برای دریافت راهکارها روی لینک زیر کلیک کنید
هزار راه نرفته؟
قسمت اول: منشا مشکلات و رنج های مشترک اغلب زنان و دختران ایرانی
در این ویدئو در رابطه ی اینکه چرا هر روز در ارتباطاتتان دچار ضعف بیشتر می شوید، صحبت میکنم.
در این ویدئو (قسمت اول) می خواهم اگر تجربه مشابهی همچون ضعیف شدن ارتباط تون دارید در همین ویدئو برایمان درج کنید و تجربیاتتون رو برام بنویسید.
در ویدئوهای بعدی نسبت به راهکارهایی برای رفع این مشکلات و نگرانی ها برایتان صحبت کنم.
خيلي دوس دارم بدونم با كمك شما چيكار ميتونم انجام بدم كه دوباره اون انرژي و شعف در وجود من زنده بشه و زندگي كنم ، با تشكر سميرا
من خودم به شخصه يه جورايي خجالت ميكنم كه دوباره از اول شروع كنم و رفتارمو تغيير بدم
من بیشتر از بیست ساله که ازدواج کردم در این بیست سال مشکلات زیادی داشتم .والان مشکل جدیدی که برام حدودا شش ماه پیش درست شده اینکه از تلگرام همسرم متوجه شدم با خانومی شهرستانی ارتباط داره که اونم متاهله ! مرتب چت وقربون صدقه وناز کردن و....
البته همیشه همسرم ازاینکه من چارچوب دارم وقیمت گزافی دارم وراحت باهرکسی راضی نمیشم حرف میزدکه من موندم چرا وچطوری؟؟!!!!!
من اصلا به همسرم نگفتم که متوجه شدم چون نمیخواستم پیش بچه ها آبروریزی کنم وخودم حسابی داغون داغونم
تا اینکه یک ماه پیش من هرچقدر تماس میگرفتم تلفنشون مشغول بود ومن کار واجب داشتم اومد خونه پرسیدم وگفت تماس کاری بود وخودش برداشت تلفنشو نشون داد که منم گفتم ایراد نداره شما فکر کن که من بازم گول خوردم وباور کردم رفت سر کار وبلافاصله تماس گرفت که شما داری اشتباه میکنی وبیخودی شک کردی ومرتب دنبال رفع این شک بود البته تا حدودیک هفته واون خانوم هم سریع ایشونو از تلگرام بلاک کرده وظاهرا ارتباط قطع شده ولی متاسفانه من در برزخی گیر افتادم که موندم چکار کنم اسم وفامیل وادرس اون خانوم روهم بدست اوردم ولی فعلا پیش همسرم نگفتم ونخواستم روی این موضوع خیلی باز شود ولی خودم دیگه نمیتونم با این وضع ادامه دهم لطفا وخواهشا بفرمایید چکار کنم
لطفا بدون قید اسم من اونجا بذارید
باتشکر فراوان
من معمولا دربرقراری ارتباط بخصوص درمقابل همسرم وخانواده ی همسرم دچارمشکل میشوم.وقتی درارتباط کلامی باکسانی قرارمیگیرم که بهشون اطمینان ندارم یاحس خوبی ازشون ندارم وقتی حرکتی میکنندیاحرفی میزنند ذهن من بلافاصله شروع به تجزیه وتحلیل میکنه واونقدر درگیرذهنم میشوم که دیگردرک درستی ازمحیط اطرافم ندارم .دقتم وازدست میدم وعکس العمل مناسب وحرف مناسبی ونمیتونم که بزنم چون یه جورایی انگارمغزم قفل میشه وحتی بااین اخلاقم باعث میشم دیگران فکرکنن من آدم گیجی هستم یا توی باغ نیستم وبه حساب نمیام من ازاین دیدگاه اونا خیلی زجرمیکشم.بخصوص دربرابرخانواده ی همسرم که مجبورم هرهفته اونهاروببینم چون شوهرم به شدت اصرارداره که ما حتی اگه ازآسمون سنگ هم بباره بایدهرپنجشنبه بریم منزل مادرشوهرم .درمقابل ،رفتاراونها، رفتاری همراه بابی اعتنایی ومتلک گویی هست ومن نمیتونم وقتی اونجا هستم به هیچ عنوانی ابرازوجودکنم وحتی حرفی بزنم به شدت خودخوری میکنم الان آرتروز گردن وپارگی دیسک گردن ودارم وبااینکه بیست وسه ساله که ازدواج کردم ولی همچنان ازاین شرایط زجرمیکشم وهمچنان توانایی ابراز وجودندارم.احساس میکنم خودباوری بسیارکمی دارم وترسوهستم وبه شدت ازعکس العمل فردمقابل نسبت به خودم میترسم که نکنه یه چیزی بگم دادبزنه .نکنه یه متلکی بگه نتونم ازخودم دفاع کنم وکوچیک بشم.نکنه یه چیزی بگم اشتباه باشه
