به من اطلاع بده!

با کلیک بر روی "Allow" از تخفیف ها و پیام های سایت مطلع شوید.
شماره تماس پشتیبانی
02187700778

همین الان کلیک کن و بیا سایت جدید

زمان باقی مانده:
همین الان کلیک کنید
همین الان کلیک کنید

بهشت یا جهنم؟ - قسمت دوم

نیاز به پشتیبانی دارید
پشتیبانی از طریق تلگرام
یا
تماس با شماره:
02187700778
درباره این برنامه

بهشت یا جهنم؟

قسمت دوم: مشکلات و چالش ها در دوران نامزدی و زندگی زناشویی

در این ویدئو در رابطه ی برخی از نگرانی و چالش هایی که در ارتباط با همسر و نامزدتان برایتان صحبت میکنم.

در این ویدئو (قسمت دوم) می خواهم نظرتان را نسبت به سوالات زیر در زیر همین ویدئو برایمان درج کنید:

مرد خوب وجود دارد یا خیر؟

از نظر شما بهشت گمشده شما کجاست؟

از نظر شما این دغدغه ها وجود دارد یا خیر؟


در ویدئوی بعدی نسبت به راهکارهایی برای رفع این مشکلات و نگرانی ها برایتان صحبت کنم.

با من در این ویدئو همراه باشید، و پس از دیدن ویدئو میخوام از تو دوست خوبم بخوام که اگر تجربیاتی مشابه از از این قبیل داری، را در قسمت نظرات درج کنید و در ویدئوی بعدی میخواهم تحقیقی نسبت به این مشکلات رایج کنم و راهکارهایی برای مشکلات آموزش دهم.

نمایش بیشتر
میخواهم به رایگان مشترک شوم!
رایگان
برای دیدن این برنامه رایگان روی دکمه بالا کلیک کنید!

