به من اطلاع بده!

با کلیک بر روی "Allow" از تخفیف ها و پیام های سایت مطلع شوید.
شماره تماس پشتیبانی
02187700778

همین الان کلیک کن و بیا سایت جدید

زمان باقی مانده:
همین الان کلیک کنید
همین الان کلیک کنید

کلوپ دانشجویان هنر زن بودن

نیاز به پشتیبانی دارید
پشتیبانی از طریق تلگرام
یا
تماس با شماره:
02187700778
اطلاعات برنامه آموزشی
زمان برنامه 26:04
نوع برنامه ویدئو
تعداد قسمت 36
می خواهم شروع کنم.
200,000 تومان
برای دیدن این برنامه آموزشی روی دکمه بالا کلیک کنید.
دانلود اپلیکیشن اندروید
با اپلیکیشن به راحتی می توانید برنامه های آموزشی را ببینید.

پریسا نصری

مدرس این برنامه

عضو هیئت مدیره سازمان مردم نهاد خانواده موفق با همکاری استانداری تهران با هدف تحکیم بنیان خانواده
فعالیت در حوزه بالا بردن آمار ازدواج و پایین آوردن آمار طلاق
دارای 8سال سابقه ی مطبوعاتی و فرهنگی
مدیر روابط عمومی مجله روانشناسی شادکامی
مدیر اجرایی انتشارات فریور
عضو سرای روزنامه نگاران کشور

صفحه مدرس
می خواهم شروع کنم.
200,000 تومان
برای دیدن این برنامه آموزشی روی دکمه بالا کلیک کنید.
درباره این برنامه

این کلوپ فقط ویژه بانوان می باشد، و از عزیزانی که دوره جامع را برای بانوی خودشان تهیه می کنند، درخواست میکنیم حتما به نام خود بانوی خود دوره را تهیه کنند که بتوانند از این کلوپ بهره مند شوند.


با توجه به اینکه حدود 8 سال است در حوزه راز و رمز موفقیت بانوان در حال تحقیق و پژوهش هستم،
روزهای اولیه ی شروع کارم، فکر نمی کردم اصلا این همه مسائل خاص در بانوان وجود داشته باشد که هیچ فضایی هم برای هم اندیشی و کمک به همدیگر وجود نداشت.
همین فکر بود که باعث شد دوره های توانمندسازی زنان را طراحی کنم و خیلی خوشحال هستم که بالغ بر 25 هزار نفر در این دوره ها شرکت کرده اند.
با توجه به اینکه همیشه به رفع مشکلات بانوان سرزمینم اهمیت می دادم، و این موضوع که خلاء در سیستم آموزشی و دوره های آموزشی وجود دارد، به این فکر افتادم تا فضایی را برای دانشجویان دوره های توانمندسازی زنان با عنوان زنان باهوش راه راه اندازی کنم.


به زندگی روزه مره تان نگاه کنید:
تا مشکلی در روابط زناشویی مان بوجود می آید، تازه تصمیم به رفتن به مشاوره می گیریم، تا راه حل هایی برای این مسائل بیابیم.
تا امروز یک جای معتبر که بشود مسائل اساسی زندگی مان را مطرح کنیم و راه حلی برای این مسائل بیابیم، در حوزه مسائل زناشویی ندیدم.


اطلاعاتی که امروزه کم و زیاد، غلط یا درست در گوشه کنار اینترنت و شبکه های مجازی پخش شده است که معمولا 99 درصد اشتباه و با موقعیت فردی هر فرد انطباق ندارد.
زنان باهوش، خرد جمعی دانش اموختگان دوره هنر زن بودن برای مسائل زناشویی و هنر زن بودن است که برای رسیدن به یک زندگی ارام و پر از عشق آماده سازی شده است.
زنانی که با آگاهی کامل، دوره های توانمندسازی خودشان را گذرانده اند و الان می خواهند به همنوعان خود کمک کنند تا یک زندگی شیرین را تجربه کنند.
این بخش از وب سایت را با عنوان کلوپ زنان باهوش نام گذاری کردم .
و در این بخش تمرکز بر راه حل ها و مکمل های آموزشی برای هر چه توانمندشدن زنان باهوش داریم.

در این کلوپ سه بخش وجود دارد:
1- پاسخ به سوالات دانشجویان: در این قسمت همه دانشجویان دوره میتوانند سوالات خود را درج کنند و دیگر دانشجویان با تمرکز بر مسئله موجود، راهکارهای اصولی خودشان را طبق آموزه های هنر زن بودن به دیگر زنان باهوش انتقال دهند.


2- گزارش پایانی دانشجویان: در این قسمت دانشجویان گزارش نهایی دیدن دوره را درج می کنند، و اینکه دوره هنر زن بودن برایشان چقدر موثر بوده است و چه آموخته هایی از این دوره بدست آوردند را در اینجا ذکر می کنند.
به دوستانی که گزارشات دیدن هر جلسه را در پارت آخر هر جلسه درج کنند و گزارش نهایی دوره را در این قسمت درج کنند، هدیه ای از طرف استاد نصری با عنوان دوره غیر حضوری ارتباط موثر در پروفایلشان درج می شود.


3- پاسخ ویدئویی و صوتی به سوالات مهم و پرتکرار: در این قسمت برخی سوالاتی که اهمیت بالایی برای یادگیری دیگر زنان باهوش دوره هنر زن بودن، توسط استاد پریسا نصری به صورت مستقیم پاسخ داده می شود.

