به من اطلاع بده!

با کلیک بر روی "Allow" از تخفیف ها و پیام های سایت مطلع شوید.
شماره تماس پشتیبانی
02187700778

همین الان کلیک کن و بیا سایت جدید

زمان باقی مانده:
همین الان کلیک کنید
همین الان کلیک کنید

پایان پریشانی - قسمت اول

نیاز به پشتیبانی دارید
پشتیبانی از طریق تلگرام
یا
تماس با شماره:
02187700778
درباره این برنامه

? پایان پریشانی

قسمت اول: مشکلات و دردهای زنان و دختران ایرانی

در این ویدئو در رابطه ی اینکه چرا هر روز در ارتباطاتتان دچار ضعف بیشتر می شود، صحبت میکنم.
❌ خیانت کرده؟
❌ بداخلاقه؟
❌ شک داری بهش؟
❌ خسیسه؟
❌ وسط راه تنهات گذاشته؟
❌ بلاتکلیفی؟
❌ بریدی؟
❌ نمیتونی تصمیم بگیری برای انتخاب؟

در این ویدئو (قسمت اول) می خواهم اگر تجربه مشابهی همچون ضعیف شدن ارتباط تون دارید در همین ویدئو برایمان درج کنید و تجربیاتتون رو برام بنویسید.

?در ویدئوی بعدی نسبت به راهکارهایی برای رفع این مشکلات و نگرانی ها برایتان صحبت می کنم.

میخواهم به رایگان مشترک شوم!
رایگان
برای دیدن این برنامه آموزشی روی دکمه بالا کلیک کنید.

