چالش های ارتباطی در زندگی زناشویی

پرستو گودرزی

1397/10/26 11:09 مدت زمان عضویت:2123 روز

1

باسلام خدمت خانم نصری عزیزم. پریسا جون من کل پکیج زنان باهاوش رو دبدم فقط بعضی جاها نمیدونم ب چه سیاستی برخورد کنم‌همسر من کارش تولیدی پوشاکه دیشب قرار بود با صابکارش برن مدل شومیز ببینن واسه عید... اما 12 شب اومد خونه.از طرفی همیشه با موتور میره ولی دبروز موتورو نبرد و شب ساعت 11 زنگ زدم صدای ماشین میومد انگار تو ماشین بود در صورتیکه صابکارشم ماشین نمیاره چون سمت امیراکرمه و شلوغه اینا ب کنار صابکارش رو متاهل ها خیلی حساسه امکان نداره شوهرمنو تا 12 شب نگه داره ساعت عروسیمونم فقط مهمونیا میندازه اما دیشب دستش بود. من کلا دیشب باهاش حرف نزدم ولی الان pm زده چرا قیافه گرفتی نمیدونم با چه سیاستی بگم‌تو ب من دروغ گفتی ک داستان پیش نیاد

Mona Kazemzadeh

1397/10/26 11:03 مدت زمان عضویت:2025 روز

0

سلام ممنونم از پیج خوبتون و کمک هاتون، همسر من خیلی افکار منفی داره و تو هر موضوع بدترین حالت ممکن رو بهش فکر میکنه اصلا هم قبول نداره که دچار وسواس فکری هست و احتیاج به درمان داره تازه کانلا منو نفی میکنه و مدام به تمسخر میگیره که شبکه های اجتماعی تو رو بیمار کرده که اینقد کلیشه ای و رویایی به همه چی نگاه میکنی، توی جمع و دوستان خیلی شوخ طبع و مردمیه ولی در خونه کلا نه حرف میزنیم باهم نه وقتی حتا من میرم بخوابم با من بیاد بخوابه دائم تو گوشیشه و ادعا میکنه چون وقت نداره تو محل کار چک کنه مجبوره تو خونه اینکارا رو بکنه، منم ترجیح میدم اعتراضی نکنم چون کلا آدم دنباله گیریه و به دنبال بهونه است که بحث راه بندازه . ما یه پسر 7 ساله داریم و من خیلی وقتها شاهد پرخاشگری و بی ادبی او هستم در مورد خودم احساس میکنم هرکاری که پدرش میکنه داره یاد میگیره ازین موضوع خیلی میترسم از من که گذشت ولی دوست ندارم پسری که تحویل جامعه میدم خصوصیات اخلاقی پدرشو داشته باشه. ممنون میشم راهنماییم کنید که با اینجور آدمهایی که اینقد اعتماد به نفس دارن و همیشه من من تو زندگی به کار میبرن چطور باید برخورد کرد که بچه ای که تو اون محیطه تحت تاثیر قرار نگیره؟

هدیه ملکی

1397/10/26 10:40 مدت زمان عضویت:1933 روز

0

سلام خانم نصری.ما زندگی خیلی خوب وآرامی باهمسرم وپسر3ساله م داریم.تنهامشکلی که هست اینه که همسرم به هیچ عنوان اجازه نمیده که من تنهابه بیرون ازمنزل برم.حتمابایدیامادرش ویاخودش همراهم باشه.اصلاازاین موضوع راضی نیستم.راه حلم چیه؟

علی نوری اصل

1397/10/26 10:40 مدت زمان عضویت:1933 روز

0

با سلام وخسته نباشید. من وهمسرم با اینکه در اوایل زندگی مشترکمان تناقض هایی در رفتار وانتظارات متقابل داشتیم حتی در موارد جزیی باعث بروز تشنج های رفتاری در جلوی بچه شده. اما حالا خیلی صمیمی هستیم و سعی می کنیم آن طور که داریم وهستیم زندگی کنیم. قانع باشیم. شکر گزار باشیم. صحت وسلامتی بزرگترین ثروت های دنیاست. مطلب اصلی اینجاست که بچه ها یک جوری پر خاشگری می کنند یا نافرمانی می کنند که در بعضی موارد می مونم که چه عکس العملی در مقابل آنها انجام بدهم. آیا در این مورد هم می توانید مشاوره ای بدهید. ممنونم.