این کلوپ به صورت مستقیم توسط استاد پریسا نصری پاسخ داده می شود.
همچنین این کلوپ فقط ویژه زنان باهوشی است که در دوره غیر حضوری هنر زن بودن شرکت کرده اند و از مفاهیم و مطالب این دوره استفاده کرده اند.

قابل توجه است، زنان باهوشی که به تازگی در دوره غیر حضوری هنر زن بودن شرکت کرده اند، ظرف 24 ساعت در این گروه قرار می گیرند، تا بتوانند از آموزه ها و همفکری های این گروه استفاده کنند.

نمایش بیشتر
جلسات این برنامه

پاسخ به سوالات دانشجویان

مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

درج گزارش و نظر در جلسات

00 ساعت و 05 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

گزارش پایانی دانشجویان

مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل شماره 1 ویژه دانشجویان

00 ساعت و 14 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ شماره 1 دانشجویان

00 ساعت و 03 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ 3- رفتار نادرست همسرم بعد از یک بحث

00 ساعت و 03 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

مکمل آموزشی: تعهد و واکنش در مقابل بی تعهدی

00 ساعت و 18 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ 4 - کنایه حرف زدن همسر و بی مسوولیتی مرد

00 ساعت و 04 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ 5 - مرد رفیق باز

00 ساعت و 02 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

پاسخ 5 - تعهد و واکنش در مقابل بی تعهدی

00 ساعت و 03 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

مکمل آموزشی: هنر زن بودن

00 ساعت و 41 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه اول

02 ساعت و 15 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه دوم

00 ساعت و 37 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه سوم

01 ساعت و 43 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه چهارم

01 ساعت و 26 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه پنجم

01 ساعت و 20 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه ششم

01 ساعت و 21 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه هفتم

01 ساعت و 14 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه هشتم

01 ساعت و 30 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

فایل صوتی - جلسه نهم

01 ساعت و 01 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

جزوه هنر زن بودن

مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

کتاب اعتماد به نفس

مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت1

00 ساعت و 25 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت2

00 ساعت و 23 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت3

00 ساعت و 25 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت4

00 ساعت و 25 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت5

00 ساعت و 18 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت6

00 ساعت و 25 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت7

01 ساعت و 14 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 8

00 ساعت و 57 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 9 (زمان: 24دقیقه)

01 ساعت و 14 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 10 (زمان: 28دقیقه)

01 ساعت و 26 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 11 (زمان: 23دقیقه)

01 ساعت و 09 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 12 (زمان: 21دقیقه)

01 ساعت و 05 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 13 (زمان: 15دقیقه)

01 ساعت و 14 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن

طرحواره درمانی - قسمت 14 (زمان: 28دقیقه)

01 ساعت و 24 دقیقه
مشاهده نشده
نیاز به مشترک شدن
می خواهم آموزش را شروع کنم.
200,000 تومان
برای دیدن این برنامه آموزشی روی دکمه بالا کلیک کنید.