ثبت نظر و یا سوال

1397/6/26 11:47  مدت زمان عضویت:2123 روز
0
سلام ،پریسا جان ،سه ماه پیش پکیج به دستم رسید ،ویدیوها وهم کتابها بسیار کاربردی بود از زحمات شما وهمکاران متشکرم،دوستون دارم که به فکر ما زنان هستید واقعا زندگیمو دگرگون کرد
1397/6/24 15:51  مدت زمان عضویت:2050 روز
0
سلام منم مثه خیلی از دخترای دیگه تو دانشگاه با آقایی مذهبی آشنا شدم بخاطرش چادر سر کردم فک میکردم ارزششو داره. حدود 10 سال باهم بودیم با قول ازدواج. بعد 10 سال گفت برو دنبال زندگیت من خونوادمو نمیتونم راضی کنم بهمین راحتی-اوایل باور نمیکردم ولی کم کم دیدم واقعن یه هفته یه ماه چند ماه ازش خبری نمیشد.چند ماه یه بار زنگ میزد حالمو میپرسید و جویای این میشد ازدواج کردم یا خیر.خیلی سخته همه رویاهاتو با یه نفر بسازی بعد بهت بگن فراموش کن.دوسش داشتم فکر میکردم کسی که حق الله براش مهمه حق الناسم براش مهمه. اونم بازی کردن با زندگی یه دختر.در ضمن مادر من و مادر ایشونم در جریان رابطه ما بودن.که متاسفانه مادر ایشون عین خیالشم نیومد.بعد چند سال در محل کارم آقایی بهم ابراز علاقه کرد فک کردم بعد اون قضیه اندفه واقعن کسی هست که برام جبران همه اون سالای به باد رفته رو بکنه.بعد یکسال این آقا هم در کمال ناباوری گفت خونوادم گفتن با دختر داییت باید ازدواج کنی.فقط اینو بگم خداروشکر از نظر تحصیلات و ظاهر 100 مرتبه بالاتر بودم. اون آقای مذهبیم با پنهون کاری ماجرارو فهمید در جایی که باهم رابطه ای نداشتیم انگ خیانت بهم زدو رفت با کسی دیگه.افسردگی شدید گرفتم کارم فقط گریه شد.هر چی دنبال دلیل تو خودم میگردم نمیفهمم.اگه زشت بودم عقب مونده بودم دلم نمیسوخت.حالا بعد اینهمه سال تنهام و به هیچ کس اعتماد ندارم. دلم نمیخاد با هیچ مردی ارتباط برقرار کنم.فقط اعتماد به نفسمو از دست دادم.غرورم شکست.احساس میکنم عزت نفس ندارم.توروخدا کمکم کنین.
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/24 21:41  مدت زمان عضویت:2337 روز
0
سلام دوست عزیز کاری که نباید اتفاق می افتد افتاده است شما نباید بیشتر از شش ماه دوران اشناییتان طول میکشید .در حال حاضر ان رابطه تمام شده است و هیچ گاری از دست شما بر نمی اید بهتر است رابطه قبل تجربه ای باشد برای یک انتخاب بهتر و دقیق تر همه افراد مانند هم نیستند پس بهتر است این بدبینی خود را کنار گذاشته .شما به داشته های خود دقیق‌تر بنگرید به هر حال شما باید ازدواج کنید .پس باید به اینده ای روشن بیاندیشید مطمعنا شما در حال حاضر باسوادتر و با تجربه تر شدید پس میتوتنید انتخاب بهتری را داشته باشید .
1397/5/20 16:56  مدت زمان عضویت:2120 روز
0
سلام مادر من هم دقیقا به این درد های جسمی پادرد و کمر درد و که حاکی از پیری زودرس هست دچاره.و بارها و بارها از پدرم خواسته که مشاوره مراجعه کنند ولی پدرم میگه مشاور رو بگو بیائ تا من بهش مشاوره بدم...این ناراحتی و افسردگی و غصه خوردن مادرم من و خوتهرام رو خیلی ازار میده..مادرم هم به من میگه شوهر نیست و کو شوهر و تا یه خواستگار میاد انتظار داره من جوابم مثبت باشه...
به قوا معروف"جانا سخن از زبان ما میگویی"خانم نصری عزیز
1397/5/19 08:53  مدت زمان عضویت:2127 روز
2
سلام پریسا جون من5ساله با آقایی آشنا شدم با ایشون برای خواستگاری جلورفتیم ولی اون با بهونه های الکی کنار کشیدو رفت الان دوباره بعد یکسال برگشته هر روز خودش میخواد تماس میگیره میگه دوسم داره ولی من ازبلاتکلیفی خسته شدم بنظرتون باید بهش بگم چه تصمیمی برای زندگیمون داره درسته دوستش دارم ولی خستم دوست دارم برای زندگی پیش بریم پکیجتون رو دیدم آروم شدم حالا بیشتر به کارهام میرسم چیکار کنم خانم نصری چطوری بهش بگم میترسم دوباره بشکنه منو لطفا کمکم کنید.
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/5/20 15:20  مدت زمان عضویت:2337 روز