ارزو ملهب

1397/10/26 10:00 مدت زمان عضویت:1933 روز

1

من 10 سال هست واردزندگی مشترک شدم ویه پسربچه 3ساله هم دارم ولی باشوهرم دچارمشکل هستم واسه ام وقت نمیزاره وچیزهای دیگه که خیلی ازارم میده شبها که ازسرکارمیادفقط سرش توگوشی هست تا وقتی که میخوادبخوابه واین منوازارمیده میخواستم یه راه حلی بهم بگید

ارزو ملهب

1397/10/26 09:50 مدت زمان عضویت:1933 روز

0

خیلی ممنون خانم پریسا واقعا ویدیوهاتوعالیه

مریم دوکی

1397/10/25 19:01 مدت زمان عضویت:1939 روز

2

سلام وقت بخیر
خانم نصری شما مصداق فرشته زمینی هستی شک نکنید. خدا بهتون عزت بده. واقعا پیش هر مشاور و روانشناس و روانپزشکی ک فکر کنید رفتم .با مشاور های معروف تهران ومشهد ب زور تلفنی مشاوره کردم هیچکس امیدی ک شما تو قلب من زنده کردیدرو بمن نداد . ی جلسه دادگاهمون برگزار شد امیدوارم ب لطف شما بشه واس ختم ب خیر کردن این مشکلات از صحبت های شما استفاده کرد.
شما جواب دعاهای من هستید من شک ندارم

ماریا میرزایی

1397/10/25 14:11 مدت زمان عضویت:1935 روز

4

صحبتهاتون بسیار بسیار زیبا بود .

الینا موسوی

1397/10/25 12:21 مدت زمان عضویت:1934 روز

0

سلام وخسته نباشیدهمسرمن همیشه احساس داره که من ازش طلاق میکیرم اصلا اعتمادنداره هی میگم قسم میخورم ولی باورنمیکنه کلامشکوکه به من هرکی هرچی بگه درموردمن زودقبول میکنه میگه که تواون کاروکردی که حتما میگن من چیکارکنم که نظرش نسبت بهمن عوض بشه ودوتاهم بچه دارم بعدده سال زندگی رفته رفته هم بدترمیشه

مطهره هادی زاده

1397/10/25 11:47 مدت زمان عضویت:1993 روز

2

سلام خانم نصری عزیزم‌کاملاحرفای که گفتین حرف دل من بودش من ونامزدم دوساله باهمیم ولی بعد دوسال حرف همونمیفهمیم وسرهرچیز جزیی دعوا داریم بااینکه ازنظرفرهنگی وخانوادگی وعقیدتی واقتصادی وتفریحی وحتی اخلاقی شبیه هم‌هستیم ونقاط مشترک‌زیادی باهم داریم ولی هرروزمون شده دعوا وبحث رابطه مون داره ازهم میپاشه وارامش رابطه مون ازبین رفته بجای اینکه بعددوسال به نقطه مشترک برسیم ازهم داریم دورتربشیم خواهش میکنم کمک‌کنید جفتمون میدونیم که بهترازمن برااون وجودنداره وبهترازاون برامن.ازروزاول رابطه مون براساس عقل ومنطق تصمیم گرفتیم وجلو رفتیم وتمام چهارچوب هارورعایت کردیم ایشون خیلی خوب اند ومن ازنظراون‌خوبم ولی نمیدونم مشکل کجاست که چندوقته هرروزمون شده دعواوبحث و...لطفاراهکاربدین مرسی

محبوبه ضرغامی

1397/10/25 11:16 مدت زمان عضویت:1935 روز

3

سلام من 5ساله که ازدواج کردم 3ساله که فهمیدم شوهرم خیلی چشم چرونه به زن های دیگه اهمیت میده حتی به من خیانت میکنه وقتی هم ازش میپرسم یه جوری بازبونش از دلم درمیاره بعضی وقتا هم هیچی نمیگه نمیدونم باید چیکار کنم تا گوشیشو بر میداره بهم میریزم همش فک میکنم درحال خیانته انقد که فکر میکنم افسردگی گرفتم کمکم کنید