ثبت نظر و یا سوال

1397/6/11 20:03  مدت زمان عضویت:2105 روز
0
با سلام من در جلسه اول هنر زن بودن هستم کمکی ک این جلسه تونسته بکنه اینکه من شکاکی بذارم کنار و صبورتر باشم البته خیییلی دارم تلاش میکنم ک دارم درد میکشم.قبلا این مشکلات داشتم ک اگه طرف مقابلم اگه الان نیست شاید پیش کسی دیگس.ک داشتم اذیت میشدم و طرف مقابل بازخواست میکردم خداروشکر خودمو با چیزای دیگه مشغول میکنم .شناخت غار تنهایی مردها ک بیشتر وقتا غر میزدم ک چرا وقتی بیکاری ب من پیام نمیدی درک نمیکردم ک بخاطر مشکلاتی ک داره توی غار تنهاییشه.فکر میکردم دوستم نداره .تلاش بر تغییر دادن طرف مقابلم بودم ک ب این نتیجه رسیدم من باید خودمو تغییر بدم.از متلک گویی زیاد استفاده میکردم ک تلاش میکنم ک استفاده نکنم.
و یکی از عادات بدم این بود ک مبهم گویی میکردم واضح صحبت میکردم و طرفم اذیت میشد الان اصلا مبهم گویی نمیکنم.
خطااای ذهن خوااانی داشتم
فهمیدم ک برای درک دیگراان باید صحبتاشونو با دقت گوش بدم
مقابله به مثل گذاشتم کنار و روان تنی
من خیلی زود عصبی میشدم و در مقابل صحبتای اطرافیانم جبهه میگرفتم ک دارم از قانون 21 روزه استفاده میکنم
خییلی دارم درد میکشم و وقتی اینارو یادداشت کردم دیدم ک چقدر من ایراد داشتم و دارم تغییر میکنم اول بخاطر خودم و بعد اطرافیانم‌.
باتشکر خانم نصری عزیز
1397/6/11 17:20  مدت زمان عضویت:2122 روز
0
سلام خدمت خانم نصری عزیزم،من 28ساله و همسرم 31 ساله هست و 6ساله که ازدواج کردیم و بچه ای هم نداریم.یک سال و نیم پیش همسر من مرتکب خیانت عاطفی به من شد و چون من عادت به چک کردن گوشیش نداشتم خودش تصادفی این قضیه رو با گوشیش لو داد و وقتی من فهمیدم از اونجایی که طرح واره عشقم چسبنده س و کلی بهش وابسته ام وراهکار درست هم بلد نبودم از خودم واکنش بد و شدید نشون دادم که باعث شد همسرم از ترس این رابطه رو قطع کنه درصورتیکه میگفت چیزی نبوده و میدونست که من پیامهاشو دیدم کلا زد زیرش.من لعد از چند ماه دوباره اعتمادم رو بهش بدست اوردم اما همش گوش ب زنگ بودم و دیگه گوشیش رو رمزدار کرد و همیشه همراهش داشت تا نزدیک 1ماه و نیم پیش دیدم رفتارای پارسالش رو داره تکرار میکنه و فهمیدم که پای کسی در میونه ،رفتم مغازه ش گوشی رو برداشتم و دیدم که با خانمی هستش و پر حد خیانت عاطفی.منتها اندفه همسرم جبهه گرفت صریح گفت که باید طلاق بگیری من تورو نمیخوام و توی خط فکری من نیستی.از اونجایی که مرد من خیلی خاصه خیلی مغرور،لجباز،یکدنده هست و حرفتشو با معما طرح کردن میزنه(مثلا چای میخواد نمیگه چای بریز میگه پاشم چای بیارم من میفهمم چای میخواد)و راحت با من حرفاشو نمیزنه و قاطع صحبت میکنه،وقتی گفت طلاق من مطمئن شدم زندگیم خراب شد.من در شرف اسباب کشی به محل دیگه ای نزدیک محل کار همسرم بودم که گفت نیازی نیس اسباباتو بردارو برو و شبا میومد خونه تا 5صبح جلوی چشم من توی گوشی بود.تااینکه خانم برادر من پکیج شمارو تهیه کرد و دراختیارم گذاشت و من بطور فشرده شروع به دیدن و تمرین کردن کردم،1هفته نگذشته بود که همسرم با حالت تعجب بمن نگاه میکرد و میگفت خیلی خوب شدی اما همش فیلمه و تظاهر میکنی ولی من ب کارم ادامه دادم و همسرم تصمیم گرفت که ما اسباب کشی کنیم،رابطه مون خیلی عالی شد ظرف 15 روز و هر روزم بهتر میشد اما همچنان یک شب در میون تا 3صبح تو گوشی بود بعد میومپ باروی خندون پیش من.چون همسرم نه خیانت رو قبول میکنه و نه انکار میکرد من یک روز با sms باهاش صحبت کردم چون رودر رو مثه بچه که دستش رو شده باشه دادو بیداد میکنه و میگه همینی که هست برو خونه بابات،من ترجیح دادم رودر رو درباره خیانت حرف نزنم،و حدود خیانت از نظر خودم که حتی حرف زدن با خانم هم از نظرم ناراحت کنندس رو بهش گفتم و همسرم گفت من محیط کارم خانم میاد بایدم باهاشون خوب حرف بزنم اما به تو و زندگیمون متعهدم و هرگز نمیزارم زندگیمون بپاشه،منم حرفش رو قبول کردم تا این حس شک در من کاهش پیدا کنه چون پچار اختلالات پارانویید شدم،اما وقتی که میاد خونه گوشیش رو برعکس میزاره وقتی از کنارش رد میشم گوشیش رو قایم میکنه و اتفاقی از توی اینه پشت سرش دیدم که توی چت دونفره توی تلگرامه،باهاش صحبت کردم گفتم این قایم کردن گوشیت منو ازار میده مگه تو داری کار خلافی میکنی؟گفت نه من توی ی گروه با مردها هستم حرفای مردونه میزنیم زشته تو ببینی و چون شرایط کاریش خرابه جدیدا خیلی فکرش مشغوله و همش احساس ناامیدی داره و وقتی میگه بی حوصله س میره تو گوشیش که ابنم بنظرم بهانس در صورتیکه من دیدم چت دونفره بود و به روی خودم نیاوردم و بماند که یک روز هم اتفاقی وارد مغازه شدم دیدم با کسی داشت صحبت میکرد تا من وارد شدم قطع کرد. چون راستش رو نمیگه یا حداقل اگر با کسی هست و فهمیده که من میدونم کنارش نمیزاره و مدام بمن محبت میکنه منو دچار سردرگمی کرده.