0
سلام دوست عزیز با او صحبت کنید و از او بخواهید جایگاهتان را مشخص کند نباید اجازه دهید اینگونه با شما برخورد کند زمانی برای او تعیین کنید اگر در این مدت او تکلیف شما را مشخص نکرد او را برای همیشه ترک کنید .پتج سال زندگی خود و موقعیتهایی که از دست داده اید را به راحتی نمیتوانید جبران کنید پس الان اجازه ندهید که اینگونه با شما برخورد شود.
1397/5/15 16:59  مدت زمان عضویت:2090 روز
1
سلام خانم نصری عزیز
من تازه یک سال از زندگی مشترکم گذشته... اما متاسفانه چیزهای دیدم و شنیدم از همسرم ک خیلی نا امید شدم... راستش تمام چیزهای که دیدم از همسرم و بهش جواب مثبت دادم الان مثل جباب از بین رفته... همسرم پشت سرمن با خواهرش حرف میزنه و متاسفانه خواهرش هم شاخ و برگ موضوع رو بیشتر میکنه خیلی ب خواهرش وابسته س باید هر روز باهم حرف بزنن و بدتر اینکه خواهرش حرکاتی رو با همسر من انجام میده ک زن و شوهرا با هم اون حرکات و انجام میده... وتوجه همسرم هم ب من کم شده و خیلی مسایل دیگه... لطفاکمک م کنید برام تحملش سخته...
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/5/16 14:34  مدت زمان عضویت:2337 روز
0
سلام دوست عزیز با همسر خود با کمال ارامش و احترام صحبت کنید و احساس خود را در مورد این موضوع در میان بگذارید از او بخواهید در رفتار خود با خواهرشان تجدید نظر کند سعی کنید حدو مرزی برای رابطتتان با خواهرش در نظر بگیرید .اما این را عنوان نکنید که کارهایی که تو با خواهرت انجام میدهی مانند همسران است .
1397/5/12 02:28  مدت زمان عضویت:2119 روز
0
سلام خانم نصری توروخدا جواب بدین، من پکیج شمارو نگا کردم عالیه، ولی نمیدونم چیکا کنم، از این ویدئو فقط بلاتکلیفی شامل من میشه، من میگم چه دلیلی داره دوباره باهام تماس میگیره ماهی یبار و هربار به بهانه کاری، اصلا نمیدونم چیکا کنم، میدونم دوستم داره و میخاد رابطه رو درست کنه ولی مث خودم بلد نیس، الان موندم آیاقانون حفظ رابطه رو انجام بدم یا کلا کات کنم و عقبگرد؟ ؟؟؟ از هر دو قانون همزمان استفاده کردم یعنی اول پیام حفظ ارتباط دو براش پیامک زدم بعدش قانون عقبگرد ،ولی فعلا نتیجه ای نگرفتم ، نمیدونم چیکا کنم! !! حتی بعد از پیامک قانون عقبگرد بهش گفتم دیگه زنگ نزن نمیخام ارتباط داشته باشیم، اونم گفت باشه مشکلی نیس خب جواب نده، ولی از اینورم نمیخام از دستش بدم چون پسر خوب و تایید همه هس، حالا چکار کنم کلا دیگه جواب ندم؟ ؟کات کنم؟ ؟؟؟
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/5/14 11:08  مدت زمان عضویت:2337 روز
1
سلام دوست عزیز عشق و دوست داشتن شما ظاهرا یک طرفه است و او فقط به هر دلیلی گاهی با شما تماس میگیرند بهتر است شما دیگر اقدامی نکنید و رها کنید اگر علاقه ای به شما داشته باشند تماسی میگیرند در غیر این صورت رابطه را تمام‌ کنید
1397/5/11 17:55  مدت زمان عضویت:2101 روز
0
من 1 سال و 3 ماه هست که ازدواج کردم
ازدواجم با عشق بوده
من خیلی احترام میذارم بهش خیلی توجه دارم و دوسش دارم
3ماه از ازدواجم گذشته بود ک فهمیدم با دختری درارتباطه ، اول گوشیشو رمزدار کرد به هــــر بهونه هـــــرروز عصر میرفتن بیرون
تا یروز گوشیم زنگ خورد جواب دادم ، حواسش نبوده ناخواسته دستش رفته بود رو شمارم
شنیدم با ی دختر داره میگه و میخنده ...
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/5/14 11:02  مدت زمان عضویت:2337 روز
0
سلام دوست عزیز با احترام و ارامش با او صحبت کنید و موضوع را برای او بگویید شاید خیانتی در کار نباشد یا اینکه موردی وجود دارد که شما از ان بی اطلاع هستید پس زود قضاوت نکنید و علت کارش را جویا شوید.
1397/5/9 11:17  مدت زمان عضویت:2096 روز
0
