ویدئوی قسمت سوم، را از لینک زیر ببینید:
هزار راه نرفته؟
قسمت دوم: راهکارهایی برای رفع مشکلات زنان
در این ویدئو در رابطه ی سه راهکار بسیار مهم در ارتباطات شما با همسر و یا نامزدتان، صحبت میکنم.
در این ویدئو (قسمت دوم) می خواهم پس از دیدن این ویدئو، سوالات خودتان را درج کنید تا به مهم ترین سوالات در ویدئوی بعدی پاسخ دهم. ید.
در ویدئوهای بعدی نسبت به راهکارهایی برای رفع این مشکلات و نگرانی ها برایتان صحبت کنم.پ
خانم نصری من دوساله عقد هستم شوهرمو خیلی دوس دارم ، وضع مالی خوبی نداریم ولی اخلاقش خیلی خوبه،ولی خیلی وقتا از ازدواج کردنم پشیمونم میشم ، همش میگم کاش وارد. این خانواده نمیشدم، الانم که شرایط جوری شده که یکسال دیگه هم نمیریم سر زندگیمون، اگه میشه درمورد این دوران و مشکلاتش و این فکر. پشیمونی راهکاری ارائه بدین
من رابطم با شوهرم خوب نبود باشما که آشناشدم خیلی تلاش کردم و میکنم برای رابطم، نتیجه هم میگیرم، الانم تنها مشکلم همین فکر پشیمونی از ازدواجمه، لطفا کمکم کنیم
من 6 ساله با همسرم ازدواج کردم و خیلی دوستش دارم ولی اون اصلا ابراز علاقه نمیکنه دریغ از یه دوست دارم ، خیلی لج بازه ، اصلا نمیتونیم باهم صحبت کنیم تا میآییم با هم صحبت کنیم اصلا همسرم نمیزاره میگه ول کن نمیخواد هیچی بگه ، لطفا راهنمایی کنید
من حدود دوساله عقد كردم ولي الان توي يك قدمي طلاق وايسادم اوضاع خيلي بدي دارم يك درصدم راضي به جدايي نيستم توي دوران عقد هستم بعد از عقد فهميدم شوهرم شديدا ادم رفيق بازيه از همون روز اول دوستاش بين ما بودن ازدواج ما كاملا سنتي و بدون شناخت انجام شد توي اين دوسال مشكل زياد داشتيم ولي اينقدر مشكلات ما بجكانه و پيش پا افتاده اس كه دليل طلاق نميشه.مشكل اصلي ما دوتا مشكل فوق العاده مهم بود يكي مسايل مالي كه بخاطر همين مسايل هيچ وقت نتونستيم مشكلات رو كنار بزنيم و عروسيمون رو بگيريم يكي هم مسايل جنسي.شوهرم از اين قضيه كناره ميكرفت نه كه مريض باشه نه ولي دوتا دليل گاهي مياوود يكي اينكه ميخوام تو خونه خودم با زنم باشم يكي هم اينكه از اينده اين رابطه مطمئن نيستم.دوستاش و دخالتاي غير مستقيمش توي زندمي ما بماند!!!!!حالا سه ماههه كه شديدا اصرار به حدايي داره من واقعاااا راضي نيستم واقعا نميخوام ولي اصرار داره و حالبتر اينكه اقدام هم نميكنه و مرتب به من ميكه تصميمت رو بگير.جواب تلفناي منو نميده جواب بيامام رو نميده.تمام اين مدت من فقط توي سه ماه جواب بديلش رو با خوبي دادم سعي كردم واقعا تغيير كنم و تا حد زيادي تونستم اون لجبازي و خشم هميشكي رو كنترل كنم من خونشون ميرم با خونواده اش در ارتباطم اونا هم يك درصد راضي به جدايي ما نيستن.سه ماه پيش قضيه اختلاف ما به خونه ما كشيده شد و بابام و شوهرم تو روي هم ايستادن حالا شوهرم ميگه ما بي حرمت شديم و ادامه دادانش به نفع نيس ميگه ما روحياتمون با هم نمي خونه و الان جدا نشيم بعدها در شرايط بدتري ميشيم بهتره جدا بشيم.از روز اول توي تمام دعواها اين تفكر رو داشت كه ما با هم موفق نميشيم.هفته پيش توي تلگرام بهم گفت من تصميمم عوض نميشه من براي هميشه دارم ميرم تهران برم نه تو نه هيچ كس ديگه بهم دسترسي نداريد حالا خود داني تا نرفتم تصميمت رو بگير ماشينم رو ميفروشم و پولش رو برات ميزارم و اين حرفا.
حمنم مثل تمام اين سه ماه بعش زنگ زدم جواب نداد بي ام و اس ام اس كه ميخوام ببينمت نميام تصميمت رو عوض كنم نميام التماست كنم ميخوام باهات توافق كنم به قول خودت ميخوام به دور از دعوا و بحث باهات رودرو صحبت كنمحالا ديروز صب يه پيام داده سر فرصت صحبت ميكنيم.نميفهممش واقعاااا.تو رو خدا كمكم كنيد