نمیدونم اون طرف مرد هست یا زن،نمیدونم ابراز علاقه ش راسته یا دروغ،البته بهش گفتم من حس میکنم تو منو خر فرض کردی و گفت که اگر تو رو خر کنم خودکو گول زدم.کلا روی هوا منو نگه داشته و مردی هم هست که خیلی سیاست داره به جز جاهایی که لو میره ولی خیلی زیرکه و کاملا منو میشناسه.زندگی من واقعا از هم پاشیده شده بود چون شوهر من هیچ وابستگی نداره یهو کوله بارشو میبنده و میره و من مطمئن بودم رندگیم تموم شده ،تلاش خانم برادرم و پکیج حرفه ای شما و حضور خدا رندگیمو بهم بخشید اما نمیدونم با این رفتار همسرم چه کنم ،همش باخودم واگویه مثبت میکنم که ببین چقدر باهات خوبه با کسی نیس اما رفتارش تمام نقشه های فکریمو بهم میزنه و میترسم به برنامه ی تغییرم خدشه وارد کنه ،چون من خیلی تغییر کردم خیلی ایراد داشتم که در حال برطرف کردنشونم،دوست دارم عالی بشم،زندگیمون عالی بشه ولی این مسئله میترسم دوباره زندگیمونو خراب کنه،چون من نمیدونم دیگه چحوری باهاش حرف بزنم در این مورد،از طرفیم میگم بزارم خب تو گوشیش باشه،الان کارش سخت شده ناراحته،ناامیده،پشتوانه نداره و هیچ تفریح دیگه ای مثه مردای دیگه نداره فقط کار میکنه بزار بره تو گوشیش، شرایط که واسه من خوبه خودشم عالیه بامن ،اما ته دلم ناارومه که چرا خب باید به گوشیش پناه ببره یا گرایش شدید داشته باشه،البته از وقتی که پکیج رو استفاده کردم کمتر شده اما چون مرد باسیاستی و صبح تا شب سر کاره و فقط 2ساعت شبا من میببنمش میگم شاید تدبیر دیگه ای کرده،البته من سعی میکنم افکار منفی رو دور بریزم و تمرین شدیدهم میکنم اما میخواستم از شما کمک بکیرم چون همسرم به مشاوره هم نمیاد،ممنونم از شما
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/13 13:19  مدت زمان عضویت:2337 روز
1
سلام دوست عزیز اعتماد جوهره زندگی زناشویی است و دروغگویی باعث میشوو اعتماد زوج ها نسبت به یکدیگر سلب شود بهترین راه حل این است که به همسرتان احساس امنیت بدهید و شرایطی را فراهم کنید که او از راستگویی هراسی نداشته باشد .خیانت مردان به این معنا نیست که دیگر عاشق همسرشان نیستند بلکه از وضعییت کنونی خود رضایت ندارند .خیانت معمولا در زمانی اتفاق نی افتد که روال زندگیشان یکنواخت شده.مردها عاشق همسران خود هستند اما نمیدانند چگونه مشکلات رابطشان را برطرف کنند برای همین برای پر کردن خلا به بیرون از ازدواجشان پناه میبرند شما سعی کنید با ارامش و احترام با او صحبت کنید و احساس خود را نسبت به این موضوع بیان کنید از او بخواهید که تغییر رفتار دهد حتما به او بگویید که این رفتارش شما را ازار میدهد .شما هم سعی کنید بیشتر به او توجه کنید حتما پیاده روی شبانه باهم داشته باشید .
1397/6/10 14:04  مدت زمان عضویت:2179 روز
1
سلام و ممنون بابت زحماتتون. من گزارشات تمام جلسات رو گذاشتم و گزارش نهایی رو هم درج کردم. طبق گفته ی خانوم نصری، دوره ارتباط موثر رو در پروفایلم درج میکنید؟ ممنونم
1397/6/10 10:26  مدت زمان عضویت:2091 روز
0
سلام وقتتون بخیر. کاش جواب پیام منو میدادین من خیلی منتظرم. کاش یه راه حل بهم میدادین یا یه کاری که میشد اون خانم و از چشم همسرم بندازم.واقعا دیگه مغزم نمیکشه . زندگیم و خراب کرده همه ی راهها رو امتحان کردم با چند تا مشاور صحبت کردم یکی گفت بزن به دعوا قهر کن. یکی گفت به روی خودت نیار فعلا و محبت کن . ولی هیچ کدوم جواب نداد. حس میکنم دارم خرد میشم اینکه خر فرضم کنه اذیتم میکنه دوس دارم خطشون و هک کنم مطمعن بشم بعد با خانومه صحبت کنم اما نمیدونم کار درستی هست یا نه.کمکم کنید
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/10 15:23  مدت زمان عضویت:2337 روز
0
سلام دوست عزیز اگر تمام راهها را امتحان کرده اید و به نتیجه نرسیدید و کاملا از داشتن رابطه همسرتان اطمینان دارید با او صحبت کنید و به او بگویید که از این موضوع اگاهی دارید و به او بگویید اگر میخواهد به این کار خود ادامه دهد منزل را ترک کند و هیچ عذری را نپذیرید شوهرتان با خیانت کردن و دروغ گفتن به شما حق زندگی مشترک با شما را در مقام همسر و عضوی از حانواده از دست داده است شاید این برخورد شما او را از خواب غفلت و حماقت که در ان است بیدار کند و بتواند حقیقت را ببیند
1397/6/9 19:55  مدت زمان عضویت:2127 روز
0
سلام خسته نباشید خانم نصری عزیز