ثبت نظر و یا سوال

1396/12/4 15:31  مدت زمان عضویت:2254 روز
0
فدای اونا شدم، اصلا به من هیچ حقی نمیده، این در حالیکه تا جواب مثبت گرفت به هر دری زد، اما الان دیگه چون خرش از پل گذشته میگه همینه که هست
1396/12/4 15:30  مدت زمان عضویت:2254 روز
0
سلام خانم نصری خسته نباشید، من 30سالمه یک وسال نیمه ازدواج کردم، یه دختر دارم، اصلا از زندگیم لذت نمیبرم، با همسرم خیلی مشکل دارم، بخاطر خانوادش همیشه مقابل منه، کلا من فدای اونا
1396/11/12 10:07  مدت زمان عضویت:2275 روز
0
باسلام خدمت شما
من به تازگی با کانال شما آشنا شدم
من یه مادر 40 ساله که یه دختر 20ساله ویه پسر 13ساله ویه پسر 5 ساله دارم
من در این 20 سال زندگی متاسفانه نتونستم شک وترتید رو از شوهرم دور کنم
والان این نهال تبدیل به یک درخت قول پیکر شده که به تنهایی نمیتونم کمرشو بشکنم
تورو خدا کمکم کنید من نمیخوام سرانجام کارم به طلاق ختم بشه
1396/11/11 19:36  مدت زمان عضویت:2344 روز
0
از نظر من خیانت ولغزش یعنی اینکه بعد از 5 سال نامزدی وصبوری وسکوتوکوتاه اومدن با تمام وقاهت ونامردی به من میگه بروو .نمیخوامت.چراا .چوون مامانش از اون اول نمیخواست ومن تو این 5 سال فقط بازیچه بودم.
1396/11/11 15:31  مدت زمان عضویت:2328 روز
0
مشاورعزیز خواهش میکنم به سوال من جواب بدهید من 24سال سن دارم از19سالگی باچت روم اشناشده وباپسرهای مختلفی اشناشدم وهرکدام مشکلات زیادی داشتند عدم برقراری ارتباط ومشکلات جنسی وخیانت ک همه ناکام موندن اخرین اقا ک جوانی هم سن خودم بود وهمه شرایط خوب بود ولی فقط ازدوستی حرف میزد ولی رابطمون خوب بود ومن ب امید بهبودشرایط بودم ولی از اومدن درمهمانی بیرون رفتن بامن امتناع میکرد تاگف به بیماری خودارضایی دچارشده ونسبت به من دلسردشده من خیلی افسرده ام به نظر شماچت روم مشکل منه ؟؟؟میتونم ارتباط سالم داشته باشم من خودم دچاربیماری دوقطبی هستم وهیچوقت نتونستم به جزچت روم بادنیای بیرون باشم
پاسخ ها
- مشاور سایت
1396/11/12 09:04  مدت زمان عضویت:2336 روز
0
سلام دوست عزیز شما حتما به متخصص اعصاب و روان مراجعه کنید ابتدا باید بیماری شما کنترل شود بعد در مورد روابطتان صحبت شود .از نظر بنده چت روم کار اشتباهی است و اسیب زیادی به شما وارد میکند.
1396/11/11 12:53  مدت زمان عضویت:2276 روز
0
سلام به همه گلهای سرزمینم
من خیلی سختی هایی تو زندگیم کشیدم ولی در اینجا دوست دارم فقط تجربه ام را بگم به نظر من اشکال از خود ما خانمهاست چون هیچوقت خودمون باور نداریم حتما باید با یک مرد کامل بشیم به خودمون احترام نمیزاریم اونطور که بقیه دوست دارن زندگی میکنیم البته این قسمت جای بحث زیاد داره دنیای مردا را نمیشناسیم همه چیز میخواهیم بعد از ازدواج حل کنیم شوهر مشکل داره میگیم درستش میکنیم هیچوقت نمیشه ادما را عوض کرد مگر شخص خودش بخوادما زنها اول باید خودمون بشناسیم و باور کنیم خودمون دوست داشته باشیم برای خودمون ارزش قائل بشیم چرا ترس بدون مرد زندگی کردن داریم و میخواهیم به هر قیمتی اون داشته باشیم ما باید دیدگاهامون عوض کنیم اول از همه همدیگه را دوست داشته باشیم در موردهم قضاوت نکنیم ما خانمها به هم احترام نمیزاریم این خوب نیست من الان تو شرایطی از زندگیم هستم که دارای بحران شدید مالی و مشکلات زیادی هستم ولی یه رابطه کاملا عاشقانه با همسرم دارم واین به ما کمک میکنه که شرایط تحمل کنیم الان 45 سالمه و زندگیم تمام سر بالایی بوده امیدورام به سراشیبی زندگیم برسم ولی تمام این سختی ها را خودم بوجود اوردم از انتخابهای اشتباه شایدم اون اشتباهات من اینجا گذاشته کنار همسری که همیشه آرزوش داشتم حرف تو این رابطه زیاده شرمنده از همه عزیزان و تشکر از پریسا خانم که تمام کلامش از عشق ورزیدن هست
1396/11/11 11:56  مدت زمان عضویت:2276 روز
0
سلام.من یه خانم شاغل با یک بچه سه ساله هستم که تمامی مشکلاتی که شما در دو کلیپ بهشت و جنم فرمودید را دارم.ولی هربار که میخوام مشکلات را حل کنم و رابطه بهتری با همسرم داشته باشم یه اتفاق جدید باعث برهم خوردن رابطه ما میشه طوری که الان 2 ماهه ما اصلا به هم کاری نداریم و شوهرم تمام رفتارهایی که گفتین رو داره ( رفیق باز.دیر میاد خونه..چند ماهه بیکاره.بددهنه.لجبازه.مغروره.دست بزن داره و ....). در 6 سالی که با هم زندگی کردیم به علت شاغل بودن من تمام هزینه های من به عهده خودم بوده و شوهرم اصلا به من نفقه نمیده.بعضی اوقات میگم به خاطر کدوم امتیاز مثبتش باید برای بهتر شدن رابطه و زندگیم تلاش کنم. لطفا مرا راهنمایی کنید.
پاسخ ها
- مشاور سایت
1396/11/12 10:40  مدت زمان عضویت:2336 روز
0
سلام دوست عزیز به هر حال شما چند سال که با هم زندگی مشترک دارید و صاحب فرزندی هستید پس به خاطر فرزندتان هم شده تغییر رویه دهید و به همسر خود محبت کنید و سعی کنید مسولیتهایی را به عهده ایشون قرار دهید .شاید علت این بددهنی بیکاری او باشد .
1396/11/11 09:48  مدت زمان عضویت:2276 روز
0