دقیقا همینایی که فرمودین مشکلات منم هست باوجود اینکه اطرافیانم همه خصوصیاتی که دارم رو تایید میکنن وظاهر خوبی هم دارم ولی نمیتونم به مردای ایرانی اعتماد کنم چون بین حرف و عملشون یه دنیا فاصله میبینم؛انگار قرارء هرچی بیشتر محبت کنی و نزدیک بشی طرف مقابل دورتر بره طوری که دیگه واسه همیشه نباشه
خانم نصری عزیز از حقوق زنان دفاع کردن ولی دردشون رو نشنیدن چطور میتونه کاری از ما پیش ببره
یکی توی این مملکت نیست که ب داد ما برسه ؟
پول نمیخواهیم کار نمیخواهیم فقط ی گوش از جنس خودمون برای شنیدن حرفامون میخواهیم
آیا کسی هست ؟
منم همین مشکلات و دارم درمورد فایل صوتی هزار راه نرفته .با همسرم چهار ساله وارد زندگی مشترک شدم اما متاسفانه هیچ خوشی تو زندگی نداشتم آدمی بی تفاوت فقط در مورد من .با اطرافیان همیشه در حال معاشرت و خنده اما تو خونه برج زهرمار من پنج دقیقه نمیتونم باهاش حرف بزنم کار ب دعوا می رسه خیلی بد دهن و اهل کتک زدنه .اوایل خیلی شکاک بود اما بعدش من چندین بار خیانتشو دیدم و بخشیدم .طول روز هیچ تماسی نداره همیشه تلفنش اشغاله و در حال مکالمه س هر وقت هم گوشیو چک میکنم در اون زمان هیچ مکالمه ای نمی بینم میگه از شخصش خوشم میومد تماسشو پاک کردم مبالغ نجومی فیش تلفن همیشه تو گوشیه توجهی نداره تو خونه ی من .در صورتیکه من ی زن ورزشکار و مربی بدنسازی ام هیچ چیزی از اندام و قیافه کم ندارم .توی روابط جنسی هم مشکل داریم آدم زیاده خواهیه همش از من درخواستای خیلی بد میکنه میگه دوس دارم همزمان با دوستات هم باشم باید منو تامین کنی یا سکسهای گروهی و خیلی چیزای دیگه ک شرمم میاد من واقعا ب کمک نیاز دارم الان خونه ی مامانم هستم دعوا کردیم کتک زد تهمت زد منم خونه رو ترک کردم همش میگه تو آدم نیستی روانی هستی میگم بریم پیش روانشناس یا مشاوره میگه برو گمشو خودت دیونه ای برو لطفا راهنمایی کنید اگه نیازه بیام پیشتون
اینکه در برابر کم محلی طرف مقابل چه کنیم!؟!؟!
زهرام از دوره زنان قدرتمند و ثروتساز 3
عزیزم نمیدونم نظرم درسته یا نه ولی به نظرم ما خودمون باعث میشیم دیده نشیم وقتی از نفر اول زندگیمون بت میسازیم وقتی از خودمون و شخصیتمون میگذریم و کلا میشیم اونی مه اون مرد میخواد چجوری بگم
وقتی زنگ نمیزنه ما هی زنگ میزنیم وقتی از سهم غذامون با اینکه گشنه ایم به اون میدیم وقتی تو رابطه اون قدمی برنمیداره و همش ما داریم جلو میریم
این اشتباهه
داریم بهش یاد میدیم که حق این داره که ما رو نادیده بگیره و خورد کنه
من نمیگم نامهربون باشیم ولی باید واسه خودمون ارزش قائل شیم وقتی زنگ نمیزنه ما هم زنگ نزنیم و خودمون به کلاسی جایی مشغول کنیم تا کمبودمون حس کنه کنجکاو شه ما داریم چیکار میکنیم و الان با کی هستیم
در عین خوب بودن و محبت کردن یه وقتایی با نبودمون بهش بفهمونیم ممکنه ما رو از دست بده
خیلی خیلی محبت کردن و از خودمونم گذشتنم اصلا خوب نیس
میشیم اون شیشه خیلی تمیزی که کسی نمیبینتش بعضی وقتا لازمه یکم لک داشته باشیم
میدونی وقتی خیلی محبت میکنی و پاسخی که دلت نمیخواد نمیکیری اونموقع عصبانی میشی و با دعوا بدترم میکنی شرایطو
بهتره بکشی عقب فضا رو باز کنی تا جای خالیتو ببینه
با خودت مثل یه ملکه رفتار کنی و برای خودت ارزش قائل شی تا طرفت هم حس کنه یه ملکه بدست اورده