من الان سه ماهه با یک اقایی اشنا شدم و چون تنها زندگی میکنم و نمیخوام فعلا ازدواج دائم داشته باشم با ایشون صحبت کردم و گفتم که من میخوام ب صورت ازدواج موقت باهم زندگی کنیم و خونه بگیریم با هم زندگی کنیم ایشونم خیلی خوشحال بود و باهم ب توافق رسیدیم، از اونموقع تا الان که سه ماهه میگذره همش اینهفته اون هفته میکنه تاخیر میندازه، از طرفی هم کارش ی طوریه که همش شهرهای دیگه میره و وقتزیادی نداره، منم گفتم خب تو وقت نداری عیب نداره من برم دنبال خونه و قبول نکرد و بعداز چندبار صحبت جدی که باهاش کردم بهش گفتم من نمیتونم بلاتکلیف و نعلق تو رابطه بمونم تکلیف منو روشن کن، الان به من میگه مندر کنار تو مثل یک دوست میمونم و تمام نیاز هاتو برطرف میکنم تا زمانی که کسی دوست داشتی ازدواج کنی حتیجهیزیه هم میدم، در ضمن توی این سه ماه تمام خرج منو میداد بدون هیچ گونه رابطه ای، الان موندم چیکار کنم که خودش زودتر کارای خونه رو انجام بده و بریم سر زندگیمون؟ به نظرتون دلیلش واسه اینهمه تاخیر و بهونه و الانم که میگه دوست بمونیم چیه؟ من با همون دیالوگهایی که گفتین باهاش صحبت کردم و اعتمادشو جلب کردم ولی گاهی میگه میترسم شاید نتونم بهت رسیدگی کنم یا برات زیاد وقت بذارم، الان من واقعا سردرگمم میشه کمکم کنید؟
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/10 15:17  مدت زمان عضویت:2337 روز
0
سلام دوست عزیز ایشون به شما اعلام کردند که تمایل به ازدواج با شما را ندارند و گفتند که اگر خواستید ازدواج کنید شما را ساپورت خواهند کرد با توجه به این صحبتها چرا تصمیم قطعی را نمیگیرید دو راه دارید میتوانید با این شرایط ادامه دهید که اصلا پسندیده نیست و راه دیگر برای همیشه رابطتان را او با او تمام کنید اگر رابطه رارتمام کردید و او شما را دوست داشته باشد حتما اقدامی خواهد کرد .سعی کنید عاقلانه تصمیم بگیرید و به این صورت بلاتکلیف ادامه ندهید.
1397/6/6 14:00  مدت زمان عضویت:2129 روز
0
سلام استادمن یه نامزدی ناموفق 6ماه داشتم.به یه دلایلی بهم خورد.من هرخواستگاری میاداوکی میشه .به خودپسرمیگم .قبول نمیکنه .میزاره میره .این سری دیگه نمیخوام بگم .چون واقعاناراحت میشم.به نظرشماچیکارکنم ممنون میشم
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/7 11:33  مدت زمان عضویت:2337 روز
0
سلام دوست عزیز به هیچ عنوان زندگی خود را با دروغ شروع نونید حتما جریان نامزدیتان را بیان کنید اگر کسی شما را دوست داشته باشد هر انچه قبل برای شما اتفاق افتاده است را میپذیرد پس در رابطه خود صادق باشید .این احتمال را دهید بفد از ازدواج فردی یا نامزد قبلیتان این موضوع را به او بگوید و این باعث شود زندگی و ارامشلن از بین برود .
1397/6/6 13:43  مدت زمان عضویت:2179 روز
0
سلام و خداقوت به پریسای نازنینم و پرسنل عالیشون.ان شاءالله که حال دلتون همیشه عالی باشه. من دوره هنر زن بودن رو کامل دیدم و گزارش نهاییم رو براتون میزارم. این دوره بسیار بسیار عالی و کارآمد بود و بسیار بسیار مطالب و راهکار و تکنیک سازنده داشت که واقعا بهترین تغییرها رو در من ایجاد کرد. وقتی که من با کانالتون آشنا شدم، زندگیم هیچ تعریفی نداشت و به قهقرا رفته بود و خودمم تو روحیه و عزت نفس و خودباوریم عقبگرد زیاد داشتم. مجردی خیلی پر انرژی و پر نشاط بودم با هزاران آرزو واسه زندگی و آیندم و یه سری اهداف که ولی کمرنگ شده بود و کم کم داشت به فراموشی سپرده میشد و تو دوران متاهلیم کاملا به دست فراموشی سپرده شد. با مشکلات خیلی زیادی که تو زندگی متاهلیم اتفاق افتاد، انگار که تک تک آرزوهام پر پر شده بودن و امیدم و انگیزم به زندگی رو از دست داده بودم. از نظر کنترل احساسات خیلی ضعیف عمل میکردم و به همین خاطر هم از خودم خیلی‌ دلگیر و عصبانی میشدم. همش کارم گریه و زاری بود،تا مرز افسردگی رفتم، در اثر فشارهای روحی و روانی و درگیری های ذهنی شدید بیماری های سایکوسوماتیک گرفته بودم، کارم فقط شده بود خودخوری.