سلام پریسا جان روزت به خیر،راستش رو بخواین به نظر من بهشت یا جهنم هر انسانی دست خود همان شخص هست،یعنی خود هر شخص باید برا خودش بهشت یا جهنم درست کنه من خودم اوایل ازدواج تمام این مشکلاتی رو که شما در موردش صحبت کردین رو داشتم همش رو،ولی با کمک خدا و با راهنمایی مشاوران عزیز تونستم زندگی ایده ال خودم رو بسازم طوری که الان خیلیا حسرت زندگی منو می خورن،به نظر من هر زنی باید طرز رفتار با شوهرش رو بلد باشه،چه جوری باهاش حرف بزنه،چجوری رابطه جنسی داشته باشه،یا چجوری بهش احترام بذاره مخصوصا تو جمع،و یه چیز دیگه اینکه مردا از تعریف همسرشون در مورد خودشون خیلی خوشحال می شن باور کنید اگه خانما یه ذره خودشون رعایت کنن 80 درصد مشکلات حل می شه بعد از این همه رفتار خوب وقتی همسر ادم تو جمع و پیش خونواده خودش با عزت و احترام با خانمش رفتار می کنه دیگه همه مشکلات یادش می ره
1396/11/10 20:20  مدت زمان عضویت:2277 روز
0
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌?️?️?️?️❌❌❌?️?️خیانت یعنی هر کاری که اگر شریک زندگی و یا احساسی ما کنارمون بود نمیکردیم ❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌
1396/11/10 20:07  مدت زمان عضویت:2346 روز
0
سلام پریسا جان خیلی خوشحالم که با شما اشنا شدم.
مشکل من این که باهرکی اشنا میشم و برای ازدواج قرار میزاری که یه مدت باهم اشناشیم وقتی یه مدت میگذر بهانه میاره نمیدونم ایراد کارم کجاست دیدم نصبت به مردا عوض شده و نمیتونم به کسی اعتماد کنم فک میکنم همه به من دورغ میگن .
لطفا کمکم کنید
پاسخ ها
- مشاور سایت
1396/11/11 10:56  مدت زمان عضویت:2336 روز
0
سلام دوست عزیز با توجه به این که شما خیلی مختصر بیان کردید حدس من در مورد شما این است که شما زیادی خودت را در دسترس قرار میگذاری .یا اینکه سطح توقع و خواستهایتان زیاد است.
1396/11/10 19:51  مدت زمان عضویت:2340 روز
1
سلام پریسا جون من یه فرد عاشق هستم که در سن 16سالگی عاشق پسری شدم که هیچ وقت نتونستم فراموشش کنم و بعد سالها اتفاقهایی بینمون افتاد از هم جدا شدیم و جفتمون ازدواج ناموفق داشتیم و طلاق گرفتیم و دوباره بعد از سالها با هم اشنا شدیم و دوباره اون عشق شعله ور شد ولی از اونجا که از نظر مالی تمام اموالش رو باخته بعد از گذشت شش سال با هم بودن همچنان با اینکه میگه منو عاشقانه دوست داره هنوز نتونسته منو ببره سر زندگی ادم خوبیه یا شایدم از دیدگاه من خوبه ولی خیلی واقعا با این که خیلی دوستش دارم ولی دیگه نمیتونم تحملش کنم دیگه از این بلا تکلیفی خسته شدم نمیتونم حریفش بشم که حرف کوش کن بشه نمیتونم متوجه اش کنم که یه بار به دنیا اومدیم و قرار یه بار زندگی کنیم استعدادها و تواناییهام خیلی بالاست و از اونجایی که از بعد از طلاق کسی پشتم نبود از نظر مالی همیشه تو تنگنا بودم و بدون اینکه منت کسی روم باشه چون خودم کار میکنم و دستم تو جیب خودمه ولی واقعا از این وضعیت به تنگنا اومدم از اینکه همه چی واسم شده ارزو خسته شده ام از اینکه کسی که میگه عاشقمه ولی همیشه پشتم رو خالی گذاشته و همیشه از دیدگاه خودش به همه چی نگاه میکنه یه بار نشده خودش رو جای من بزاره و از دیدگاه یه زن به همه چی نگاه کنه و یزره به من حق بده خسته شدم دیگه دلم نمیخواد باهاش باشم دلم میخواد یه برنامه ریزی درست داشته باشم و برم دنبال اهداف خودم به خدا خیلی زور زدم تا بفهمه به خدا نمیخوام از خودم تعریف کنه ولی با وجود همه مشکلاتی که از بچگی از نظر خانوادگی بعدم ازدواج ناموفق داشتم بازم امیدم رو از دست ندادم و با همه توانم با همه چی جنگیدم بدون اینکه به کسی آسیب بزنم و خیلی چیزها رو عقده کنم و بخوام تلافیش رو سر دیگران خالی کنم یا از کسی توقع بیجا داشته باشم به خدا کسی هستم که با کوچکترین چیز شاد میشم و با کوچکترین چیز ناراحت ولی واقعا با وجود این آقا تبدیل به یه ادم افسرده شدم لطفا مرا راهنمایی بفرمایید
پاسخ ها
- مشاور سایت
1396/11/11 10:52  مدت زمان عضویت:2336 روز
0
سلام دوست عزیز با توجه به شرایطی که فرمودید پینهاد من به شما اینست که کمی از توقعاتون کم کنید و به یاری یکدیگر شرایط را مهیا کنید که زدگیتان را شروع کنید .به همسرتان بگویید که از شرایط موجود خسته شده اید سعی کنید از بزرگترها کمک بگیرید.
1396/11/10 15:59  مدت زمان عضویت:2293 روز
0
با سلام خدمت همه هم نوعانم
بنظرم بي انصافيه ك بگيم همه ما خانما بهترينيم و تمامي مشكلات ب گردن اقايونه
منم اين دغدغه ها رو كم و بيش دارم اما وقتي خودم و اروم نگه دارم وقتي از رفتار شوهرم ك دوس ندارم اعراض ميكنم، وقتي باهاش اروم حرف ميزنم بهترين همسر دنيا ميشه برام
بنظر من آغوش يه مرد ك ميشه بهش تكيه كرد و نجواي اون توي گوشت بهترين مكان دنياااااست??
بنظرم اگه هم زنان و ب تبع مردان در برابر هم جبه نگيرن و افكارشونو (فقط افكار و ديدشون نسبت ب ديگري) درست كنن! مطمئنم 29 الي 19 درصد و براي من شخصا ك بالاي 04 درصد نه تنها مسئله ام حل ميشه بلكه زندگيمون رويايي ميشه .
هم نوعان من، ما خانما خيلي خوبيم، مهربونيم، احساساتي هسيم، اما بياييد همسرمون و درك كنيم، ذات مرد مثل ما نيس و خيلي از مردها ناز كشيدن رو اصلن از پدرشون ياد نگرفتن دقيقا عين همسر من ك در خانواده اي فرق العاده بي احسااااس رشد كرده
بياييد افكارمونو عوض كنيم و مدام ب خودمون بگيم ك با بهترين مرد روي زمين ازدواج كرديم و خدارو شاكر باشيم ك با اين مرد هم پيمان شديم
شايد بعضيا خورده بگيرن كه اصلن برام مهم نيس اما بهت پيشنهاد ميكنم 4 دقه هم شده رو حرفام فك كن
من نتييييجه عاااااااالي گرفتم
پس
تو هم ميتوني

