به تهیه این دوره بودید میتوانید با شماره تماس 02188915004 ارتباط برقرار کنید.
پیروز باشید
برنامه های مرتبط