و با همه اینا شخصیت چسبنده به همسر رو داشتم و به نهایت تحقیر و خوردشدن رسیده بودم. اما اون موقع بود که با کانالتون آشنا شدم و انگار که با نشانه های زندگیم رو برو میشدم، ویدیو ها و ویسهای شما رو دیدم و گوش کردم و اونجا بود که یه امید تازه، یه حس خوب و حس یک زن قدرتمند و با اعتماد به نفس رو پیدا کردم و روز به روز حالم بهتر میشد و پکیج زنان باهوش رو خریداری کردم درحالی که پول آنچنانی نداشتم و قرض کردم و خدا رو هزاران بار شکر بابت تغییراتم و اینکه خیلی خوشحالم که پریسا نصری عزیز رو سر راهم قرار داد. واقعا این دوره ارزش خرید رو داره؛ منی که همیشه در آرزوی این بودم که در هر نظر بهترین باشم، خداوند شما رو سر راهم قرار داد و این راه رو برام هموار کرد. این پکیج فوق العاده، اعتماد به نفس و عزت نفسم رو خیلی بالا برد، روحیه و انگیزم با یه قدرت عالی بهم برگردونده شد. اون اختلال چسبندگی رو دیگه در خودم از بین بردم و در جهت رشد شخصیتی و یادگرفتن مهارتهای مختلف در زندگیم تلاش میکنم. و اینکه تونستم کنترل و مهار کردن احساساتم رو به دست بگیرم و قوی عمل کنم و افکار و ذهنیت اشتباهم رو بهش پی ببرم و تغییر بدم. تکنیک ها و راهکارهای لازم برای ایجاد ارتباط خیلی خوب با همسرم رو یاد گرفتم و ارتباط بهتر و خوبتری رو میتونم برقرار کنم. آگاهی و اطلاعاتم خیلی وسیعتر شده. اهداف فراموش شدم رو به یاد آوردم و آرزوهای بزرگتری در حقیقت در ذهنم پدیدار شد و یه عزم و اراده ی قوی برای تلاش و رسیدن بهشون. و تلاش برای رسیدن به اون زندگی ایده آلی که همیشه میخواستم. از خداوند منان بی نهایت سپاسگذارم که من رو در مسیر رشد و تکامل قرار داده. و این هنوز اول راهه و به لطف خداوند مطمئنم بهترینها و نتایج عالی تر در انتظار من هست. و اینکه بخاطر همه زحمات شما پریسای نازنینم و پرسنل خیلی خوبتون یک دنیا ممنونم. به امید روزی که پریسانصری عزیز و دوست داشتنی رو از نزدیک ببینم و بغلش کنم و ببوسمش،خیلی دوست دارم پریساجونم.
1397/6/5 18:08  مدت زمان عضویت:2092 روز
0
سلام خانم نصری جان امید وارم حال دلت خوب باشه عزیز راستش من الان 3 ساله از یک پسری خوشم امده هی میرفتم تند تند در مغازه اش بعد از چند وقت فهمیدم که نباید زیاد برم درمعازه اش کمترش کردم ماهی یک دفع میرفتم تا الان که سه سال گذشته نمیدونم چیکار کنم اگه اونم منو میخواد چرا نمیاد جلو چیزی بگه این همه مدت اگه هم منونمیخواد چرا جای میبینه منو یا میرم درمغازه یه جوری نگاه میکنه و رفتار میکنه،سه شنبه هفته قبل گفتم بزار این اخرین امتحانم رو انجام بدم اگه نگرفت بیخیال میشم رفتم مغازه اش یه چیزی گفتم نداشت گفتم میشه وقتی اوردین خبرم کنید شماره مو دادم بهش ولی هنوز هیچ خبری نیست دیگه نمیدونم چیکار کنم اصلا نمیدونم کارم درسته بوده یا اشتباه... اگه مشاوارن عزیز و زحمت کش بتونن جوابم رو بدن ممنون میشم??
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/6 01:33  مدت زمان عضویت:2337 روز
0
سلام دوست عزیز با توجه به صحبتهایی که داشتید عشق شما یک طرفه است اگر او شما را دوست میداشت حتما پیشنهاد میداد و یا اقدامی میکرد بهتر است او را فراموش کنید و وقت و ذهنتان را صرف کسی نکنید که هیچ علاقه ای به شما ندارد بهتر است دیگر به مغازه او نروید .
1397/6/5 14:29  مدت زمان عضویت:2091 روز
0
سلام من خیلی حالم بده هر چند تونستم با این پکیج حالم و بهتر کنم ولی دنبال راه حل هستم و نتونستم راه حل برای مشکلم پیدا کنم.من با پسری اشنا شدم که بعد از 2 سال به ازدواج ختم شد.2 سال عقد بودیم ونزدیک به 3 سال هست که ازدواج کردیم. من در حال حاضر 27 سالمه و همسرم 29 سالشه.از نظر همسرم من زن فوق العاده ای بودم زنی که تونسته بودم حال بدشو خوب کنم. زن سازگار و مهربون و همه چی تمام. ورزشکار حرفه ای و کدبانو. تمام خصوصیاتی که شما یاد دادین و من داشتم حتی احترام و کلام شیرین. کارمند هستم و در عین حال به خودم حسابی میرسم. همسرم با من طی این 7 سال مانند یک پرنسس برخورد کرد و من هیچی کم نداشتم. ما زندگیمونو از صفر ساختیم و الان کم کم داریم به جاهای خوبی میرسیم همیشه حامی شوهرم بودم و همیشه تشویقش کردم برای پیشرفت. دختر شیطون و بازیگوشی بودم و همسر از در کنار من بودن لذت میبرد. زمان ازدواج چون ما عقد مفصل گرفته بودیم تصمیم گرفتیم که پول عروسی و خرج نکنیم به پیشنهاد من برای من ماشین خریدن و پولش اومد توی زندگیمون. و من چند ماه بعد ماشین و فروختم و برای منزل ثبت نام کردیم. زمانی که دنبال خونه بودیم برای اجاره یه خونه پیدا کردیم که خیلی بنظرمون خوب اومد. یه منزل شخصی ساز که خانمی بیوه ساخته بود که 2 واحد بالای خودش ساخته بود برای پسراش. ما یک واحد اجاره کردیم واحد بغلی پسرشون با عروسشون و نوشون. تا 2 سال اول ازدواج همه چی خوب بود اما کم کم رابطمون باهاشون زیاد شد هرکار کردم نتونستم جلوی رابطه های زیادی بگیرم هر شب خونه همدیگه یا بیرون .خلاصه هر وقت شکایت کردم همسرم به من خرده گرفت که تو اجتماعی نیستی. زندگی برام زهر شده بود هر شب تا دیرئقت دورهمی هیجوری نتونستم مهارش کنم حتی با جایگزینی دیگران همسرم شدید بهشون وابسته شد. و شده نوکرشون. به تازگی شک کردم به رابطه ی همسرم با عروسشون که کنار ما میشینن. همسرم کلا رفتارش تغیییر پیدا کرد و دیگه اون ادم قبل نیست. چند دفعه دعوای شدید کردیم تا حد جدایی. دارم دق میکنم نمیتونم ثابت کنم ولی مطمعنم که چیزی بینشون هست و امیدوارم که نباشه. نمیدونم باید چیکار کنم. همسرم تا حدی تغییر پیدا کرده که میگه تا اخر عمر میخوام توی همین خونه بمونم تو دوس نداری نمون. و میخواد خونه ی خودمون که اماده شد بفروشه. توروخدا بهم بگین چیکار کنم به کی بگم با اون خانم حرف بزنم؟با همسرش با کی اصلا نمیفهمم چجوری اون عشق و برگردونم