سلام من 24سالمه و بعد از سه سال زندگی از همسرم جدا شدم دوسش نداشتم و تحمیلی بود نامزدی مشکل داشتیم ولی گفتن بعد ازدواج درست میشع.خانواده متعصبی دارم.ولی بعد ازدواج هم ن تنها درست نشد بلکه با دست بزنو بدجنسیش هرروز ازش متنفرتر شدم..الان دوساله ک جداشدم و یکسالی بود که با یک پسر مجرد عاشق هم بودیم واقن عشقو تجربه کردم با ایشون ولی وقتی خانوادش متوجه شرایط من شدن ب شدت مخالفت کردن و الان ما ب سختی از هم جدا شدیم همه وعده وعیدا و خاطره ها جلو چشممه واقعا نمیدونم چجوری باید کنار بیامو فراموش کنم خواهش میکنم کمکم کنید
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/5/10 01:23  مدت زمان عضویت:2337 روز
0
سلام دوست عزیز فرانوش کردن کار اسانی نیست زمان میخواهد تا بتوانید شخصی را فراموش کنید سعی کنید .اما این را باید قبول کنید که او رفته و شما خودتان را با شرایط فعلی وفق دهید ‌.سعی کنید ورزش را در برنامه روزانتان قرار دهید و با دوستانتان دورهمی داشته باشید ..حداقل شش ماه زمان برای فراموشی نیاز دارید
1397/5/6 19:42  مدت زمان عضویت:2098 روز
0
سلام و خسته نباشید خدمت دکترنصری عزیز..من و شوهرم ازدواج عاشقانه داشتیم و الان دارای 2فرزندهستیم..مدتی بود احساس میکردم شوهرم بی حوصله شده نسبت ب من و بچه ها..و هروقت شاکی میشدم یا دنبال راه حل بودم بیشتر پریشون میشد و باحرفای نامربوط واینکه مقصرمنم بحث و ب اتمام میرسوند..تا اینکه واسه اولین بار گوشی مبایلشو دستم گرفتم و اتفاقی عکس و چت هایی دیدم ک ایکاش هیچوقت نمیدیدم...ازش پرسیدم چرا؟؟مگه چی کم گذاشتم واست..خیلی اذیت بودم تاصبح بیدار و کلافه...قسم خورد ک چیزخاصی نبوده و تموم شد...اما هنوز شک و تردید دارم و حس میکنم هنوز تموم نشده...ی سری کارایی میبینم ازش ک من و ب تردید انداخته..اشفتم دکتر کمکم کنید
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/5/7 03:25  مدت زمان عضویت:2337 روز
2
سلام دوست عزیز بهتر است زمانی که همسرتان ارامس کامل را دارند با او صحبت کنید و از او بخواهید که این رابطه را کتمل تمام کند و کارهایی را که باعث میشود شما شک داشته باشید کنار بگذارند .سعی کنید بیشتر از قبل به او توجه کنید و احترامش را داشته باشید و زندگی را از نو بسلزید .
1397/5/5 18:26  مدت زمان عضویت:2123 روز
2
سلام میشه فایل ارتباط فرسایشی رو برام بفرستید یا توی کانال قرار بدید
1397/5/3 22:52  مدت زمان عضویت:2101 روز
1
سلام من مشكلات زيادى دارم حتى تا پاى جداى رفتم ولى هر كارى كردم طلاق ام را نداد و الان هم راه اش را نمى دانم كه بايد چى كار كنم پارسال به من خيانت كرد من دوستى داشتم كه سعى كرد رابطه اى ما را خراب كنه و دور از چشم من با شوهرم وارد رابطه شد تا جاى كه من ديدم و قهر كردم رفتم و در خواست طلاق دادم ولى هر كارى كردم طلاق نداد و الان هم امد و با كلى حرف اشتى كرديم ولى من هنوز نتواستم ببخشم و فراموش كنم هرروز به ياد ميارم و واقعا نمى دانم بايد چى كار كنم و الان شوهرم دوباره به رفتار هاى قبلى خودش برگشته و بى احترامى مى كنه يا هر طورى كه دلش مى خواهد رفتار مى كنه و من واقعا نمى دانم چى كار بايد بكنم و چه تصميمى بگيرم به هيچ انواع هم طلاق نميده حتى وقتى خيلى ناراحت ميشم و بهش ميگم سريع واسه اشتى قدم برميداره و نميزاره ادامه بدم تورا خدا اگر مى توانيد راهنماييم كنيد
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/5/4 14:28  مدت زمان عضویت:2337 روز
1
سلام دوست عزیز من از سن شما و همسرتان نحوه اشنایی و ازدواجتان اطلاعی ندارم .بپیشنهاد میکنم با همسرتان صحبت کنید و دلیل کارهایش را از او بپرسید شاید موردی است که شما از ان بی اطلاع هستید از او بخواهید که به این کارهایش ادامه ندهد در غیر این صورت و ادامه دادن شما اقدامات لازم را انجام خواهی داد .اگر بزرگتری در اقوام وجود دارد که مورد تایید همسرتان است کمک بخواهید تا با او صحبت کند.