پاسخ ها

علیرضا پاکذات

1397/10/25 18:36 مدت زمان عضویت:1933 روز

2

انسان به هرموضوعی فکر کن اون موضوع اتفاق میافته پس فکرنکن

بهنام محمدی

1397/10/25 10:05 مدت زمان عضویت:1934 روز

0

سلام وخسته نباشید خانم من اساس میکنه که من بعد از 7سال زندگی ایشان رو ول میکنم و میرم و این مشکل خیلی ما رو اذیت میکند و خیلی هم بهشون میگم بابا کجا برم من این زندگی رو میخوام قسم میخورم بهش حتی گفتم حاضرم کاغذ بدم یا هر کاری تو دوس داری انجام بدم 3 تا هم فرزند داریم

حمید علیمرادی

1397/10/25 09:02 مدت زمان عضویت:1934 روز

0

سلام خانوم نصری .من دقیقا همچنین چالشی دارم تو زندگیم تمام خصوصیات که مال زن و مرد گفتین شامل من و خانومم میشه. الانم جهیزیه شو جمع کرده و رفته برا مهریه و طلاق .یه بار هم سال قبل نزدیک عید به مشکل خوردیم و بابش اومد و جهیزیه شو جمع کرد من به خاطر این که شرط گذاشته بود که حق طلاق میخوام که برگردم بهش دادم و اونم 100سکه رو بخشید .و 14تا شو نگه داشت ولی این اعتماد دیگه به زندگیم برنگشت. 28 سالمه و خانومم 21ساله .برج 6 .96ازدواج کردیم .و الان نمیدونم به خدا چیکار کنم .تو رو خدا راهنماییم کنید.

بهار اسکندری

1397/10/25 08:52 مدت زمان عضویت:1934 روز

0

سلام خسته نباشین
من 33سالمه وشوهرم 34سال 13سال زندگی مشترک یه دختر12ساله دارم توهرشرایطی باهاش بودم وکنارش بخاطردرگیری وفشارکاری توقعاتم روکمترکردم بخاطراینکه زندگی بهتری داشته باشیم چندسال حدود5سال پیش حس کردم باکسی درارتباط هست سکوت کردم وحرفی نزدم ولی به مرورزمان دیدم بیشتروبیشترمیشه تا یه مدت قبل بهش گفتم میدونم وعکسی رونشونش دادم گفت چکاربه زندگیمون میکنی گفت بهم فرصت بده درستش میکنم.نمیدونم بایدچکارکنم بااینکه من متوجه شدم ولی اون خانم شوهرمنوتهدید کرده من واقعا نمیدونم بایدچکارکنم کنم دلم میخوادبمونم کنارش وکمک کنم به زندگیمون ازیه طرف سخته باحرفای که میشنوم تحمل کنم واقعا ارامش روحی وروانی ندارم

فاطمه جمشیدی

1397/10/25 08:38 مدت زمان عضویت:1934 روز

0

باسلام من همین الان عضو سدم ودرحال حاضر نظر خاصی ندارم

به من اطلاع بده!

همین الان کلیک کن و بیا سایت جدید

چالش های ارتباطی در زندگی زناشویی - قسمت 1

ثبت نظر و یا سوال

دانلود PDF افکارتو از طلاست

زن ایده آل برای ازدواج از دید مردان چه خصوصیاتی دارد

صیغه بشم یا نشم؟

عشق واقعی چیست انواع عشق و راه های تشخیص عاشق شدن

تاثیر خوب حرف زدن در روابط

عشق از دست رفته و 7 راهکار جذاب و اساسی برای بازگشت عشق

درخواست از همسر نوع بیان درخواست و تاثیر آن در رابطه

خواستگار نمیاد برام مهم ترین دلایل نداشتن خواستگار چیست؟

بررسی علت طلاق و مدیریت زندگی بعد از طلاق

مهم ترین دلایل خیانت در مردان

چگونه یک شخصیت کاریزماتیک زنانه داشته باشید؟

10 عادت زنان موفق و شاد

8 اشتباه بزرگی که زوج ها همیشه در اولین سال ازدواج خود با آن مواجه میشوند

علت مشکلات بعد از ازدواج چیست؟

تا این شرایط رو نداشتی، سراغ رابطه عاطفی نرو!