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/6 01:09  مدت زمان عضویت:2337 روز
1
سلام دوست عزیز با همسرتان صحبت کنید زمانی را برای گفتگو انتخاب کنید که همسرتان حال و حوصله کافی را داشته باشد .ابتدا از نقاط مثبت و خوبی های همسرتان صحبت کنید در گفتگوهایتان باید و نباید را به کار نبرید و او را محاکمه نکنید کسی که احساس حقارت کند حتی در برابر حق هم موضع میگیرد .به جای محاکمه حالت احساسی خود را از زمانی که همسرتان با این خانواده رفت و امد دارد را بیان کنید و از او بخواهید که این کار را انجام ندهد .چون شما اطمینان کامل ندارید که او با خانم همسایه ارتباطی دارد یا خیر پس نمیتوانید با ان خانم ثحبت کنید با همسرتان طوری گفتگو کنید که انگیزه تغییر منزل را در او ایجاد کنید شما هم به هیچ عنوان با انها ارتباط نداشته باشید و اجازه ندهید به منزل شما رفت و امد کنند .
1397/6/5 13:11  مدت زمان عضویت:2120 روز
0
سلام وقت بخیر.میخواستم بدونم توی ارتباط آشماییم با یک آقا که هنوز هم بحث ازدواج مطرح نشده ، در مقابل خواسته های جنسی چطور رفتار کنم که طرف مقابلم رو از دست ندم؟
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/6 00:58  مدت زمان عضویت:2337 روز
0
سلام دوست عزیز بهترین کار ایت است که نه تنها شما تن به خواسته جنسی ایسوک ندین بلکه رابطه رو از اینی که هم هست کمتر کنید و این روند را ادامه دهید تا به مرحله قطع برسد با این کار مشخص میشود که علاقه ایشوت چقدر است و شما را برای چه چیزی می خواهد اگر نتواند دوری شما را تحمل کند به سمت شما خواهد امد و ان موقع شما ایشون را به سمت ازدواج سوق می دهید یعنر بهش بگو من فکر میکنم دوستی ما از اول هم کار اشتباهی بود و نبایر تا اینجا ادامه پیدا میکرد چون اینده مشخصی ندارد لذا ااگر شما قصد صرفا دوستی را دارید من شرمنده ان چون دیگه نمیخواهم این اشتباه را ادامه دهم .اگر گفت نه قصد ازدولح دارن ولی بهم فرصت بده بگو مشکلی نیست من میتوانم مدتی البتع محدود مثلا چند ماه صبر کنم ولی اینکه انتظار داشته باشی چند سال صبر کنن شدنی نیسا چون نه عاقلانه است و نه خانوادم میپذیرند .اگر گفت شرایطش را ندارم بگو اقدلم اولیه برای ازدواح شرایط خاصی را نمیخواهد شما میتوانید همین الان اقدام کنی که ببینیم خانواده ها چنین ازدواجی را قبول میکنند یا نه .این تنها راهی است که شما را از اسیب های شدید رابطه نجات میدهد و ایشون را به سمت ازدواح ترغیب میکند چون پسرها نسبت به دختری که نتوانند به راحتی به دستش بیاورند راغب تر هستند.
1397/6/5 01:14  مدت زمان عضویت:2349 روز
1
سلام.من دختر 30ساله مجردم وپرستار خصوصی کلا 2تا بچه 2/5ساله پسر و9ساله دختر هستم،پدر بچه ها 50روز از همسرش جدا شده میگه نیت ازدواج داره وتو خونه ای که محل کارم میگه میخوام بیشتر آشنایی داشته باشیم به همراه محرمیت که ببینم احساس به من داری یا نه،تا بتونم تصمیم بگیرم،صلاح من چیست؟واز چه دیالوگی استفاده کنم؟
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/5 10:16  مدت زمان عضویت:2337 روز
0
سلام دوست عزیز همانطور که گفتید شما دختر هسنید و ازدواج نکرده اید برای ازدداج کردن نیاز به اجازه پدر دارید چطور میتوانید محرم او شوید از نطر بنده کار اشتباهی میکنید که بخواهید با او ازدواج کنید شما مجرد هستید و او دو فرزند دارد قطعا به مشکل برخورد خواهی کرد احساسات خود را کنار بگذارید و منطقی عمل کنید ‌بهترین دیالوگی که میتوانید استفاده کنید گفتتن کلمه نه است و اکر دید اصرار دارد محل کار خود را ترک کنید .
1397/6/4 23:12  مدت زمان عضویت:2179 روز
0