1397/5/3 17:44  مدت زمان عضویت:2101 روز
3
اگه از عشق محبت توجه احترام کم نذاشته باشیم
و پیش همه ازش تعریف و تاییدش کنیم
و از لحاظ ظاهری مورد تایید باشیم
دلیل خیانت چی میتونه باشه؟
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/5/4 02:15  مدت زمان عضویت:2337 روز
1
سلام دوست عزیز اغلب مردها زمانی خیانت میکنند که عاشق همسرشان هستند اینکه میگوییم محبت و عشق را در زندگی فراموس نکنید دلیل بر این نیست که یک طرفه باشد و هیج گونه عشقی خانم دریافت نکند باید هر دو طرف به هم عشق بورزند اغلب از زیادی محبت کردن و زیاد در دسترس بودن مردها خیانت میکنند حنی مواقعی لازم است برای چند روز خودتان به مسافرت بروید تا متوجه احساس نیاز نسبت به شما بشود ودیگر ایکنه رفیقها و دوستان خیانتکار میتواند دلیلی بر خیانت یک مرد باشد .
1397/5/3 11:43  مدت زمان عضویت:2102 روز
0
سلام
خسته نباشيد
ممنونم از فايل بي نظيرتون.
حرفاي دلمو زدين.
من الان يك سال و دوماهه كه با يك اقايي در ارتباطم. تمام خصوصيات خوب يك دختر ايده ال واسه ازدواج رو دارم ولي اصلاااا كاري واسه ازدواج نميكنه تا اينكه بهم ميگه اگر عقلت ميرسه ازدواج نكن.
يا اينكه حالش بد ميشه يك كلام نميگه چشه. بعدم ميگه نميخوام در گير مشكلاتم بشي. و من اينجا ميمونم و يك دنيا سوال كه چشه. از طرفيم از هر ده تا زنگ و پيام شايد يك زنگ و پيام باشه از طرفش. ميدونم كه بهم خيانت نميكنه ولي خستم از اين بلاتكليفي. اخه از طرفي خيلي دوسش دارم و از طرفيم بلاتكليفم. هميشه هم خانوادم تو سرم ميزنن كه چرا نمياد خواستگاري. اخه منكه نميتونم بش بگم بيا منو بگير. تازه مني كه اينهمه خواستگار خوب دارم.
ولي خيييييييييييلي دوسش دارم. تو رو خدا كمك كنيد تا با يك سياست خوب با عشق زندگيم برسم
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/5/3 13:13  مدت زمان عضویت:2337 روز
2
سبام دویت عزیز بهتر از برای او وقتی را تعیین کنید و در این وقت به او فرصت دهید اگر شما را دوست داشته باشد و برای ازدوداج بخواهد پا پیش میگذارد در غیر اینصورت شما او را رها کنید چرا برای خودتان ارزش قائل نمیشوید او به طور واضخ به شما گفته است که تمایلی به ازدواج ندارد .شما با وجود خواستگارهای خوب از این رابطه دست بکشید خیلی بهتر است.
1397/5/3 05:09  مدت زمان عضویت:2103 روز
1
با سلام دوباره خدمت مشاور گرامیِ سایت.... راستش من چون در زندگیِ قبلی ام، و با چشمان خودم صحنهء دردناکِ خیانت رو شاهد بودم، و هنوزم بعد از سالهای سال زخمی ک رو دلم بجا گذاشته، فراموشم نشده، بعد از اون اتفاق خیلی دنبال علت بودم و همچنین شناخت کاملی از مردها.... از هر مردی ک میتونستم، سوالاتم رو می پرسیدم و تمام شنیده ها مو در یک سر رسید نوشته و جمع آوری میکردم. حتی از خود همون آدم هم بعد از مدتی ک شعلهء خشم و انتقامم از اون شخص تقریبا خاموش شده بود، دلیل خیانتش رو جویا شدم.... هرچند ک همون شب، به همون زن هم ثابت کردم ک نه تنها ب من بلکه ب اون هم خیانت شده و در واقع با چندین نفر همزمان در رابطه ای غیر از من و اون خانم بوده و جالب اینجاست ک ب همه گفته بوده ک مجرده! و جالب تر اینکه، وقتی ک من بعد از مدتی شک، بهش می گفتم کی تو زندگیمون اومده ک تو انقدر سرد شدی؟ قسم ب عالم و آدم میخورد ک هیچکس! من تو رو با دنیا عوض نمیکنم!... همیشه امیدوار بودم ک اینبار لااقل حسّم بهم دروغ گفته باشه! ولی همش فکر میکردم ک حتما با کسی ک خیلی از من سَرتَره، آشنا شده؛ هرچند ک قرارمون و شرط از طرف من این بود ک گفتم با همه چیت میسازم ولی فقط به هم دروغ نگیم و هیچوقت ب هم خیانت نکنیم ! و هر وقت همدیگه رو به هر علتی نخواستیم بهش بگیم ک یا خودمون رو اصلاح کنیم یا قبل از بی ارزش شدنمون از هم با احترام جداشیم! و اون هم پذیرفته بود! اما نامردی کرد و زد زیر حرفش!