موفق و سلامت و ثروتمند در پناه حق و ارامش الهي زندگي كنين???
1396/11/10 13:47  مدت زمان عضویت:2277 روز
0
ببخشید اینارو هم یادم رفت بگم من خیلی رو گفتار همسرم نه شخص دیگه حساسم من گذشته فراموش نمیکنم افکار منفی خیلی زیاد هرشب با گریه میخوابم
1396/11/10 13:39  مدت زمان عضویت:2277 روز
0
سلام پریسا جون من یکسال نیم با مردی که پسر 8 ساله داره ازدواج مجدد کردم من شاغل بودم و در شهرستان زندگی میکردم الان اومدم در تهران با محیط که 180 درجه فرق میکنه از نظر آرامش بگیرید وچیزای دیگری از خانواده ام دورم کسی رو ندارم از کارم استفعا دادم چون همسر سابقه شوهرم خیانت کرده خیلی بی اعتماده من خیلی جلوی پسرش تحقیر و توهین میکنه از لحاظ عاطفی و جنسی خیلی فاصله گرفتیم من صبح پسرشو میرسونم تا برشگردونم داخل تختم بدون صبح و ناهار با موبایل و تبلت وقتمو میگذرونم نه کلاس آموزشی نه دوستی به علت بی اعتمادیش محدودم خیلی افسردهام خیلی بی کس و تنها نمیدونم چیکار کنم خیلی داغونم هیچ هدف و دلخوشی ندارم چون حمایتی نمیشم میگم اینکارو بکنم میگه تو عرضه شو نداری اعتماد به نفسمم اورده پایین کم کم داره حرف زدنم یادم میره چه راهکاری شما پیشنهاد میکنید
پاسخ ها
- مشاور سایت
1396/11/11 10:28  مدت زمان عضویت:2336 روز
0
سلام دوست عزیز شما سعی کنید که اعتماد همسرتان را جذب کنید طبیعی است که به خاطر خیانتی که دیده است کمی بی اعتماد باشد شما کمی صبوری کنید تا این مورد حل شود .شما میتوانید از کارهایی که در منزل میشود انجام داد شروع کنید .
1396/11/10 12:58  مدت زمان عضویت:2279 روز
1
پریسا جانم مرسی از مهربونی و همدردیت اما این ویدیو هم مثل ویدیوی اول مشکلات رو عنوان کرد،پس راهکار چیه؟
برنامه های مرتبط