سلام خدمت خانوم نصری مهربون و مشاوران عزیز. من طبق هنر زن بودن از راه دور عمل کردم(به این دلیل که منزل پدرم هستم) و همونطور که در پیام های قبلی گفتم اولش تا چند روز همسرم بی تفاوت بود ولی بعد از یه سری گله کردنها کم کم داشت به حالت عادی برمیگشت که منم خواستم تا قبل از اینکه بگه برگرد خونه، خودم بهش بگم که به اون خونه برنمیگردم،البته خیلی خوب و باآرامش براش توضیح دادم که اگر برگردم،مثل این میمونه که فقط درجا زده باشیم و به جای رشد و پیشرفت، عقبگرد و پسرفت کنیم.و دلایلش رو هم کامل گفتم. ولی باز بدون توجه به اینکه من واقعا اونجا نمیتونم زندگی کنم و به نوعی یه مانعی هست برای رشد و پیشرفتم و آرامش روحی ازم سلب میشه، دلخور شد ولی من همچنان بهش محبت داشتم، اما همسرم گفت خب اینطوری که نمیشه زندگی کرد، من که نمیتونم خونه بگیرم، تو هم که برنمیگردی، پس از هم جدا بشیم و پای خانوادمو وسط کشید که به رسم عادتش باز بدگویی کنه، منم گفتم هیچکدوممون حق نداریم تو دعواها و بحثامون پای خانواده هارو وسط بکشیم که اگه اینطوری هم باشه،من که حرف واسه گفتن خیلی زیاد دارم. اینم بگم همسرم از هر نظر شرایط داره خونه مستقل بگیره اما افکار و ذهنیتش اشتباست و اون کاری رو که خودش نخواد نمیکنه.و منم این وسط بدجوری بلاتکلیفم. بعدشم که من گفتم چه زود جا زدی و تسلیم شدی، باشه زندگی که اجباری نمیشه،منم که همه تلاشی کردم واسه زندگیم پس اونی که پشیمون میشه من نیستم و قطعا چیزی رو هم از دست نمیدم.و کلی صحبتای دیگه هم کردم که خواستم چیزی تو دلم نمونده باشه که نگفته باشم؛ اونم که اولش گفت باشه هرجور راحتی، بعدش روز بعد باز خودش پیام داد که یعنی بیخیال اون حرفایی که زدیم! و گفت که بیا بیرون. منم باهاش رفتم چون فکر میکردم حرف خاصی داره ولی حرف خاصی نبود، مثل آشتی کردن بود. به نظرتون این بیرون رفتنا مشکلی ایجاد نمیکنه؟
بخاطر اختلال بردرلاینی که داره هر بار یه چیزی میگه و منو واقعا گیج میکنه. ولی بازم میگه که تو باید برگردی تو این خونه. منم تموم فکرامو کردم و واقعا اصلا دیگه نمیتونم به اونجا برگردم،حتی فکرشم خیلی اذیتم میکنه. بعضی وقتا فکر میکنم که اصلا شاید ما متعلق به هم نیستیم، واقعا نمیدونم چیکار کنم، خانوادم میگن جوابشو نده و باهاش بیرون نرو، بزار خونه بگیره بعد بیاد دنبالت. از اونورم شوهرم خونه نمیگیره و همش میگه معلوم نیست کی خونه بگیرم. باهاشم کاملا منطقی و با آرامش حرف زدم اما فقط حرف حرف خودشه. میخواستم با زبان خوش ومحبت و با استفاده از راهکارای هنر زن بودن کاری کنم که خونه بگیره ولی اگه باهاشم بیرون نرم میگه که خب اینطوری که نمیشه باز. اگرم برم خانوادم راضی نیستن. الان دیگه واقعا نمیدونم چه کاری درسته و چیکار کنم. من میخوام پایه های زندگیمو محکم بنا کنم که آینده دار باشه، نه اینکه کج بالا بره یا بعد از کلی زندگی کردن بریزه. میخوام از بلاتکلیفی در بیام و بهترین تصمیمو برای زندگیم بگیرم. ولی دیگه نمیدونم چه راهی مونده که نرفته باشم. ازتون خواهش میکنم کمکم کنید???
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/5 00:23  مدت زمان عضویت:2337 روز
0
سلام دوست عزیز شما با دوری و قهر کردن کاری از پیش نخواهی برد باید در زندگی خود حضور داشته باشی تا بتوانی او را قانع کنی که تغییر مسکن بدهد .شرایط روحی و مالی او را درک کنید و گام به گام پیش بروید از اگر با محبت و عشق و بودن در زندگی پیش بروید زودتر به خواسته خود راه پیدا میکنید ..
1397/6/4 16:54  مدت زمان عضویت:2129 روز
0
سلام خانم دکترمن یکساله بااقای دوست شدم وگفته بعدازمحرم وصفرمیادخواستگاریم .مامانم اقاپسرروندیده .مامانم میخوادببینش وباهاش صحبت کنه. ولی نمیدونه چی بایدبگه.ایالزومی هست اقاپسرروببینه وباهاش صحبت کنه یانه ممنون میشم
پاسخ ها
سبا یعقوبی مشاور سایت
1397/6/4 17:48  مدت زمان عضویت:2162 روز
0
سلام دوست عزیز
این یک جلسه ی غیر رسمیه قرار نیست از اول بصورت سوال و جواب اداره شه!یسری اطلاعات باید طی صحبت و گفت و گو بدست بیاد.بنظر من بیشتر از حرفایی که گفته میشه طرز برخورد شما مهم هست ،خیلی مضطرب و دستپاجه عمل نکنین...و یادتون باشه این جلسه برای آشنایی هست مادرت از خودتون و خانوادتون بگن و از همین ها هم بپرسه!مثلا تعداد بچه ها،شغلشون،اصالتشون ،اهل کجا هستن و...موفق باشید.
1397/6/4 14:21  مدت زمان عضویت:2129 روز
0
با سلام
با توجه به پیام های قبلی، اصلا برای صحبت کردن با من وقت نمیذاره که توجیهش کنم و مشاوره هم قبول نداره، 6 ماهه ایشون با من ارتباطی نداره الان من بگم که طلاق میخوام ...آیا کارم درسته؟
پاسخ ها
- مشاور سایت
1397/6/4 15:12  مدت زمان عضویت:2337 روز
0
سلام دوست عزیز با توجه به اینکه شش ماه است او با شما ارتباط ندارد و تمام راههایی که گفته شد برای شما امکان پذیر نیست و او حاضر به صحبت با شما نیست پیشنهاد میکنم اژ مشاورین دادگاه کمک بگیرید .
برنامه های مرتبط