یه عمره جیگرم داره از این میسوزه و همش دارم میگم ای کاش واقعا منو با یکی ک ازم خیلی سر بود عوض کرده بود!!! نه کسی ک خودشم با مشت و لگد ازش میپرسید: مگه زنت چه ایرادی داشت ک اومدی سراغ من؟! و اون فقط سرش پایین بود و حرفی برای گفتن نداشت....
هر چی بود گذشت و بالاخره زندگی از هم پاشید، چون شرط من زیر پا گذاشته شده بود. بعدها ک ازش علت رو پرسیدم، اعتراف کرد ک بقدری خلاء هاش و من براش پر کرده بودم ک ظرفیتش پر شده بود و برای تفریح و از روی تنوع طلبیِ مردانه، مرتکب خیانت شده بود ک کم کم به یک بیماری و عادت ب تعویض شریک جنسی با دوستانش هم تبدیل شد! پشیمون نبود، بجز وقتی ک دید من از زندگیش رفتم و اون رو با هرزه گی هاش تنها گذاشتم... حالا برام هنوز این سوال مطرحه ک چطور ممکنه مردِ خائن احساس ندامت کنه! چون همسرم ب جراَت و جدیت میگه مردی ک زن براش بیش از حد یا کمتر از اون مایه بذاره، مرد و میپرونه! زن باید کمی دست نیافتنی باشه نه همیشه در دسترس و نه دور از دسترس!
منتظر پاسختون هستم..... لطفا من رو راهنمایی کنید تا بتونم اون خیانت وحشتناک رو فراموش کنم و ب این زندگیم سرو سامونی بدم. ممنون از لطفتون.
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/5/3 13:07  مدت زمان عضویت:2337 روز
2
سلام‌ دوست عزیز خیانت از دو حالت خارح نیست یا میتواند زخمی بر روحت باشد یا نقطه عطفی بر زندگیتان.شما به خودتان اطمینان داشته باشید که ان ادمی که به شما زخم زده حسرت یک روز با شما بودن را میخورد .همانطور که شما در صحبتهای قبلی فرموده بودید راهت را عملی کردی و به دستاوردهایت رسیدی به این نتیجه رسیدی که اگر او با شما این کار را نمیکرد شما به این مرحله نمیرسیدید .گاهی اتفاقی که فکر میکنی خیلی بد است با همه سختیهایش بیسی میشود برای حرکت و پله ای برای بالا رفتن پس بهتر است ببخشید و رها کنید چون خودتان راحتر زندگی خواهی کرد.
A ,S
1397/5/3 14:41  مدت زمان عضویت:2103 روز
1
دقیقاً باهاتون موافقم . ممنون از راهنمائیتون و واقعاً از مشاوره های خالصانه تون متشکرم. انشاءالله همیشه در پناهِ خداوند، پیروز و سربلند باشید. ?
1397/5/3 00:56  مدت زمان عضویت:2103 روز
1
با سلام خدمت مشاور سایت، آقا یا خانم راعیِ عزیز. دو سوال مطرح شد و در جواب، شما ب دوستان، بخشیدنِ خیانتِ آشکارای دو مرد رو پیشنهاد دادید. مخصوصاً یکیشون رو که فرمودید چه بسا بعد از یک خیانت، مرد ب همسرش علاقه مند میشود! آیا واقعا اینطوره؟!!! چون من از همسرم سوال کردم و خواستم ک از دید یک مرد، ک دو بار هم خیانت کرده، ب قضیه نگاه کنه و بعد جواب بده، و ایشون چیز دیگه ای گفتن! برای من سوال شد، ک واقعاً بعد از خیانتی ک مرد مرتکب میشه و دوباره هم با زنی ک شوهردار هم بوده تکرار میکنه، از کرده ش پشیمون و مُتنَبه میشه؟؟؟
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/5/3 02:26  مدت زمان عضویت:2337 روز
1
سلام دوست عزیز تحقیقات نشان داده است که خیانت مردان به این معنا نیست که دیگر عاشق همسرشان نیستنددبلکه از وضعییت کنونی خود رضایت ندارند خیانت معمولا در زمانی اتفاق می افتد که روال زندگیشان یکنواخت شده مخصوصا زوجینی که دارای فرزند هستند و عواطف انچنان مورد توجه قرار نمی گیردو زن و مرو از هم رضایت کا4ی ندارند .مردها اکثرا عاشق همسر خود هستند اما نمی دانند چگونه مشکلات رابطه شان را برطرف کنند برای همین برای پر کردن خلاء به بیرون از ازدواجشان پناه میبرند .مردخا بعد از خیانت از خود متنفر میشوند چون با خود فکر میکنند بی اخلاق و بی وجدان هستند و احساس بدی نسبت به خودشان دارند و مردانگیشان را زیر سوال می برند برای همین قدر همسرشان را بیشتر میدانند ان ها متوجه میشوند کسی که میخواهند بقیه عمرشان را با او سپری کنند همسرشان است و رابطه ای که در ان قرار دارند درست و ایده ال نیست .
برنامه های مرتبط